۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ش ' به 'ش ') |
جز (جایگزینی متن - 'مجمع البيان' به 'مجمع البيان ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ملاصدرا رسايل تفسيرى خود را در فواصل زمانى گوناگون نوشته است؛ ازاينرو، در شيوه كار او اختلافاتى وجود دارد. برخى از آنها مختصرترند و او در آنها از شيوه مفسران چندان دور نشده است؛ مثلاً، در تفسير سوره بقره، به تبعيت از | ملاصدرا رسايل تفسيرى خود را در فواصل زمانى گوناگون نوشته است؛ ازاينرو، در شيوه كار او اختلافاتى وجود دارد. برخى از آنها مختصرترند و او در آنها از شيوه مفسران چندان دور نشده است؛ مثلاً، در تفسير سوره بقره، به تبعيت از «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] »، بخش ادبى را از بقيه مطالب، كه آنها را «معنى» ناميده، جدا كرده است. برخى ديگر از تفاسير او مفصّل و به شيوه تفاسير ذوقى عرفانىاند؛ بهخصوص رسالههايى كه در اواخر عمرش نوشته است ...<ref>صدرالدين شيرازى، تفسير القرآن الكريم، ج 3، ص 450 - 466</ref> | ||
ملاصدرا عالم را سهگونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مىدانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحثهاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مىدانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است ...<ref>تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 184</ref> | ملاصدرا عالم را سهگونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مىدانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحثهاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مىدانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است ...<ref>تفسير القرآن الكريم، ج 7، ص 184</ref> | ||
ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقهها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبودهاند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحثهاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و مجمع البيان بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، جاهاى متعدد). | ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقهها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبودهاند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحثهاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]] بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، جاهاى متعدد). | ||
ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است ...<ref>طاهرى، ص 58</ref> | ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است ...<ref>طاهرى، ص 58</ref> |
ویرایش