۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیخ صدوق' به 'شیخ صدوق ') |
جز (جایگزینی متن - 'علل الشرایع' به 'علل الشرایع ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
فصل دوم به [[امام على(ع)]] اختصاص یافته است. موضوعات مختلفی چون ولادت، عبودیت، برخورد با غلات، معرفت علی، نماز علی، خشوع و توجه آنحضرت به خداوند در نماز ازجمله موضوعاتی است که در این فصل در ضمن 95 روایت مطرح شده است. شمارهگذاری روایت در هر عنوان جداگانه نبوده و سلسلهوار تا انتهای فصل ادامه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص92-34</ref> | فصل دوم به [[امام على(ع)]] اختصاص یافته است. موضوعات مختلفی چون ولادت، عبودیت، برخورد با غلات، معرفت علی، نماز علی، خشوع و توجه آنحضرت به خداوند در نماز ازجمله موضوعاتی است که در این فصل در ضمن 95 روایت مطرح شده است. شمارهگذاری روایت در هر عنوان جداگانه نبوده و سلسلهوار تا انتهای فصل ادامه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص92-34</ref> | ||
فصل سوم با ذکر روایت امام حسن(ع) در رابطه با عبادت مادرش فاطمه(س) آغاز شده است. در یک شب جمعه حضرت زهرا(س) تا صبح عبادت نمود و برای خود هیچ دعا نکرد و تنها برای مؤمنین و مؤمنات دعا نمود. سپس در پاسخ به پرسس فرزندش که چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی، فرمود: «فرزندم اول همسایه سپس خانه». این روایت از علل الشرایع [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> در این فصل نیز چهار روایت ذکر است که آخرین آنها داستان تسبیح حضرت زهرا(س) در [[صحيح البخاري]] از علی(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص94</ref> | فصل سوم با ذکر روایت امام حسن(ع) در رابطه با عبادت مادرش فاطمه(س) آغاز شده است. در یک شب جمعه حضرت زهرا(س) تا صبح عبادت نمود و برای خود هیچ دعا نکرد و تنها برای مؤمنین و مؤمنات دعا نمود. سپس در پاسخ به پرسس فرزندش که چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی، فرمود: «فرزندم اول همسایه سپس خانه». این روایت از [[علل الشرایع]] [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> در این فصل نیز چهار روایت ذکر است که آخرین آنها داستان تسبیح حضرت زهرا(س) در [[صحيح البخاري]] از علی(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص94</ref> | ||
در بخشی از هشتمین فصل کتاب، موضوع عصمت انبیا و ائمه(ع) از دیدگاه شیعه مطرح شده است. [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] دراینباره چنین مینویسد: علمای امامیه بر عصمت انبیا و ائمه(ع) از گناهان صغیره و کبیره، از روی عمد، خطا و نسیان، قبل از نبوت و امامت و پسازآن بلکه از وقت ولادت تا زمان ملاقات پروردگار اجماع دارند؛ در این موضوع تنها [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] و استادش؛ ابن ولید، سهو از سوی پروردگار نه سهوی از سوی شیطان است را در غیر ابلاغ دین و بیان احکام جایز دانستهاند. مخالفت این دو تن به اجماع خللی وارد نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref> | در بخشی از هشتمین فصل کتاب، موضوع عصمت انبیا و ائمه(ع) از دیدگاه شیعه مطرح شده است. [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] دراینباره چنین مینویسد: علمای امامیه بر عصمت انبیا و ائمه(ع) از گناهان صغیره و کبیره، از روی عمد، خطا و نسیان، قبل از نبوت و امامت و پسازآن بلکه از وقت ولادت تا زمان ملاقات پروردگار اجماع دارند؛ در این موضوع تنها [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] و استادش؛ ابن ولید، سهو از سوی پروردگار نه سهوی از سوی شیطان است را در غیر ابلاغ دین و بیان احکام جایز دانستهاند. مخالفت این دو تن به اجماع خللی وارد نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref> |
ویرایش