۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)') |
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''دليل تحرير الوسيلة: الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر''' اثر آیتالله شيخ [[سیفی مازندرانی، علی اکبر|على اكبر سيفى مازندرانى]]، شرح و توضيح اجمالى بر مباحث و | '''دليل تحرير الوسيلة: الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر''' اثر آیتالله شيخ [[سیفی مازندرانی، علی اکبر|على اكبر سيفى مازندرانى]]، شرح و توضيح اجمالى بر مباحث و مسائل مطرح شده درباره كتاب امر به معروف و نهى از منكر از كتاب تحرير الوسيله [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] است. | ||
== انگيزه تأليف == | == انگيزه تأليف == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
به صورت استدلالى در ذيل متن به شرح ادله و اقوال و مبانى فقهى | به صورت استدلالى در ذيل متن به شرح ادله و اقوال و مبانى فقهى مسائل پرداخته شده و ابعاد موضوعات تبيين شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اين فريضه در لسان روايات و آيات از مهمترين واجبات اسلامى است. چند روايت از كتب حديثى نقل شده و بر مبناى آيات و روايات هشدارهاى مبنى بر پىآمدهاى منفى ترك اين فريضه داده شده و دنيا طلبى مانع اصلى آن معرفى گرديده است. عذاب دنيوى يهود به دليل ترك اين فريضه بوده است. | اين فريضه در لسان روايات و آيات از مهمترين واجبات اسلامى است. چند روايت از كتب حديثى نقل شده و بر مبناى آيات و روايات هشدارهاى مبنى بر پىآمدهاى منفى ترك اين فريضه داده شده و دنيا طلبى مانع اصلى آن معرفى گرديده است. عذاب دنيوى يهود به دليل ترك اين فريضه بوده است. | ||
نويسنده، معتقد است مهمترين هدف قيام حسينى قيام براى انجام اين فريضه و اصلاح امت اسلامى بوده است. وى سپس به تشريح | نويسنده، معتقد است مهمترين هدف قيام حسينى قيام براى انجام اين فريضه و اصلاح امت اسلامى بوده است. وى سپس به تشريح مسائل متن تحرير درباره تقسيم و تعريف امر به معروف پرداخته و به اين نتيجه رسيده كه مرجع تشخيص مفهوم معروف در خطابات شرعى، عرف است چون آنچه متعلق امر و نهى شارع قرار مىگيرد همان چيزى است كه در عرف واقعيت دارد و قابل تشخيص است سپس از مفاهيمى كه توسط شارع مقيد و مشروط شده و رابطه موضوع عرفى با موضوع شرعى و تطبيق آن بر بحث امر به معروف و نهى از منكر تبيين شده و به تفصيل با مبحث حسن و قبح عقلى مرتبط شده و در تعريف منكر هم اين بررسى صورت گرفته كه تتبع استعمالات قرآنى لفظ منكر مشخص مىكند كه اين مفهوم به هر فعل قبيح و زشتى قابل اطلاق است. | ||
در تقسيم بندى امر به معروف به واجب و مندوب سه قول شناسايى شده كه در ميان فقها در رابطه با پذيرش و رد تقسيم يا تفصيل ميان اقسام آن وجود دارد. | در تقسيم بندى امر به معروف به واجب و مندوب سه قول شناسايى شده كه در ميان فقها در رابطه با پذيرش و رد تقسيم يا تفصيل ميان اقسام آن وجود دارد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
به روايت معتبر مسعده بن صدقه در ال[[الکافی|كافى]] [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] هم استدلال شده و درباره سند آن هم بحث شده است. دليل نهايى وجوب كفايى اين فريضه، سيره مستمر متشرعه است كه مورد استدلال [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] قرار گرفته و از آن دفاع كرده است. | به روايت معتبر مسعده بن صدقه در ال[[الکافی|كافى]] [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] هم استدلال شده و درباره سند آن هم بحث شده است. دليل نهايى وجوب كفايى اين فريضه، سيره مستمر متشرعه است كه مورد استدلال [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] قرار گرفته و از آن دفاع كرده است. | ||
مبحث بعدى به دلايل، مبانى و اقوال مربوط به وجوب عينى امر به معروف و نهى از منكر اختصاص دارد. فقهاى متعددى به اين نظريه قائلند از جمله [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] به آيه و لتكن منكم امه يأمرون بالمعروف... استناد كرده اما نويسنده اين استدلال را رد كرده است. فروعات زيادى راجع به شرايط و | مبحث بعدى به دلايل، مبانى و اقوال مربوط به وجوب عينى امر به معروف و نهى از منكر اختصاص دارد. فقهاى متعددى به اين نظريه قائلند از جمله [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] به آيه و لتكن منكم امه يأمرون بالمعروف... استناد كرده اما نويسنده اين استدلال را رد كرده است. فروعات زيادى راجع به شرايط و مسائل امر به معروف مانند شرط احتمال تأثير، شرط استمرار بر معصيت، شرط عدم مفسده در انكار و شرط تنجز معروف و منكر و پشتوانه فقهى هر كدام از اين شرطها ارائه شده است. | ||
مفهوم و تحقق اين شرايط نيز به همان معناى عرفى آن مىباشد اگر چه جنبه روانى و شخصى دارد و هر فرد بايد خود تشخيص دهد كه شرايط مهيا شده يا نه. اما شرايط مانند قيود و تعاريف نزد عرف معيارهاى مشخصى دارند و بايد بر اساس آن معيارها به تحقيق و جستجوى شرايط پرداخت. | مفهوم و تحقق اين شرايط نيز به همان معناى عرفى آن مىباشد اگر چه جنبه روانى و شخصى دارد و هر فرد بايد خود تشخيص دهد كه شرايط مهيا شده يا نه. اما شرايط مانند قيود و تعاريف نزد عرف معيارهاى مشخصى دارند و بايد بر اساس آن معيارها به تحقيق و جستجوى شرايط پرداخت. |
ویرایش