۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'مقاتل الطالبيين' به 'مقاتل الطالبيين ') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در هر حال ابوالفرج هرگز از اصفهان، به عنوان شهرى كه مىشناخته، يا رابطهاى با آن داشته، سخن نگفته است، اما به سفر يا اقامت در چند شهر ديگر تصريح كرده كه نخستين آنها كوفه است. وى در اغانى گويد: «احمد عجلى عطار در كوفه مرا چنين روايت كرد...» (228/14، 288/18)، يا «حسين شجاعى بلخى در كوفه مرا چنين گفت...» (319/14). در مقاتل نيز تصريح مىكند كه در كوفه روايتى شنيده است (ص 131). علاوه بر آن بسيارى از كسانى كه از شيوخ او به شمار آمدهاند و وى بارها از آنان نقل قول كرده، همه از راويان بزرگ كوفه بودهاند، از آن جمله محمد بن عبدالله حضرمى، محمد قتّات، على ابن عباس مقانعى و حسين بن ابى احوص كه بيشتر به روايت حديث شهرت دارند (نك: خطيب، 398/11). | در هر حال ابوالفرج هرگز از اصفهان، به عنوان شهرى كه مىشناخته، يا رابطهاى با آن داشته، سخن نگفته است، اما به سفر يا اقامت در چند شهر ديگر تصريح كرده كه نخستين آنها كوفه است. وى در اغانى گويد: «احمد عجلى عطار در كوفه مرا چنين روايت كرد...» (228/14، 288/18)، يا «حسين شجاعى بلخى در كوفه مرا چنين گفت...» (319/14). در مقاتل نيز تصريح مىكند كه در كوفه روايتى شنيده است (ص 131). علاوه بر آن بسيارى از كسانى كه از شيوخ او به شمار آمدهاند و وى بارها از آنان نقل قول كرده، همه از راويان بزرگ كوفه بودهاند، از آن جمله محمد بن عبدالله حضرمى، محمد قتّات، على ابن عباس مقانعى و حسين بن ابى احوص كه بيشتر به روايت حديث شهرت دارند (نك: خطيب، 398/11). | ||
شايد وى در كوفه در خدمت محمد بن حسين كندى شاگردى مىكرده است. اين محمد، بنابر تصريح ابوالفرج (الاغانى، 350/15) خطيب مسجد قادسيه بوده است و ظاهرا به سبب نزديكى قادسيه به كوفه، به اين شهر مىآمده و مقدمات علوم را به ابوالفرج جوان مىآموخته است، زيرا ابوالفرج خود گويد كه مؤدب من محمد بن حسين كندى مرا خبر داد (همان، 165/14). حال اگر باور داشته باشيم كه او در كوفه زيسته، به قطع مىتوان گفت كه اين اقامت از 17 سالگى او فراتر نرفته است. اما تأثير محدثان اين شهر، به خصوص علويان را كه بيشتر در كوفه گرد آمده بودند، مىتوان آشكارا در آثار او باز يافت. نخستين کتاب عمدۀ او، مقاتل الطالبيين كه آن را در 313ق تأليف كرده (يعنى پيش از 30 سالگى، نك: مقاتل، 4)، غالبا از قول محدثان و راويان شيعى كوفه روايت شده است. سخن اين کتاب، جدى است و از تغزل و غنا در آن خبرى نيست. | شايد وى در كوفه در خدمت محمد بن حسين كندى شاگردى مىكرده است. اين محمد، بنابر تصريح ابوالفرج (الاغانى، 350/15) خطيب مسجد قادسيه بوده است و ظاهرا به سبب نزديكى قادسيه به كوفه، به اين شهر مىآمده و مقدمات علوم را به ابوالفرج جوان مىآموخته است، زيرا ابوالفرج خود گويد كه مؤدب من محمد بن حسين كندى مرا خبر داد (همان، 165/14). حال اگر باور داشته باشيم كه او در كوفه زيسته، به قطع مىتوان گفت كه اين اقامت از 17 سالگى او فراتر نرفته است. اما تأثير محدثان اين شهر، به خصوص علويان را كه بيشتر در كوفه گرد آمده بودند، مىتوان آشكارا در آثار او باز يافت. نخستين کتاب عمدۀ او، [[مقاتل الطالبيين]] كه آن را در 313ق تأليف كرده (يعنى پيش از 30 سالگى، نك: مقاتل، 4)، غالبا از قول محدثان و راويان شيعى كوفه روايت شده است. سخن اين کتاب، جدى است و از تغزل و غنا در آن خبرى نيست. | ||
مىدانيم كه ابوالفرج اندكى پس از سال 300 ق913/م در بغداد بوده است، زيرا در اغانى ضمن شرح حال ابوشراعه، مىنويسد كه پسر او ابوالفياض بعد از سال 300 ق، نزد ايشان به بغداد رفت و ياران، قطعاتى از اخبار و لغت از او نقل كردند. اما چون ابوالفرج خود نتوانست به خدمتش برسد، ابوالفياض نامهاى به او و پدرش نگاشته، اجازۀ روايت اخبار به آنان داده است (22/23). اين سخن چند نكته را آشكار مىسازد: نخست اينكه وى تقريبا از 17 سالگى در بغداد مىزيسته است، ديگر آنكه پدرش تا آن زمان زنده بوده، اما احتمال مىرود كه در همان احوال در گذشته باشد، زيرا ابوالفرج ديگر در هيچ جا-بر خلاف ديگر اعضاى خانواده و به خصوص عمويش حسن-از او نامى نمىبرد؛ سديگر آنكه گويى ابوالفرج روايات و اخبار کتاب اغانى را از نوجوانى گرد مىآورده و اينكه از قول خود او گفتهاند آن کتاب را طى 50 سال تدارك مىديده است (ياقوت، ادبا، 98/13)، چندان بىمعنى نيست. | مىدانيم كه ابوالفرج اندكى پس از سال 300 ق913/م در بغداد بوده است، زيرا در اغانى ضمن شرح حال ابوشراعه، مىنويسد كه پسر او ابوالفياض بعد از سال 300 ق، نزد ايشان به بغداد رفت و ياران، قطعاتى از اخبار و لغت از او نقل كردند. اما چون ابوالفرج خود نتوانست به خدمتش برسد، ابوالفياض نامهاى به او و پدرش نگاشته، اجازۀ روايت اخبار به آنان داده است (22/23). اين سخن چند نكته را آشكار مىسازد: نخست اينكه وى تقريبا از 17 سالگى در بغداد مىزيسته است، ديگر آنكه پدرش تا آن زمان زنده بوده، اما احتمال مىرود كه در همان احوال در گذشته باشد، زيرا ابوالفرج ديگر در هيچ جا-بر خلاف ديگر اعضاى خانواده و به خصوص عمويش حسن-از او نامى نمىبرد؛ سديگر آنكه گويى ابوالفرج روايات و اخبار کتاب اغانى را از نوجوانى گرد مىآورده و اينكه از قول خود او گفتهاند آن کتاب را طى 50 سال تدارك مىديده است (ياقوت، ادبا، 98/13)، چندان بىمعنى نيست. | ||
خط ۲۹۳: | خط ۲۹۳: | ||
و-کتابهاى مذهبى | و-کتابهاى مذهبى | ||
1. مقاتل | 1. [[مقاتل الطالبيين]] ، كه دربارۀ آن جداگانه بحث خواهد شد. | ||
2. تفضيل ذى الحجة. از اين کتاب اطلاعى در دست نيست و تنها با توجه به عنوان کتاب مىتوان حدس زد كه شامل موضوعات دينى بوده است (نك: نامۀ دانشوران، 58/4). | 2. تفضيل ذى الحجة. از اين کتاب اطلاعى در دست نيست و تنها با توجه به عنوان کتاب مىتوان حدس زد كه شامل موضوعات دينى بوده است (نك: نامۀ دانشوران، 58/4). |
ویرایش