۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|data-type='language'|عربي' به '|data-type='language'|عربی') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای مقدمه تحقیق، معرفی مؤلف و محتوای مطالب در ضمن پنج مقدمه و دو باب و فهرست منابع و مآخذ و فهرست مطالب است. نویسنده در این اثر از هشتادوچهار منبع بهره برده است که بعد از قرآن کریم، از مهمترین منابع آن، الاحتجاج طبرسی، الأربعين في أصول الدين فخر رازی، إرشاد القلوب دیلمی، [[الأعلام]] زرکلی، الأمالي [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] ، بحار الأنوار [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] ، التاريخ الكبير، [[تفسير القمي]] ، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب) فخر رازی، خلاصة عبقات الأنوار [[کنتوری، میرحامدحسین|میر حامد حسین]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|سنن ترمذی]] ، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)]] ، [[صحيح مسلم]] ، سنن بیهقی، سير أعلام النبلاء و... | کتاب دارای مقدمه تحقیق، معرفی مؤلف و محتوای مطالب در ضمن پنج مقدمه و دو باب و فهرست منابع و مآخذ و فهرست مطالب است. نویسنده در این اثر از هشتادوچهار منبع بهره برده است که بعد از قرآن کریم، از مهمترین منابع آن، الاحتجاج طبرسی، الأربعين في أصول الدين فخر رازی، إرشاد القلوب دیلمی، [[الأعلام]] زرکلی، الأمالي [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، بحار الأنوار [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]]، التاريخ الكبير، [[تفسير القمي]]، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب) فخر رازی، خلاصة عبقات الأنوار [[کنتوری، میرحامدحسین|میر حامد حسین]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|سنن ترمذی]]، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)]]، [[صحيح مسلم]]، سنن بیهقی، سير أعلام النبلاء و... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نویسنده پیش از بیان مطالب کتاب، طی مقدماتی برخی امور را بیان میکند. او در این مباحث امامت را از اصول اعتقادی شیعه امامیه میشمارد و این نکته را که امام وارث علم و ریاست و اخلاق نبی(ص) است، گوشزد مینماید. او در مقدمه اول بیان میکند که ادعای شیعه مبنی بر منصوص بودن امامت، بر ادعای اهل تسنن مبنی بر خلافت خلفا، طبعا مقدم است و آنان پیش از اینکه بخواهند خلافت را اثبات کنند باید امامت را رد کنند. در مقدمه دوم، از اثبات نبوت و امامت با معجزه و خرق عادت برای مدعی آن منصب صحبت میکند و حصول این امور را به دست غیر مدعی امامت یا نبوت، بیفایده و نسبت به وی کالعدم میشمارد. سومین مقدمه حاکی از عدم احتیاج شیعه به رد ادله اهل تسنن پس از اثبات ادله تشیع در باب امامت است. در مقدمه بعدی سخن از تقسیمات ممکن و محال و ادله شرعیه به میان میآورد و در پنجمین مقدمه از اثبات امامت با مُثبتات نبوت و همچنین تنصیص پیامبر(ص) بر آن صحبت میکند.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص1-8</ref> | نویسنده پیش از بیان مطالب کتاب، طی مقدماتی برخی امور را بیان میکند. او در این مباحث امامت را از اصول اعتقادی شیعه امامیه میشمارد و این نکته را که امام وارث علم و ریاست و اخلاق نبی(ص) است، گوشزد مینماید. او در مقدمه اول بیان میکند که ادعای شیعه مبنی بر منصوص بودن امامت، بر ادعای اهل تسنن مبنی بر خلافت خلفا، طبعا مقدم است و آنان پیش از اینکه بخواهند خلافت را اثبات کنند باید امامت را رد کنند. در مقدمه دوم، از اثبات نبوت و امامت با معجزه و خرق عادت برای مدعی آن منصب صحبت میکند و حصول این امور را به دست غیر مدعی امامت یا نبوت، بیفایده و نسبت به وی کالعدم میشمارد. سومین مقدمه حاکی از عدم احتیاج شیعه به رد ادله اهل تسنن پس از اثبات ادله تشیع در باب امامت است. در مقدمه بعدی سخن از تقسیمات ممکن و محال و ادله شرعیه به میان میآورد و در پنجمین مقدمه از اثبات امامت با مُثبتات نبوت و همچنین تنصیص پیامبر(ص) بر آن صحبت میکند.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص1-8</ref> | ||
نویسنده پس از بیان مقدمات پنجگانه فوق، مطالب کتاب را ذیل سه بخش اصلی بیان میدارد؛ دلیلآوری بر امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] ، اقامه حجت بر فساد خلافت خلفا و اثبات امامت سایر امامان دوازدهگانه. او میگوید هرچند در مقدمه دوم گفتیم با وجود اثبات امامت با ادله شیعه، نیازی به رد ادله اهل تسنن و اثبات بطلان خلافت خلفا در اینباره نیست، اما چون عادت علمای گذشته بر این امر استوار شده و همچنین این کتاب طوری نوشته شده که هم برای عوام سودمند باشد و هم برای خواص، بخش دوم کتاب را به دلیلآوری بر بطلان خلافت خلفا اختصاص دادیم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref> | نویسنده پس از بیان مقدمات پنجگانه فوق، مطالب کتاب را ذیل سه بخش اصلی بیان میدارد؛ دلیلآوری بر امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، اقامه حجت بر فساد خلافت خلفا و اثبات امامت سایر امامان دوازدهگانه. او میگوید هرچند در مقدمه دوم گفتیم با وجود اثبات امامت با ادله شیعه، نیازی به رد ادله اهل تسنن و اثبات بطلان خلافت خلفا در اینباره نیست، اما چون عادت علمای گذشته بر این امر استوار شده و همچنین این کتاب طوری نوشته شده که هم برای عوام سودمند باشد و هم برای خواص، بخش دوم کتاب را به دلیلآوری بر بطلان خلافت خلفا اختصاص دادیم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref> | ||
کاشف الغطاء در فصل (مقصد) اول کتاب، ادله را به دو بخش کلی ادله غیر نقلی و ادله نقلی بر امامت و خلافت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] تقسیم میکند. در بخش ادله غیر نقلی از دلیل عقل، قاعده لطف، استقرای حال انبیا، شاهد حال، ادعای امامت و خلافت، افضلیت و اجماع امامیه سخن میگوید. وی در دلیل عقلی از کنار هم چیدن خاتمیت و نیاز دین جهانی و دائم به تبیینگری عادل و عالم و لزوم تعیین چنین شخصی در چنین دینی توسط مولای حکیم و... بر این امر استدلال میکند. وی مناقشه برخی بر مقدمه دوم دلیل عقلیاش (حفظ شریعت نیاز به حافظ دارد) را ذکر کرده و با نشان دادن قیام اجماع و سنت برخلاف آن پاسخ میگوید. همچنین دیگر مناقشات را در سه مقدمه دیگر از دلیل عقلیاش ذکر کرده و پاسخ میگوید. مدعای وی در بخش استقرای حال انبیا از ادله عقلی، این است که مشاهیر از انبیا، بهویژه پیامبران اولوالعزم دارای وصیای بودهاند که با اسم معین شده بوده است. در دلیل شاهد حال هم این نکته را گوشزد میکند که نوع برخورد پیامبر(ص) در طول حیاتش با علی(ع) طوری بود که نشان میدهد ایشان جانشین آن حضرت است. نویسنده در دلیل ادعای امامت، ادعای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را مبنی بر امامت پس از رسول خدا(ص) و اقامه معجزه و کرامت بر آن از جانب آن حضرت، نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص10-75</ref> | کاشف الغطاء در فصل (مقصد) اول کتاب، ادله را به دو بخش کلی ادله غیر نقلی و ادله نقلی بر امامت و خلافت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] تقسیم میکند. در بخش ادله غیر نقلی از دلیل عقل، قاعده لطف، استقرای حال انبیا، شاهد حال، ادعای امامت و خلافت، افضلیت و اجماع امامیه سخن میگوید. وی در دلیل عقلی از کنار هم چیدن خاتمیت و نیاز دین جهانی و دائم به تبیینگری عادل و عالم و لزوم تعیین چنین شخصی در چنین دینی توسط مولای حکیم و... بر این امر استدلال میکند. وی مناقشه برخی بر مقدمه دوم دلیل عقلیاش (حفظ شریعت نیاز به حافظ دارد) را ذکر کرده و با نشان دادن قیام اجماع و سنت برخلاف آن پاسخ میگوید. همچنین دیگر مناقشات را در سه مقدمه دیگر از دلیل عقلیاش ذکر کرده و پاسخ میگوید. مدعای وی در بخش استقرای حال انبیا از ادله عقلی، این است که مشاهیر از انبیا، بهویژه پیامبران اولوالعزم دارای وصیای بودهاند که با اسم معین شده بوده است. در دلیل شاهد حال هم این نکته را گوشزد میکند که نوع برخورد پیامبر(ص) در طول حیاتش با علی(ع) طوری بود که نشان میدهد ایشان جانشین آن حضرت است. نویسنده در دلیل ادعای امامت، ادعای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را مبنی بر امامت پس از رسول خدا(ص) و اقامه معجزه و کرامت بر آن از جانب آن حضرت، نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص10-75</ref> |
ویرایش