۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علی بن ابیطالب' به 'علی بن ابیطالب ع ') |
جز (جایگزینی متن - 'امام علی(ع) ' به 'امام على(ع) ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در دومین فصل از دومین باب کتاب به موضوع فرقه سبئیه پرداخته شده است. نویسنده مطالبی را با استناد به منابعی چون «الفرق بین الفرق» بغدادی و «[[الملل و النحل]] » [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] نقل کرده و سپس به حقیقی یا خیالی بودن شخصیت عبدالله بن سبأ اشاره میکند. او تاریخ [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] را منبع اصلی داستان ابن سبأ میداند. پسازآن به اینکه برخی ابن سبأ را همان عمار دانستهاند اشاره میکند و اگرچه دلایل کامل الشیبی را در تأیید این مطلب مینویسد، اما در ابتدا به نقل از علی الوردی ابن سبأ را شخصیتی ساختگی میداند<ref>ر.ک: همان، ص80-84</ref>. | در دومین فصل از دومین باب کتاب به موضوع فرقه سبئیه پرداخته شده است. نویسنده مطالبی را با استناد به منابعی چون «الفرق بین الفرق» بغدادی و «[[الملل و النحل]] » [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] نقل کرده و سپس به حقیقی یا خیالی بودن شخصیت عبدالله بن سبأ اشاره میکند. او تاریخ [[طبری، محمد بن جریر|طبری]] را منبع اصلی داستان ابن سبأ میداند. پسازآن به اینکه برخی ابن سبأ را همان عمار دانستهاند اشاره میکند و اگرچه دلایل کامل الشیبی را در تأیید این مطلب مینویسد، اما در ابتدا به نقل از علی الوردی ابن سبأ را شخصیتی ساختگی میداند<ref>ر.ک: همان، ص80-84</ref>. | ||
از جمله مباحث باب سوم کتاب، تأثیر واقعه کربلا در جناحبندی شیعه است. نویسنده در تأیید این دیدگاه که شیعه بهعنوان یک مذهب از واقعه کربلا شکل گرفت چنین مینویسد که شیعه علی پیش از فاجعه کربلا در سال 61ق فرقه یا فرقههای شیعی نبودند بلکه تنها یاران و موالیان یا حزب بودند<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. وی سخنش را به کلامی از سعد اشعری ختم میکند که در آن مقصود از کلمه «فرقه» در عهد امام | از جمله مباحث باب سوم کتاب، تأثیر واقعه کربلا در جناحبندی شیعه است. نویسنده در تأیید این دیدگاه که شیعه بهعنوان یک مذهب از واقعه کربلا شکل گرفت چنین مینویسد که شیعه علی پیش از فاجعه کربلا در سال 61ق فرقه یا فرقههای شیعی نبودند بلکه تنها یاران و موالیان یا حزب بودند<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>. وی سخنش را به کلامی از سعد اشعری ختم میکند که در آن مقصود از کلمه «فرقه» در عهد [[امام على(ع)]] را جماعتی از مردم دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص206</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای پنجمین باب کتاب مهمترین فرق شیعه تا امروز را سه فرقه زیدیه، اثناعشریه و اسماعیلیه دانسته است؛ و میگوید هر کدام از این سه فرقه دو اختلاف ظاهری و حقیقی با یکدیگر دارند؛ وجه ظاهری یعنی چگونگی ارتباط آنها بهوسیله ائمه (چند واسطه) با پیامبر(ص) و اختلاف حقیقی یعنی چگونگی معارضه این سه فرقه با حاکمان است <ref>ر.ک: همان، ص277</ref>. | نویسنده در ابتدای پنجمین باب کتاب مهمترین فرق شیعه تا امروز را سه فرقه زیدیه، اثناعشریه و اسماعیلیه دانسته است؛ و میگوید هر کدام از این سه فرقه دو اختلاف ظاهری و حقیقی با یکدیگر دارند؛ وجه ظاهری یعنی چگونگی ارتباط آنها بهوسیله ائمه (چند واسطه) با پیامبر(ص) و اختلاف حقیقی یعنی چگونگی معارضه این سه فرقه با حاکمان است <ref>ر.ک: همان، ص277</ref>. |
ویرایش