پرش به محتوا

موسوعة شهادة المعصومين(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) '
جز (جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) ')
خط ۶۱: خط ۶۱:
از جمله اذیت‌هایی که آن حضرت متحمل شده و در فصل دوم به آن اشاره شده است، عبارتند از: متهم شدن آن حضرت به سحر و جنون؛ حصر آن حضرت و پیروانش به‌وسیله قریش و عدم ازدواج و بیع با آنان؛ آزارهای قریش و دشنام دادن به پیامبر(ص)؛ مجروح شدن در روز احد و تحمل شداید<ref>همان، ص22-24</ref>.
از جمله اذیت‌هایی که آن حضرت متحمل شده و در فصل دوم به آن اشاره شده است، عبارتند از: متهم شدن آن حضرت به سحر و جنون؛ حصر آن حضرت و پیروانش به‌وسیله قریش و عدم ازدواج و بیع با آنان؛ آزارهای قریش و دشنام دادن به پیامبر(ص)؛ مجروح شدن در روز احد و تحمل شداید<ref>همان، ص22-24</ref>.
   
   
پیرامون شهادت آن حضرت، روایتی از ابن شهرآشوب بدین مضمون نقل شده است: چون آن حضرت در بیماری افتاد، در روز شنبه، اول ماه صفر، دست حضرت علی(ع) را گرفته و درحالی‌که گروهی از مردم ایشان را مشایعت می‌کردند، به سمت بقیع رفته و پس از سلام به اهل قبور آن، از فتنه‌ای که در امت خواهد افتاد، خبر داده و فرمودند: «جبرئیل هر سال یک مرتبه بر من نازل شده و قرآن را بر من عرضه می‌داشت، اما امسال دو مرتبه نازل شد و این بدان معناست که اجل من، نزدیک خواهد بود»<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
پیرامون شهادت آن حضرت، روایتی از ابن شهرآشوب بدین مضمون نقل شده است: چون آن حضرت در بیماری افتاد، در روز شنبه، اول ماه صفر، دست [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  را گرفته و درحالی‌که گروهی از مردم ایشان را مشایعت می‌کردند، به سمت بقیع رفته و پس از سلام به اهل قبور آن، از فتنه‌ای که در امت خواهد افتاد، خبر داده و فرمودند: «جبرئیل هر سال یک مرتبه بر من نازل شده و قرآن را بر من عرضه می‌داشت، اما امسال دو مرتبه نازل شد و این بدان معناست که اجل من، نزدیک خواهد بود»<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


جزء دوم، در مورد حضرت زهرا(س) می‌باشد<ref>همان، ص140</ref>. از جمله وصایای آن حضرت که در فصل چهارم آمده، عبارتند از: وصیت به ازدواج مجدد حضرت علی(ع) و انتخاب زنی شایسته برای تربیت فرزندان؛ شبانه و مخفیانه دفن کردن آن حضرت، عدم حضور دشمنان خدا و رسول(ص) در تشیع جنازه ایشان<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>.
جزء دوم، در مورد حضرت زهرا(س) می‌باشد<ref>همان، ص140</ref>. از جمله وصایای آن حضرت که در فصل چهارم آمده، عبارتند از: وصیت به ازدواج مجدد [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  و انتخاب زنی شایسته برای تربیت فرزندان؛ شبانه و مخفیانه دفن کردن آن حضرت، عدم حضور دشمنان خدا و رسول(ص) در تشیع جنازه ایشان<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>.


جزء سوم پیرامون شهادت حضرت علی(ع) بوده و در فصل سوم آن، به اخبار پیامبر(ص) در مورد شهادت آن حضرت، اشاره شده است. در روایتی به نقل از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، چنین آمده است: روزی حضرت علی(ع) نزد پیامبر(ص) رفته و ایشان سوره «نصر» را قرائت نموده و فرمود: «ای علی، بر مردم واجب شده است تا پس از من با فتنه‌گران جهاد کنند؛ همان‌گونه که واجب شده بود تا در زمان من، با مشرکین مقاتله نمایند». سپس پیامبر(ص) در تشریح این فتنه‌گران، به قومی اشاره فرمود که به وحدانیت خداوند و رسالت ایشان، گواهی می‌دهند، اما به سنت آن حضرت عمل ننموده و خون عترت ایشان را حلال می‌کنند و حضرت علی(ع) را به شهادت می‌رسانند<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>.
جزء سوم پیرامون شهادت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  بوده و در فصل سوم آن، به اخبار پیامبر(ص) در مورد شهادت آن حضرت، اشاره شده است. در روایتی به نقل از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، چنین آمده است: روزی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  نزد پیامبر(ص) رفته و ایشان سوره «نصر» را قرائت نموده و فرمود: «ای علی، بر مردم واجب شده است تا پس از من با فتنه‌گران جهاد کنند؛ همان‌گونه که واجب شده بود تا در زمان من، با مشرکین مقاتله نمایند». سپس پیامبر(ص) در تشریح این فتنه‌گران، به قومی اشاره فرمود که به وحدانیت خداوند و رسالت ایشان، گواهی می‌دهند، اما به سنت آن حضرت عمل ننموده و خون عترت ایشان را حلال می‌کنند و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  را به شهادت می‌رسانند<ref>ر.ک: همان، ص334</ref>.


در جزء چهارم، جزئیات شهادت امام حسن(ع) بیان شده است. در فصل هشتم این جزء، در بیان وقایع پس از شهادت ایشان، آمده است: در روز شهادت آن حضرت، ابوهریره بر در مسجد رسول‌الله(ص) ایستاده و درحالی‌که گریه می‌کرد، گفت: «ای مردم، امروز روزی است که در آن حبیب رسول خدا(ص) به رحمت خدا رفت، پس گریان شوید»<ref>ر.ک: همان، ص443</ref>.
در جزء چهارم، جزئیات شهادت امام حسن(ع) بیان شده است. در فصل هشتم این جزء، در بیان وقایع پس از شهادت ایشان، آمده است: در روز شهادت آن حضرت، ابوهریره بر در مسجد رسول‌الله(ص) ایستاده و درحالی‌که گریه می‌کرد، گفت: «ای مردم، امروز روزی است که در آن حبیب رسول خدا(ص) به رحمت خدا رفت، پس گریان شوید»<ref>ر.ک: همان، ص443</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش