۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ۀ«' به 'ۀ «') |
جز (جایگزینی متن - 'ابوحنيفه' به 'ابوحنيفه ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از اين جا به بيان اقسام فعل مىپردازد، ارادى و ضرورى و اسباب و علل آن،ذاتى و عرضى و جهات و علل آن و انواع فعل در اضافه به فاعل. پس از آن به تحديد معناى «ضرورت» و «آزادى» و «فعل» مىپردازد و به اين جا مىرسد كه فعل انسانى در واقع تجسّم پيوند جدلى موجود بين آزادى و ضرورت است. | از اين جا به بيان اقسام فعل مىپردازد، ارادى و ضرورى و اسباب و علل آن،ذاتى و عرضى و جهات و علل آن و انواع فعل در اضافه به فاعل. پس از آن به تحديد معناى «ضرورت» و «آزادى» و «فعل» مىپردازد و به اين جا مىرسد كه فعل انسانى در واقع تجسّم پيوند جدلى موجود بين آزادى و ضرورت است. | ||
عامرى بين دو ديدگاه جبر و تفويض - كه به گفتۀ وى بين مردم شايع است - مذهب متوسطى را اختيار مىكند كه مقدمۀ آن را از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل مىكند كه فرمود: لا جبر و لا تفويض. و سخن ابوحنيفه كه گفت: اكره الجبر و لا اقول بالقدر، و اقول قولا بين قولين. عامرى گمان دارد كه سخن ابوحنيفه برگرفته از كلام [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. | عامرى بين دو ديدگاه جبر و تفويض - كه به گفتۀ وى بين مردم شايع است - مذهب متوسطى را اختيار مىكند كه مقدمۀ آن را از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل مىكند كه فرمود: لا جبر و لا تفويض. و سخن [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] كه گفت: اكره الجبر و لا اقول بالقدر، و اقول قولا بين قولين. عامرى گمان دارد كه سخن [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] برگرفته از كلام [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. | ||
عامرى علاوه بر بحث فلسفى - اعتقادى مسألۀ آزادى اراده، انتقادات شديدى از طرفداران دو مذهب جبر و تفويض مىكند. وى پس از ابطال دو مذهب جبر و تفويض و اختيار مذهبى ما بين اين دو مذهب، ظهور دو مذهب فوق را به دو نوع بينش دربارۀ فعل انسانى مربوط مىداند. بدين معنا كه هر كس وجود پروردگار را در نظر بگيرد، به تفويض مىگرايد و هر كس ضعف انسان را در نظر آورد، به جبر گرايش مىيابد. اين دو مذهب گمان مىرود كه به ظاهر با يكديگر متناقض باشند، در صورتى كه چنين نيست، جبر و تفويض دو وجه متكامل يكديگرند كه هر يك از آنها جزئى از حقيقت را باز مىنمايند. | عامرى علاوه بر بحث فلسفى - اعتقادى مسألۀ آزادى اراده، انتقادات شديدى از طرفداران دو مذهب جبر و تفويض مىكند. وى پس از ابطال دو مذهب جبر و تفويض و اختيار مذهبى ما بين اين دو مذهب، ظهور دو مذهب فوق را به دو نوع بينش دربارۀ فعل انسانى مربوط مىداند. بدين معنا كه هر كس وجود پروردگار را در نظر بگيرد، به تفويض مىگرايد و هر كس ضعف انسان را در نظر آورد، به جبر گرايش مىيابد. اين دو مذهب گمان مىرود كه به ظاهر با يكديگر متناقض باشند، در صورتى كه چنين نيست، جبر و تفويض دو وجه متكامل يكديگرند كه هر يك از آنها جزئى از حقيقت را باز مىنمايند. |
ویرایش