۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله صدر' به 'آیتالله صدر ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
نویسنده که افتخار شاگردی [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] را داشته است این اثر را در تکمیل مباحث استادش نوشته است: «از جمله تألیفات وزین و ثمین، در جهت آشنایى با قرآن کریم و بازشناسى علوم و فنون پیرامون آن، که در عصر حاضر، گوى سبقت را از همگان در این میدان ربوده، کتاب علوم قرآن است که بخشى از آن را [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] (ره) نوشتند. آنگاه شاگرد برازنده ایشان آیتالله [[حکیم، محمدباقر|سید محمدباقر حکیم]] (ره) به تکمیل آن همت گماشتند. در این افزودهها نیز، بهحق، همان عمق و وضوح و روشنى و تازگى و شیوایى که در بیشتر آثار [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] (ره) و آرا و افکار و نظرات ایشان مىیابیم، مشهود است»<ref>ر.ک: کلمة المجمع، ص6؛ حکیم، سید محمدباقر، پیشگفتار مجمع اندیشه اسلامی، ص2</ref> | نویسنده که افتخار شاگردی [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] را داشته است این اثر را در تکمیل مباحث استادش نوشته است: «از جمله تألیفات وزین و ثمین، در جهت آشنایى با قرآن کریم و بازشناسى علوم و فنون پیرامون آن، که در عصر حاضر، گوى سبقت را از همگان در این میدان ربوده، کتاب علوم قرآن است که بخشى از آن را [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] (ره) نوشتند. آنگاه شاگرد برازنده ایشان آیتالله [[حکیم، محمدباقر|سید محمدباقر حکیم]] (ره) به تکمیل آن همت گماشتند. در این افزودهها نیز، بهحق، همان عمق و وضوح و روشنى و تازگى و شیوایى که در بیشتر آثار [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] (ره) و آرا و افکار و نظرات ایشان مىیابیم، مشهود است»<ref>ر.ک: کلمة المجمع، ص6؛ حکیم، سید محمدباقر، پیشگفتار مجمع اندیشه اسلامی، ص2</ref> | ||
البته نویسنده سعی در رعایت امانت در نوشتار استاد داشته است: «تا جایى که امکان داشته، کوشیدهایم دستنویس استاد شهیدمان حضرت آیتالله صدر(ره)، را دستنخورده نگاه داریم، مگر توضیحات یا ویرایشهاى محدود، که ناگزیر بوده است. در آغاز هریک از بحثهاى دستنویس آیتالله شهید، در حاشیه به این مطلب اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمة الطبعة الثالثة، ص11؛ حکیم، سید محمدباقر، مقدمه مؤلف بر چاپ سوم، ص7</ref> | البته نویسنده سعی در رعایت امانت در نوشتار استاد داشته است: «تا جایى که امکان داشته، کوشیدهایم دستنویس استاد شهیدمان حضرت [[صدر، محمدباقر|آیتالله صدر]] (ره)، را دستنخورده نگاه داریم، مگر توضیحات یا ویرایشهاى محدود، که ناگزیر بوده است. در آغاز هریک از بحثهاى دستنویس آیتالله شهید، در حاشیه به این مطلب اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمة الطبعة الثالثة، ص11؛ حکیم، سید محمدباقر، مقدمه مؤلف بر چاپ سوم، ص7</ref> | ||
در بخش اول کتاب با عنوان مباحثی در قرآنشناسی، ابتدا قرآن و نامهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده انتخاب نامهای مختلف برای قرآن کریم را بخشی از یک برنامه جامع دانسته است که با کلمات رایج در عرف جاهلی متفاوت بوده است: «انتخاب نامهاى مشخص و پیشنهاد اصطلاحات جدید براى قرآن کریم، بخشى از یک برنامه جامع است که اسلام مطابق آن سیر کرده، عبارت از اینکه براى بیان و تبیان مفاهیم و مطالبى که عملاً آورده، یک شیوه جدید مشخص نموده، و ترجیح داده است که اصطلاحاتى سازگار با روح کلى قرآن پدید آورد، تا آنکه بخواهد کلمات رایج در عرف جاهلیت را به کار ببرد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-17؛ حکیم، سید محمدباقر، ص14-13</ref> | در بخش اول کتاب با عنوان مباحثی در قرآنشناسی، ابتدا قرآن و نامهای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده انتخاب نامهای مختلف برای قرآن کریم را بخشی از یک برنامه جامع دانسته است که با کلمات رایج در عرف جاهلی متفاوت بوده است: «انتخاب نامهاى مشخص و پیشنهاد اصطلاحات جدید براى قرآن کریم، بخشى از یک برنامه جامع است که اسلام مطابق آن سیر کرده، عبارت از اینکه براى بیان و تبیان مفاهیم و مطالبى که عملاً آورده، یک شیوه جدید مشخص نموده، و ترجیح داده است که اصطلاحاتى سازگار با روح کلى قرآن پدید آورد، تا آنکه بخواهد کلمات رایج در عرف جاهلیت را به کار ببرد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-17؛ حکیم، سید محمدباقر، ص14-13</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در ادامه این بخش، تفسیر در عهد رسولالله(ص)، در زمان تابعین و صحابه و در مکتب اهلبیت(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده پس از ذکر وجوه تمایز مکتب اهلبیت(ع) لازم میداند که به مسئلهای بسیار با اهمیت اشاره کند و آن اینکه مسلمانان همگى، چه سنى و چه شیعى-بهرغم اختلاف فراوان در مذاهب فقهى و کلامى، و تعدد و تنوع آراء و نظریات و مواضعشان در فهم تاریخ و سنت و تفسیر حوادث- بر این نکته اتفاقنظر دارند که در تمامى دورههای اسلامى همواره یک متن واحد از قرآن کریم در دست مسلمانان بوده است؛ چنانکه در تمامى سرزمینها و کرانههاى بلاد اسلامى و حتى غیر اسلامى، و در زوایاى کتابخانههاى قدیم و جدید، هیچ متن دیگرى از قرآن، جز همان متن متداول در میان عموم مسلمانان وجود نداشته است<ref>ر.ک: همان، ص308-307؛ حکیم، سید محمدباقر، ص320-319</ref> | در ادامه این بخش، تفسیر در عهد رسولالله(ص)، در زمان تابعین و صحابه و در مکتب اهلبیت(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده پس از ذکر وجوه تمایز مکتب اهلبیت(ع) لازم میداند که به مسئلهای بسیار با اهمیت اشاره کند و آن اینکه مسلمانان همگى، چه سنى و چه شیعى-بهرغم اختلاف فراوان در مذاهب فقهى و کلامى، و تعدد و تنوع آراء و نظریات و مواضعشان در فهم تاریخ و سنت و تفسیر حوادث- بر این نکته اتفاقنظر دارند که در تمامى دورههای اسلامى همواره یک متن واحد از قرآن کریم در دست مسلمانان بوده است؛ چنانکه در تمامى سرزمینها و کرانههاى بلاد اسلامى و حتى غیر اسلامى، و در زوایاى کتابخانههاى قدیم و جدید، هیچ متن دیگرى از قرآن، جز همان متن متداول در میان عموم مسلمانان وجود نداشته است<ref>ر.ک: همان، ص308-307؛ حکیم، سید محمدباقر، ص320-319</ref> | ||
در آخرین بخش کتاب به تفسیر موضوعی پرداخته شده است. نویسنده در تبیین این موضوع به کلام استاد خویش آیتالله صدر(ره) اشاره کرده و سه معنای «موضوعی بودن» را مطرح میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص346-345</ref> | در آخرین بخش کتاب به تفسیر موضوعی پرداخته شده است. نویسنده در تبیین این موضوع به کلام استاد خویش [[صدر، محمدباقر|آیتالله صدر]] (ره) اشاره کرده و سه معنای «موضوعی بودن» را مطرح میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص346-345</ref> | ||
قرآن کریم به موضوعات فراوانى پرداخته است، و در موضوعات مورد بررسى خود نیز با بیشتر جنبههاى فکرى و فرهنگى مربوط به زندگى و آفرینش و اجتماع، چه در ارتباط با مسائل عقیدتى و چه در ارتباط با مسائل تشریعى، اخلاق، حکومت، روابط اجتماعى، و غیره، سروکار پیدا کرده است. نویسنده با ذکر این مقدمه به یک فهرست کلى و اجمالى از موضوعات اصلى که قرآن کریم به آنها پرداخته است اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص347-346؛ حکیم، سید محمدباقر، ص366-364</ref> | قرآن کریم به موضوعات فراوانى پرداخته است، و در موضوعات مورد بررسى خود نیز با بیشتر جنبههاى فکرى و فرهنگى مربوط به زندگى و آفرینش و اجتماع، چه در ارتباط با مسائل عقیدتى و چه در ارتباط با مسائل تشریعى، اخلاق، حکومت، روابط اجتماعى، و غیره، سروکار پیدا کرده است. نویسنده با ذکر این مقدمه به یک فهرست کلى و اجمالى از موضوعات اصلى که قرآن کریم به آنها پرداخته است اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص347-346؛ حکیم، سید محمدباقر، ص366-364</ref> |
ویرایش