۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''الروض المعطار | '''الروض المعطار في خبر الأقطار'''، تأليف [[حمیری، محمد بن عبدالمنعم|ابوعبدالله، محمد بن عبدالمنعم حميرى]] (قرن هفتم)، از جمله فرهنگنامههاى جغرافيايى است كه در اندلس تدوين شده است. ارزش اين اثر، بدين جهت است كه مطالب را از منابعى نقل كرده كه بسيارى از آنها از بين رفتهاند. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگنامهنويس جغرافيايى در اندلس شمرد. | در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگنامهنويس جغرافيايى در اندلس شمرد. | ||
قلقشندى، بهصورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار | قلقشندى، بهصورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار في ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» از آن بهصورتهاى مختلف «الروض المعطار في أخبار الأقطار»، «الروض المعطار في خبر الأقطار» نام برده است. در نسخههاى خطى موجود اين اثر هم نام آن با اختلاف در جزء«أخبار» و «أقطار» منعكس است. درباره تاريخ تأليف كتاب، قرائن تاريخى مندرج در متن «الروض»، از آغاز سده 8ق / 14م، فراتر نمىرود. در واقع جديدترين تاريخ تصريح شده در «الروض»، مربوط به درگذشت محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف النواوى در 676ق، است. | ||
كتاب، درباره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را بهصورت وسيلهاى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مىكند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كردهاند، تسلى مىيابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مىخواهد. | كتاب، درباره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را بهصورت وسيلهاى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مىكند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كردهاند، تسلى مىيابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مىخواهد. |
ویرایش