۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
براى اثبات اينكه آن ايدهها، كاشف از يك واقعيت ثابت روانى و اجتماعى مىباشد و گذشت دورانها، تغييرات اساسى در آنها به وجود نمىآورد، وى روش اخلاقى بعضى از اقوام و ملل قديم از جمله دوران باستانى مصر، هند، ايران، روم، يونان و چين باستان و نيز ايده قوم يهود در اخلاق را مورد بررسى قرار داده است. | براى اثبات اينكه آن ايدهها، كاشف از يك واقعيت ثابت روانى و اجتماعى مىباشد و گذشت دورانها، تغييرات اساسى در آنها به وجود نمىآورد، وى روش اخلاقى بعضى از اقوام و ملل قديم از جمله دوران باستانى مصر، هند، ايران، روم، يونان و چين باستان و نيز ايده قوم يهود در اخلاق را مورد بررسى قرار داده است. | ||
وى معتقد است كه ايرانيان باستان، به روشهاى اخلاقى كاملاً پايبند بودهاند و مىتوانيم از عبارات مربوط به تاريخ ايران باستان، شايستگى اوصاف اخلاقى را نزد آنان، كشف نماييم. به باور وى، اگر متون مزبور را تحليل نماييم، به يك عده | وى معتقد است كه ايرانيان باستان، به روشهاى اخلاقى كاملاً پايبند بودهاند و مىتوانيم از عبارات مربوط به تاريخ ايران باستان، شايستگى اوصاف اخلاقى را نزد آنان، كشف نماييم. به باور وى، اگر متون مزبور را تحليل نماييم، به يك عده مسائل اخلاقى خواهيم رسيد كه در پيشبرد انسانها به سوى تكامل، مهمترين نقش را داراست و در ضمن معلوم مىگردد كه مقرارت اجتماعى آنها، به مسائل حقوقى منحصر نبوده است. | ||
در فصل دوم، ريشههاى نظامهاى اخلاق باستانى، مورد بررسى قرار گرفته است. به عقيده نويسنده، نفس انسانى بدون قانونى كه او را مقيد و محدود نمايد، به سوى منافع و لذايذ شخصى جلب شده و از ناگوارىها و ناملايمات شخصى فرار مىكند و اين اصل، همچنانكه در دوران گذشته قابل درك قطعى بوده، در دورانهاى بعدى نيز كاملاً مورد قبول واقع شده است. | در فصل دوم، ريشههاى نظامهاى اخلاق باستانى، مورد بررسى قرار گرفته است. به عقيده نويسنده، نفس انسانى بدون قانونى كه او را مقيد و محدود نمايد، به سوى منافع و لذايذ شخصى جلب شده و از ناگوارىها و ناملايمات شخصى فرار مىكند و اين اصل، همچنانكه در دوران گذشته قابل درك قطعى بوده، در دورانهاى بعدى نيز كاملاً مورد قبول واقع شده است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
1- پيشرفت علوم روانى اثبات مىكند كه اخلاق، پندارى بيش نبوده و تمام كوششهاى انسان مصروف اشباع غرايز طبيعى خود مىباشد. | 1- پيشرفت علوم روانى اثبات مىكند كه اخلاق، پندارى بيش نبوده و تمام كوششهاى انسان مصروف اشباع غرايز طبيعى خود مىباشد. | ||
2- پديدههاى اقتصادى و نقشى كه آنها در رهبرى نفوس انسانى به عهده گرفتهاند، از قبيل اجتماع در مؤسسات صنعتى و حالت رياضى گرفتن پديدههاى اقتصادى، | 2- پديدههاى اقتصادى و نقشى كه آنها در رهبرى نفوس انسانى به عهده گرفتهاند، از قبيل اجتماع در مؤسسات صنعتى و حالت رياضى گرفتن پديدههاى اقتصادى، مسائل اخلاقى را تحتالشعاع قرار داده است. | ||
3- تقويت نيروى عقلانى، شكست نهايى را بر روشهاى اخلاقى وارد آورده است. | 3- تقويت نيروى عقلانى، شكست نهايى را بر روشهاى اخلاقى وارد آورده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
دسته دوم مىگويند: اگرچه انسان به تدريج اخلاق را از دست مىدهد، ولى دراينباره، خسارت زيادى را به خود وارد مىسازد؛ زيرا اخلاق، يعنى مقيد شدن به يك عامل درونى خودكار كه انسان را به سوى نيكىها سوق داده و از بدىها بركنار مىنمايد. | دسته دوم مىگويند: اگرچه انسان به تدريج اخلاق را از دست مىدهد، ولى دراينباره، خسارت زيادى را به خود وارد مىسازد؛ زيرا اخلاق، يعنى مقيد شدن به يك عامل درونى خودكار كه انسان را به سوى نيكىها سوق داده و از بدىها بركنار مىنمايد. | ||
بنابراين مطالب، نويسنده معتقد است كه در بررسى اخلاق دوران معاصر، | بنابراين مطالب، نويسنده معتقد است كه در بررسى اخلاق دوران معاصر، مسائل متعددى را بايستى منظور نمود. از جمله اين مسائل است: | ||
1- آيا پيشرفت علوم روانى، توانسته است پديدهاى به نام اخلاق را از روانهاى انسانى حذف كند؟ | 1- آيا پيشرفت علوم روانى، توانسته است پديدهاى به نام اخلاق را از روانهاى انسانى حذف كند؟ |
ویرایش