۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - 'مذهبي' به 'مذهبی') |
||
| خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
نكته قابل ذكر در اينجا اين است كه در مطالعه اين قبيل كتابها همواره بايد جانب احتياط را نگه داشت و درستى مطالب آنها را با ديگر منابع سنجيد. از اين رو مىتوان گفت، اين كتاب از نظر تاريخى مستندات زيادى ندارد؛ ولى كمك مىكند، به اينكه تا حدودى با مسائل حاشيهاى جارى در دربار ناصرالدين شاه و نه آنچه در سراسر كشور ايران مىگذرد، آشنا شويم. | نكته قابل ذكر در اينجا اين است كه در مطالعه اين قبيل كتابها همواره بايد جانب احتياط را نگه داشت و درستى مطالب آنها را با ديگر منابع سنجيد. از اين رو مىتوان گفت، اين كتاب از نظر تاريخى مستندات زيادى ندارد؛ ولى كمك مىكند، به اينكه تا حدودى با مسائل حاشيهاى جارى در دربار ناصرالدين شاه و نه آنچه در سراسر كشور ايران مىگذرد، آشنا شويم. | ||
به دليل عدم شناخت فووريه از مسائل مذهبى و ناآشنايى او با اوضاع اجتماعى ايران و همچنين تعصب وى عليه اسلام و مذهب شيعه، نامبرده دچار برخى تناقضگويىها شده كه اشاره به برخى از اين تناقضات را ضرورى مىدانيم. مثلا وى با مراسم عاشوراى حسينى و اعياد مذهبى برخوردى ناموجه دارد و حتى در برخى موارد ايرانيان را به خاطر اعتقادات عميق مذهبى مورد استهزاء و تحقير قرار مىدهد؛ در حالى كه در جايى ديگر كه مخالفت | به دليل عدم شناخت فووريه از مسائل مذهبى و ناآشنايى او با اوضاع اجتماعى ايران و همچنين تعصب وى عليه اسلام و مذهب شيعه، نامبرده دچار برخى تناقضگويىها شده كه اشاره به برخى از اين تناقضات را ضرورى مىدانيم. مثلا وى با مراسم عاشوراى حسينى و اعياد مذهبى برخوردى ناموجه دارد و حتى در برخى موارد ايرانيان را به خاطر اعتقادات عميق مذهبى مورد استهزاء و تحقير قرار مىدهد؛ در حالى كه در جايى ديگر كه مخالفت مذهبیون با قراردادهاى استعمارگرانه انگليسى، به عنوان مثال، موجب لغو امتياز تنباكو مىشود، مولف لحنى ديگر پيدا مىكند. به طور قطع واضح است كه ديدگاه او نسبت به دين اسلام- و به خصوص مذهب شيعه- نظرى مثبت نبوده و اگر در جاهايى به تمجيد مذهب روى مىآورد، در واقع همان جاهايى است كه مذهب عليه نفوذ رقيب ديرينه آنها؛ -يعنى انگليس- برخاسته است. | ||
از نظر مولف، مردم ايران مردمى بىسواد، خرافاتى، فاقد شعور اجتماعى و فرهنگى و حتى قسى القلب- بودند و فقط ناصرالدين شاه و معدودى از افراد فرانسه رفته از شعور و فرهنگ، و حتى محبت و رأفت قلب، برخوردارند. همين برخورد تعصبآميز با ايران و ايرانى است كه اين خاطرات را فاقد هر گونه ارزش تاريخى مىكند و به همين دليل خوانندگان عزيز بايد توجه داشته باشند كه اين اثر را فقط براى آشنا شدن با حوادث دربار ناصرالدين شاه بخوانند و اظهار نظرهاى مولف در مورد فرهنگ و آداب اجتماعى و مذهبى و طبقهبندىهاى مردم از نظر مذهبى را فاقد هر گونه ارزش بدانند. | از نظر مولف، مردم ايران مردمى بىسواد، خرافاتى، فاقد شعور اجتماعى و فرهنگى و حتى قسى القلب- بودند و فقط ناصرالدين شاه و معدودى از افراد فرانسه رفته از شعور و فرهنگ، و حتى محبت و رأفت قلب، برخوردارند. همين برخورد تعصبآميز با ايران و ايرانى است كه اين خاطرات را فاقد هر گونه ارزش تاريخى مىكند و به همين دليل خوانندگان عزيز بايد توجه داشته باشند كه اين اثر را فقط براى آشنا شدن با حوادث دربار ناصرالدين شاه بخوانند و اظهار نظرهاى مولف در مورد فرهنگ و آداب اجتماعى و مذهبى و طبقهبندىهاى مردم از نظر مذهبى را فاقد هر گونه ارزش بدانند. | ||
ویرایش