پرش به محتوا

التفسير الكبير (فخر رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - ' فى ' به ' في '
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
خط ۷۸: خط ۷۸:
از جمله آثارى كه نام برده، الآثار الباقية عن القرون الخالية [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و الاعتذار قاضى عبدالجبار معتزلى و التوحيد ابن خزيمه است ....<ref>لاگارد، ص 137-139؛ براى فهرست كامل اين آثار-همان، ص 137-144</ref>
از جمله آثارى كه نام برده، الآثار الباقية عن القرون الخالية [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و الاعتذار قاضى عبدالجبار معتزلى و التوحيد ابن خزيمه است ....<ref>لاگارد، ص 137-139؛ براى فهرست كامل اين آثار-همان، ص 137-144</ref>


شيوۀ معمول [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] تنها ذكر نام مؤلفان آثار است. وى در مباحث لغوى از كتاب معانى القرآن زجّاج ....<ref>همان،ص 82-83</ref>و فرّاء....<ref>همان، ص 126-127</ref>، الكامل مبرّد ....<ref>همان، ص 151</ref>و غريب القرآن [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ....<ref>همان،ص 13</ref>بهره برده است. در تفاسير روايى و مأثور صحابه و تابعين به تفاسير عبداللّه بن عباس، مجاهد بن جبر، قتادة بن دعامه و سعيد بن جبير مراجعه و بيش از همه به آراى [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] استناد كرده است....<ref>عبدالحميد، ص 90- 94</ref>برخى از اين تفاسير با سلسله اسناد متعددى در آن روزگار رواج داشته....<ref>- تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]؛ تفسير، بخش 5: تفسير تابعين</ref>، اما [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] به اسناد روايت اين تفاسير اشاره‌اى نكرده است. از تفاسير متأخرتر نيز از جامع البيان فى تفسير القرآن طبرى، الكشف و البيان احمد بن ابراهيم ثعلبى (متوفى 427) و تفسير قفّال شاشى و احكام القرآن جصّاص بهره جسته است ....<ref>همان،ص 95-99،120-122</ref>
شيوۀ معمول [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] تنها ذكر نام مؤلفان آثار است. وى در مباحث لغوى از كتاب معانى القرآن زجّاج ....<ref>همان،ص 82-83</ref>و فرّاء....<ref>همان، ص 126-127</ref>، الكامل مبرّد ....<ref>همان، ص 151</ref>و غريب القرآن [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ....<ref>همان،ص 13</ref>بهره برده است. در تفاسير روايى و مأثور صحابه و تابعين به تفاسير عبداللّه بن عباس، مجاهد بن جبر، قتادة بن دعامه و سعيد بن جبير مراجعه و بيش از همه به آراى [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] استناد كرده است....<ref>عبدالحميد، ص 90- 94</ref>برخى از اين تفاسير با سلسله اسناد متعددى در آن روزگار رواج داشته....<ref>- تفسير [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]؛ تفسير، بخش 5: تفسير تابعين</ref>، اما [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] به اسناد روايت اين تفاسير اشاره‌اى نكرده است. از تفاسير متأخرتر نيز از جامع البيان في تفسير القرآن طبرى، الكشف و البيان احمد بن ابراهيم ثعلبى (متوفى 427) و تفسير قفّال شاشى و احكام القرآن جصّاص بهره جسته است ....<ref>همان،ص 95-99،120-122</ref>


با توجه به رويكرد عقلانى در تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، وى از تفاسير معتزلى نقل قول فراوانى آورده است....<ref>همان، ص 100-120</ref>تفاسير معتزلى كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از آنها بهره برده عبارت‌اند از: تفسير ابوالقاسم كعبى....<ref>متوفى 319؛ لاگارد، ص 24، 139</ref>، تفسير ابوعلى جبّايى....<ref>متوفى 303؛ همان، ص 22-23،138</ref>، الجامع ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى ....<ref>همان، ص 25-26،140</ref>، تفسير قاضى عبدالجبار معتزلى ....<ref>متوفى 415؛ همان، ص 131-132،139</ref>، تفسير ابوبكر اصمّ ....<ref>همان، ص 15-16</ref>و كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] (متوفى 538) كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] به نقل آراى وى توجه فراوانى داشته است ....<ref>عبدالحميد، ص 110-120</ref>
با توجه به رويكرد عقلانى در تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، وى از تفاسير معتزلى نقل قول فراوانى آورده است....<ref>همان، ص 100-120</ref>تفاسير معتزلى كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از آنها بهره برده عبارت‌اند از: تفسير ابوالقاسم كعبى....<ref>متوفى 319؛ لاگارد، ص 24، 139</ref>، تفسير ابوعلى جبّايى....<ref>متوفى 303؛ همان، ص 22-23،138</ref>، الجامع ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى ....<ref>همان، ص 25-26،140</ref>، تفسير قاضى عبدالجبار معتزلى ....<ref>متوفى 415؛ همان، ص 131-132،139</ref>، تفسير ابوبكر اصمّ ....<ref>همان، ص 15-16</ref>و كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] (متوفى 538) كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] به نقل آراى وى توجه فراوانى داشته است ....<ref>عبدالحميد، ص 110-120</ref>
خط ۹۹: خط ۹۹:
تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] با وجود صبغۀ كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوۀ عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است....<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]]، ج 16، ص 15؛ نيز- عبدالحميد، ص 321-330</ref>سبكى....<ref>ج 8، ص 86</ref>ضمن اشاره به اين كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسير خود عبارت‌هايى دربارۀ تصوف آورده، از وى به عنوان فردى مبرّز در تصوف نيز ياد كرده است. از ويژگى‌هاى بارز روش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‌كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‌پردازد....<ref>عبدالحميد، ص 163-164؛ ذهبى، ج 1، ص 293-294</ref>عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورۀ جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‌هاى روش تفسيرى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] محسوب مى‌شود....<ref>عبدالحميد، ص 123-136</ref>وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] برده است ....<ref>همان، ص 110</ref>توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسير كبير است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‌كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‌پردازد و بر صحت آن استدلال مى‌كند....<ref>ذهبى، ج 1، ص 295</ref>
تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] با وجود صبغۀ كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوۀ عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است....<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]]، ج 16، ص 15؛ نيز- عبدالحميد، ص 321-330</ref>سبكى....<ref>ج 8، ص 86</ref>ضمن اشاره به اين كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسير خود عبارت‌هايى دربارۀ تصوف آورده، از وى به عنوان فردى مبرّز در تصوف نيز ياد كرده است. از ويژگى‌هاى بارز روش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‌كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‌پردازد....<ref>عبدالحميد، ص 163-164؛ ذهبى، ج 1، ص 293-294</ref>عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورۀ جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‌هاى روش تفسيرى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] محسوب مى‌شود....<ref>عبدالحميد، ص 123-136</ref>وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] برده است ....<ref>همان، ص 110</ref>توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسير كبير است. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‌كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‌پردازد و بر صحت آن استدلال مى‌كند....<ref>ذهبى، ج 1، ص 295</ref>


دربارۀ اين كه تمامى تفسير كبير را خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نوشته يا تنها بخشى از آن به قلم اوست، اختلاف نظر وجود دارد: يك نظر اين است كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، خود، تفسيرش را به اتمام رسانده است....<ref>عمارى، ص 186-187؛ آل جعفر، ص 190؛ داوودى، ج 2، ص 217</ref>، زيرا تا پنجاه سال بعد از وفات او صحبتى از نقصان تفسير كبير نبوده و حتى شاگردان بزرگ رازى سخنى از آن به ميان نياورده‌اند. عبدالحميد....<ref>ص 54-63</ref>، بر اساس شواهد فراوانى از تفسير كبير، نتيجه گرفته كه تمام آن را خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نوشته است. گروهى ديگر، بخشى از تفسير كبير را تأليف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] دانسته....<ref>[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 4،ص 249؛ ابن قاضى شهبه، ج 2، ص 83</ref>و براى اثبات نظرشان به خود تفسير كبير استناد كرده‌اند، از جمله ذيل آيۀ '''«جزاء بما كانوا يعملون»'''....<ref>واقعه:24</ref>كه آمده است: المسألة الاولى الاصولية، ذكرها الامام فخر الدين رحمه اللّه فى مواضع كثيرة و نحن نذكر بعضها....<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، ج 21، ص 156</ref>اين عبارت به روشنى گواه است بر اين كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسيرش به اين جا نرسيده بوده و اين بخش از تفسير كبير را كس ديگرى نوشته است. به گفتۀ ابوبكر بن احمد معروف به ابن قاضى شهبه....<ref>متوفى 851؛ ج 2، ص 333</ref>و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] ....<ref>و1385، ج 1، ص 325</ref>، تكميل كنندۀ تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] احمد بن محمد بن مكى قمولى (متوفى 725) بوده است. حاجى خليفه....<ref>ج 2، ستون 756</ref>نوشته است كه قمولى و شهاب‌ الدين بن خليل خويى (متوفى 631) تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را تكميل كرده‌اند. ذهبى....<ref>ج 1، ص 293</ref>معتقد است كه بعد از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، خويى شروع به تكميل تفسير كبير كرد؛ ولى قبل از اتمام آن درگذشت و قمولى آن را به اتمام رساند. وى همچنين به نظر ديگرى هم اشاره مى‌كند و آن اين كه خويى و قمولى هر يك به تنهايى تكمله‌اى مستقل بر تفسير كبير نوشتند. به اين ترتيب، مسلّم شده كه فخر الدين رازى خود تفسيرش را به پايان نرسانده، ولى مشخص نيست تا كجاى آن را نوشته است. به عقيدۀ ذهبى ....<ref>همانجا</ref>از ابتدا تا تفسير سورۀ انبياء، و به گفتۀ خرمشاهى ....<ref>ص 83</ref>تا سورۀ فتح اثر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است. در نسخه‌اى خطى از تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] آمده كه از بعد از تفسير سورۀ عنكبوت تأليف خويى است....<ref>حدايق شيرازى،ج 1، ص 158</ref>
دربارۀ اين كه تمامى تفسير كبير را خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نوشته يا تنها بخشى از آن به قلم اوست، اختلاف نظر وجود دارد: يك نظر اين است كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، خود، تفسيرش را به اتمام رسانده است....<ref>عمارى، ص 186-187؛ آل جعفر، ص 190؛ داوودى، ج 2، ص 217</ref>، زيرا تا پنجاه سال بعد از وفات او صحبتى از نقصان تفسير كبير نبوده و حتى شاگردان بزرگ رازى سخنى از آن به ميان نياورده‌اند. عبدالحميد....<ref>ص 54-63</ref>، بر اساس شواهد فراوانى از تفسير كبير، نتيجه گرفته كه تمام آن را خود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نوشته است. گروهى ديگر، بخشى از تفسير كبير را تأليف [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] دانسته....<ref>[[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، ج 4،ص 249؛ ابن قاضى شهبه، ج 2، ص 83</ref>و براى اثبات نظرشان به خود تفسير كبير استناد كرده‌اند، از جمله ذيل آيۀ '''«جزاء بما كانوا يعملون»'''....<ref>واقعه:24</ref>كه آمده است: المسألة الاولى الاصولية، ذكرها الامام فخر الدين رحمه اللّه في مواضع كثيرة و نحن نذكر بعضها....<ref>[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، ج 21، ص 156</ref>اين عبارت به روشنى گواه است بر اين كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در تفسيرش به اين جا نرسيده بوده و اين بخش از تفسير كبير را كس ديگرى نوشته است. به گفتۀ ابوبكر بن احمد معروف به ابن قاضى شهبه....<ref>متوفى 851؛ ج 2، ص 333</ref>و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] ....<ref>و1385، ج 1، ص 325</ref>، تكميل كنندۀ تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] احمد بن محمد بن مكى قمولى (متوفى 725) بوده است. حاجى خليفه....<ref>ج 2، ستون 756</ref>نوشته است كه قمولى و شهاب‌ الدين بن خليل خويى (متوفى 631) تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را تكميل كرده‌اند. ذهبى....<ref>ج 1، ص 293</ref>معتقد است كه بعد از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، خويى شروع به تكميل تفسير كبير كرد؛ ولى قبل از اتمام آن درگذشت و قمولى آن را به اتمام رساند. وى همچنين به نظر ديگرى هم اشاره مى‌كند و آن اين كه خويى و قمولى هر يك به تنهايى تكمله‌اى مستقل بر تفسير كبير نوشتند. به اين ترتيب، مسلّم شده كه فخر الدين رازى خود تفسيرش را به پايان نرسانده، ولى مشخص نيست تا كجاى آن را نوشته است. به عقيدۀ ذهبى ....<ref>همانجا</ref>از ابتدا تا تفسير سورۀ انبياء، و به گفتۀ خرمشاهى ....<ref>ص 83</ref>تا سورۀ فتح اثر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است. در نسخه‌اى خطى از تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] آمده كه از بعد از تفسير سورۀ عنكبوت تأليف خويى است....<ref>حدايق شيرازى،ج 1، ص 158</ref>


تفسير كبير به دليل مهارت [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتۀ ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست....<ref>سيوطى، ج 4، ص 243</ref>ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‌شود....<ref>سيوطى، همانجا؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 4، ص 254</ref>به عقيدۀ سيوطى....<ref>همانجا</ref>، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‌هاى تفسيرى‌اش بى‌ارتباط با آيات است. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]....<ref>همانجا</ref>نيز مى‌گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. سبكى در وصف اين كتاب گفته است كه در آن همه چيز، از جمله تفسير، وجود دارد ....<ref>[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجا</ref>
تفسير كبير به دليل مهارت [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتۀ ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست....<ref>سيوطى، ج 4، ص 243</ref>ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‌شود....<ref>سيوطى، همانجا؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ج 4، ص 254</ref>به عقيدۀ سيوطى....<ref>همانجا</ref>، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‌هاى تفسيرى‌اش بى‌ارتباط با آيات است. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]....<ref>همانجا</ref>نيز مى‌گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. سبكى در وصف اين كتاب گفته است كه در آن همه چيز، از جمله تفسير، وجود دارد ....<ref>[[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، همانجا</ref>
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
از تحقيقات خاورشناسان مى‌توان به كارهاى روژه آرنالدز....<ref>و zedlanrA regoR كريمى‌نيا، ص 24</ref>و ژاك ژوميه reimoJ seuqcaJ و ....<ref>همان، ص 132-133</ref>دربارۀ تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اشاره كرد. از مقالات متعدد روژه آرنالدز، مقاله‌های «مسيحيان بنا بر تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از قرآن» ....<ref>ترجمۀ على محمد كاردان، معارف، دورۀ 3،‌ش 1، فروردين-تير 1365</ref>، «جبر و اختيار در تفسير رازى»....<ref>ترجمۀ ميشل كوئى‌پرس، همان مجله</ref>به طور كامل به فارسى ترجمه شده و گزارشى از مقالۀ «يافته‌هاى فلسفى در تفسير كبير فخر الدين رازى»....<ref>ترجمۀ رضا داورى، همان مجله</ref>نيز به فارسى موجود است. همچنين ميشل لاگارد در كتابى با عنوان المصباح المنير للتفسير الكبير (ليدن 1996) نمايه‌اى از اعلام و موضوعات تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را به اين شرح گرد آورده است: نمايۀ اعلام و اماكن و كتاب‌هاى مذكور در تفسير رازى....<ref>ص 3-183</ref>، نمايۀ موضوعات كلامى و ادبى و فقهى....<ref>ص 185-359</ref>و نمايۀ مباحث اصول فقه بر اساس تفكيك موضوعى....<ref>ص 16-49</ref>
از تحقيقات خاورشناسان مى‌توان به كارهاى روژه آرنالدز....<ref>و zedlanrA regoR كريمى‌نيا، ص 24</ref>و ژاك ژوميه reimoJ seuqcaJ و ....<ref>همان، ص 132-133</ref>دربارۀ تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اشاره كرد. از مقالات متعدد روژه آرنالدز، مقاله‌های «مسيحيان بنا بر تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از قرآن» ....<ref>ترجمۀ على محمد كاردان، معارف، دورۀ 3،‌ش 1، فروردين-تير 1365</ref>، «جبر و اختيار در تفسير رازى»....<ref>ترجمۀ ميشل كوئى‌پرس، همان مجله</ref>به طور كامل به فارسى ترجمه شده و گزارشى از مقالۀ «يافته‌هاى فلسفى در تفسير كبير فخر الدين رازى»....<ref>ترجمۀ رضا داورى، همان مجله</ref>نيز به فارسى موجود است. همچنين ميشل لاگارد در كتابى با عنوان المصباح المنير للتفسير الكبير (ليدن 1996) نمايه‌اى از اعلام و موضوعات تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را به اين شرح گرد آورده است: نمايۀ اعلام و اماكن و كتاب‌هاى مذكور در تفسير رازى....<ref>ص 3-183</ref>، نمايۀ موضوعات كلامى و ادبى و فقهى....<ref>ص 185-359</ref>و نمايۀ مباحث اصول فقه بر اساس تفكيك موضوعى....<ref>ص 16-49</ref>


اساس كار لاگارد، تفسير كبير رازى چاپ بيروت 1982 است. لاگارد جدول‌هايى تطبيقى نيز با دو چاپ ديگر اين تفسير آورده كه بر اساس آنها مى‌توان مطلب را در دو چاپ ديگر نيز يافت. با وجود چندين چاپ از تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، هنوز اين متن تصحيح انتقادى نشده است....<ref>ايازى، ص 650-651</ref>در منابع از دو تلخيص اين تفسير به نام‌هاى التنوير فى التفسير فى مختصر التفسير الكبير، نوشتۀ محمد بن ابى القاسم ربقى (متوفى 709) و الواضح فى تلخيص تفسير القرآن نگاشتۀ محمد بن محمد نسفى (متوفى 687)ياد شده است....<ref>همان، ص 657</ref>
اساس كار لاگارد، تفسير كبير رازى چاپ بيروت 1982 است. لاگارد جدول‌هايى تطبيقى نيز با دو چاپ ديگر اين تفسير آورده كه بر اساس آنها مى‌توان مطلب را در دو چاپ ديگر نيز يافت. با وجود چندين چاپ از تفسير [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، هنوز اين متن تصحيح انتقادى نشده است....<ref>ايازى، ص 650-651</ref>در منابع از دو تلخيص اين تفسير به نام‌هاى التنوير في التفسير في مختصر التفسير الكبير، نوشتۀ محمد بن ابى القاسم ربقى (متوفى 709) و الواضح في تلخيص تفسير القرآن نگاشتۀ محمد بن محمد نسفى (متوفى 687)ياد شده است....<ref>همان، ص 657</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
==منابع==
==منابع==


مسلم آل جعفر، مناهج المفسرين، [بى‌جا]: دار الكتب للطباعة و النشر، 1980؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، الدرر الكامنة فى اعيان المائة الثامنة، چاپ محمد سيد جاد الحق، قاهره 1966/1385؛ همو، لسان الميزان، حيدرآباد دكن 1329-1331، چاپ افست بيروت 1971/1390؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]؛ ابن قاضى شهبه، طبقات الشافعية، چاپ حافظ عبدالعليم خان، حيدر آباد دكن 1398- 1978/1400 - 1980؛ عبدالرحمان بن اسماعيل ابوشامه، تراجم رجال القرنين السادس و السابع، المعروف بالذيل على الروضتين، چاپ محمد زاهد بن حسن كوثرى و عزت عطار حسينى، بيروت 1974؛ محمد ابوشهبه، الاسرائيليات و الموضوعات فى كتب التفسير، بيروت 1992/1413؛ محمد اقبال لاهورى، كليات اشعار فارسى مولانا اقبال لاهورى، با مقدمه و شرح احوال و تفسير كامل احمد سروش، تهران[؟1343 ش]؛ محمد على ايازى، المفسرون: حياتهم و منهجهم، تهران 1414؛ حسين بركة الشامى، تهذيب التفسير الكبير، لندن 1998/1418؛ حاجى خليفه؛ ضياء الدين حدايق شيرازى، فهرست كتابخانۀ مدرسۀ عالى سپهسالار، تهران 1315-1318؛ [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، سير بى‌سلوك، تهران 1370ش؛محمد بن على داوودى، طبقات المفسرين، بيروت 1983/1403؛ محمد حسين ذهبى، التفسير و المفسرون، بيروت 1987/1407؛ عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1976؛ عبدالرحمان بن ابى‌بكر سيوطى، الاتقان فى علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ «شناسايى برخى از تفاسير عامه»، حوزه، سال 5،‌ش 4(مهر و آبان 1367)؛ نوراللّه بن شريف‌ الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ محمدحسين طباطبائى، قرآن در اسلام از ديدگاه تشيع، قم 1374ش؛ همو، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت 1390-1971/1394-1974؛ محسن عبدالحميد، الرازى مفسرا، بغداد 1974/1394؛ على محمد حسن عمارى، ال[[فخر رازی، محمد بن عمر|امام فخر الدين رازى]] : حياته و آثاره، قاهره 1969/1388؛ محمد بن عمر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، التفسير الكبير، قاهره[بى‌تا.]، چاپ افست تهران [بى‌تا.]؛ همان: تفسير كبير (مفاتيح الغيب)، ترجمۀ [[حلبی، علی‎ اصغر|على اصغر حلبى]]، تهران 1371 ش-؛ مرتضى كريمى‌نيا، كتاب‌شناسى مطالعات قرآنى به زبان‌هاى اروپايى: 1700-1995، تهران 1380 ش؛ ماهر مهدى هلال، فخر الدين الرازى بلاغيا، بغداد 1977/1397؛
مسلم آل جعفر، مناهج المفسرين، [بى‌جا]: دار الكتب للطباعة و النشر، 1980؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، الدرر الكامنة في اعيان المائة الثامنة، چاپ محمد سيد جاد الحق، قاهره 1966/1385؛ همو، لسان الميزان، حيدرآباد دكن 1329-1331، چاپ افست بيروت 1971/1390؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]؛ ابن قاضى شهبه، طبقات الشافعية، چاپ حافظ عبدالعليم خان، حيدر آباد دكن 1398- 1978/1400 - 1980؛ عبدالرحمان بن اسماعيل ابوشامه، تراجم رجال القرنين السادس و السابع، المعروف بالذيل على الروضتين، چاپ محمد زاهد بن حسن كوثرى و عزت عطار حسينى، بيروت 1974؛ محمد ابوشهبه، الاسرائيليات و الموضوعات في كتب التفسير، بيروت 1992/1413؛ محمد اقبال لاهورى، كليات اشعار فارسى مولانا اقبال لاهورى، با مقدمه و شرح احوال و تفسير كامل احمد سروش، تهران[؟1343 ش]؛ محمد على ايازى، المفسرون: حياتهم و منهجهم، تهران 1414؛ حسين بركة الشامى، تهذيب التفسير الكبير، لندن 1998/1418؛ حاجى خليفه؛ ضياء الدين حدايق شيرازى، فهرست كتابخانۀ مدرسۀ عالى سپهسالار، تهران 1315-1318؛ [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]]، سير بى‌سلوك، تهران 1370ش؛محمد بن على داوودى، طبقات المفسرين، بيروت 1983/1403؛ محمد حسين ذهبى، التفسير و المفسرون، بيروت 1987/1407؛ عبدالوهاب بن على سبكى، طبقات الشافعية الكبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964-1976؛ عبدالرحمان بن ابى‌بكر سيوطى، الاتقان في علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ «شناسايى برخى از تفاسير عامه»، حوزه، سال 5،‌ش 4(مهر و آبان 1367)؛ نوراللّه بن شريف‌ الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران 1354ش؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ محمدحسين طباطبائى، قرآن در اسلام از ديدگاه تشيع، قم 1374ش؛ همو، الميزان في تفسير القرآن، بيروت 1390-1971/1394-1974؛ محسن عبدالحميد، الرازى مفسرا، بغداد 1974/1394؛ على محمد حسن عمارى، ال[[فخر رازی، محمد بن عمر|امام فخر الدين رازى]] : حياته و آثاره، قاهره 1969/1388؛ محمد بن عمر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، التفسير الكبير، قاهره[بى‌تا.]، چاپ افست تهران [بى‌تا.]؛ همان: تفسير كبير (مفاتيح الغيب)، ترجمۀ [[حلبی، علی‎ اصغر|على اصغر حلبى]]، تهران 1371 ش-؛ مرتضى كريمى‌نيا، كتاب‌شناسى مطالعات قرآنى به زبان‌هاى اروپايى: 1700-1995، تهران 1380 ش؛ ماهر مهدى هلال، فخر الدين الرازى بلاغيا، بغداد 1977/1397؛


Rashid Ahmad Jullandri,"Abu al-Qasim al-Qushairi as a  
Rashid Ahmad Jullandri,"Abu al-Qasim al-Qushairi as a  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش