۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مسلم' به 'مسلم ') |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است<ref>ر.ک: همان، ص13 و 14</ref>. | در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است<ref>ر.ک: همان، ص13 و 14</ref>. | ||
آیاتی از قبیل: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ« (محمد: 33)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كردههاى خود را تباه مكنيد»، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (النساء: 59)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد» و... دلالت بر وجوب اطاعت از پیامبر(ص) میکند و اگر پیامبر ما را به تبعیت از مذهب معینی امر کند، پیروی از او واجب است؛ حال این سؤال مطرح است که آیا پیامبر ما را به تبعیت از مذهبی معین فرمان داده یا امت را سر خود رها کرده؟ بیتردید امر فرموده و آن مذهب معین هم مذهب اهلبیت(ع) است. آخر مگر تمسک به ثقلین یکی از وصیتهای پیامبر(ص) نبوده است؟ ثقلین همان «قرآن» و «اهلبیت» هستند و در برخی از منابع اهل سنت با لفظ «خليفتين» نیز آمده است. هیثمی در مجمع الزوائد و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] در [[صحيح مسلم|صحیحش]] و [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] در السلسلة الصحيحة، این روایت را صحیح السند دانستهاند و ترمزی در کتاب الجامع خود آن را «حسن غریب» معرفی نموده است<ref>ر.ک: همان، ص15-19</ref>. | آیاتی از قبیل: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ« (محمد: 33)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كردههاى خود را تباه مكنيد»، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (النساء: 59)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد» و... دلالت بر وجوب اطاعت از پیامبر(ص) میکند و اگر پیامبر ما را به تبعیت از مذهب معینی امر کند، پیروی از او واجب است؛ حال این سؤال مطرح است که آیا پیامبر ما را به تبعیت از مذهبی معین فرمان داده یا امت را سر خود رها کرده؟ بیتردید امر فرموده و آن مذهب معین هم مذهب اهلبیت(ع) است. آخر مگر تمسک به ثقلین یکی از وصیتهای پیامبر(ص) نبوده است؟ ثقلین همان «قرآن» و «اهلبیت» هستند و در برخی از منابع اهل سنت با لفظ «خليفتين» نیز آمده است. هیثمی در مجمع الزوائد و [[قشیری نیشابوری، [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] بن حجاج|[[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ]] در [[صحيح [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] |صحیحش]] و [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] در السلسلة الصحيحة، این روایت را صحیح السند دانستهاند و ترمزی در کتاب الجامع خود آن را «حسن غریب» معرفی نموده است<ref>ر.ک: همان، ص15-19</ref>. | ||
[[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] در دلالت این حدیث صحیح شبهه کرده است و گفته که منظور از «اهلبیت» در این روایت همان «همسران» پیامبر از جمله «عایشه» است و اینکه شیعه آن را اختصاص به امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) داده و میگوید: همسران پیامبر مشمول «أهل بيتي» نمیشوند، صحیح نیست و از تحریفهایی است که به دست شیعه صورت گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] در دلالت این حدیث صحیح شبهه کرده است و گفته که منظور از «اهلبیت» در این روایت همان «همسران» پیامبر از جمله «عایشه» است و اینکه شیعه آن را اختصاص به امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) داده و میگوید: همسران پیامبر مشمول «أهل بيتي» نمیشوند، صحیح نیست و از تحریفهایی است که به دست شیعه صورت گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>. | ||
مؤلف، به این شبهه [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] پاسخ داده و مینویسد: آن چیزی که [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] میگوید، با عقل و نقل در تعارض است؛ زیرا اگر منظور از «أهل بيتي»، همان «همسران» پیامبر بودند، باید صحابه پیامبر(ص) به آنان تمسک مینمودند و در جنگی که بین امیرالمؤمنین علی(ع) و عایشه درگرفت باید به سمت عایشه میرفتند و او را یاری میکردند؛ درصورتیکه چنین نیست؛ اغلب آنها حتی کسانی چون محمد بن ابوبکر، برادر عایشه نیز او را حمایت نکردند و در سپاه امام علی(ع) ماندند؛ علاوه بر آن هیچکس منکر این نیست که جنگ عایشه با امام علی(ع)، جنگ با خلیفه شرعی [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] انان بوده است؛ بنابراین با این دلیل عقلی مشخص میشود که منظور پیامبر از «أهل بيتي»، همسرانش نمیباشند<ref>ر.ک: همان، ص20 و 21</ref>. | مؤلف، به این شبهه [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] پاسخ داده و مینویسد: آن چیزی که [[البانی، محمد ناصرالدین|البانی]] میگوید، با عقل و نقل در تعارض است؛ زیرا اگر منظور از «أهل بيتي»، همان «همسران» پیامبر بودند، باید صحابه پیامبر(ص) به آنان تمسک مینمودند و در جنگی که بین امیرالمؤمنین علی(ع) و عایشه درگرفت باید به سمت عایشه میرفتند و او را یاری میکردند؛ درصورتیکه چنین نیست؛ اغلب آنها حتی کسانی چون محمد بن ابوبکر، برادر عایشه نیز او را حمایت نکردند و در سپاه امام علی(ع) ماندند؛ علاوه بر آن هیچکس منکر این نیست که جنگ عایشه با امام علی(ع)، جنگ با خلیفه شرعی [[قشیری نیشابوری، [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] بن حجاج|[[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ]] انان بوده است؛ بنابراین با این دلیل عقلی مشخص میشود که منظور پیامبر از «أهل بيتي»، همسرانش نمیباشند<ref>ر.ک: همان، ص20 و 21</ref>. | ||
مؤلف با استفاده از روایات صحیح السندی که در منابع اهل سنت آمد، ثابت میکند که منظور از «أهل بيتي» همان چیزی است که شیعه به آن معتقد است. | مؤلف با استفاده از روایات صحیح السندی که در منابع اهل سنت آمد، ثابت میکند که منظور از «أهل بيتي» همان چیزی است که شیعه به آن معتقد است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>همان، ص88</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>همان، ص75</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>همان، ص77</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>همان، ص82</ref>، «يكون بين الناس فرقة و اختلاف، فيكون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>همان، ص84</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>همان، ص85</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است. | روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>همان، ص88</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>همان، ص75</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>همان، ص77</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>همان، ص82</ref>، «يكون بين الناس فرقة و اختلاف، فيكون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>همان، ص84</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>همان، ص85</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است. | ||
ایشان میگوید: بعد از وفات پیامبر، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] برای حفظ وحدت [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشهنشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | ایشان میگوید: بعد از وفات پیامبر، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] برای حفظ وحدت [[قشیری نیشابوری، [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] بن حجاج|[[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ]] ین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشهنشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>. | ||
مؤلف در بحث جلوگیری از نشر تشیع، به وقایع تاریخیای - برگرفته از منابع اهل سنت - که به دنبال سقیفه اتفاق افتاد اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص119 و 132</ref>. | مؤلف در بحث جلوگیری از نشر تشیع، به وقایع تاریخیای - برگرفته از منابع اهل سنت - که به دنبال سقیفه اتفاق افتاد اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص119 و 132</ref>. |
ویرایش