۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|قرآن و ریاضیات {| class="wikitable aboutBookTable" st...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'الإتقان سیوطی' به 'الإتقان سیوطی ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
«نوشتار حاضر یکى از سلسله تفاسیر موضوعى از نوع دوم است که براى جوانان فراهم آمده است و با قلمى روان و مستند به آیات (و با توجه به قرائن روائى، علمى و...) به یکى از پرسشهاى زمان در باب قرآن و ریاضیات پاسخ مىدهد. مقوله اعجاز عددى قرآن یکى از مسائل شگفتانگیز است که در عصر ما شاخههاى مختلفى پیدا کرده و لازم است که جوانان مسلمان از دیدگاهها نسبت به آن آگاه شوند و با شگفتىها و اشکالات و پاسخهاى آن نیز آشنا گردند»<ref>همان، ص10</ref>. | «نوشتار حاضر یکى از سلسله تفاسیر موضوعى از نوع دوم است که براى جوانان فراهم آمده است و با قلمى روان و مستند به آیات (و با توجه به قرائن روائى، علمى و...) به یکى از پرسشهاى زمان در باب قرآن و ریاضیات پاسخ مىدهد. مقوله اعجاز عددى قرآن یکى از مسائل شگفتانگیز است که در عصر ما شاخههاى مختلفى پیدا کرده و لازم است که جوانان مسلمان از دیدگاهها نسبت به آن آگاه شوند و با شگفتىها و اشکالات و پاسخهاى آن نیز آشنا گردند»<ref>همان، ص10</ref>. | ||
اعجاز عددی را در آثار افرادی مانند رشاد خلیفه و عبدالرزاق نوفل و... میتوان دید و البته ردپای آن را تا الإتقان سیوطی میتوان پی گرفت. نویسنده در مقدمه، بیان میکند که دو نوع نگاه به بیان اعجاز عددی قرآن در عصر جدید وجود دارد: نگاه موافق و نگاه مخالفانی که چنین آثاری را نشأتگرفته از توطئه بهائیان میدانند. نویسنده، معجزة القرآن الكريم رشاد خلیفه که توسط محمدتقی آیتاللهی به فارسی ترجمه شده، معجزة القرن العشرين من كشف سباعيّة و ثلاثية أوامر القرآن الكريم ابن خلیفه علیوی، الإعجاز العددي للقرآن الكريم عبدالرزاق نوفل و... تا پانزده کتاب از موافقان نظریه اعجاز عددی قرآن را بهاختصار معرفی میکند. او همچنین به معرفی چهار کتاب و مقاله از مخالفان این نظریه، بههمراه بیان مدعای مختصر آنان در رد اعجاز عددی میپردازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-28</ref> که یکی از آنها «تسعة عشر ملكاً، بيان أن فرية الإعجاز العددي للقرآن خدعة بهائية»، حسین ناجى محمد محىالدین است. ایشان بهشدت به کسانى که عدد 19 را یکى از اسرار قرآن مىدانند حمله مىکند و آن را نوعى دروغ بستن بر خدا دانسته است. سپس متذکر مىشود که عدد 19 از شعارهاى بهائیان است که در نظر مسلمانان مرتد و کافر هستند و شواهدى مىآورد که سال در نظر آنان 19 ماه است و هر ماهى نیز 19 روز است و کتاب «البيان» آنان 19 قسمت است و هر قسم آن 19 باب است و عدد نمازهاى یومیه آنها 19 رکعت است و... در بخش دیگر متذکر مىشود که عدد 19 مختص قرآن نیست و جملاتى را بیان مىکند که بدون استفاده از رایانه بر اساس عدد 19 شکل گرفته است؛ درحالىکه مطالب آن باطل است؛ مثل: «لا بعث و لا حساب و لا جهنم، لا صراط و لا جنة و لا نعيم و...» (19 حرف است و 4 الف دارد). سپس بیان مىکند که رابطهاى بین «بسم الله الرحمن الرحيم» و حروف مقطعه سورهها و جهنم (نوزده ملک جهنم) وجود ندارد و در بخش دیگرى خطاهاى عددى قائلین به اعجاز عددى را توضیح مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | اعجاز عددی را در آثار افرادی مانند رشاد خلیفه و عبدالرزاق نوفل و... میتوان دید و البته ردپای آن را تا [[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان سیوطی]] میتوان پی گرفت. نویسنده در مقدمه، بیان میکند که دو نوع نگاه به بیان اعجاز عددی قرآن در عصر جدید وجود دارد: نگاه موافق و نگاه مخالفانی که چنین آثاری را نشأتگرفته از توطئه بهائیان میدانند. نویسنده، معجزة القرآن الكريم رشاد خلیفه که توسط محمدتقی آیتاللهی به فارسی ترجمه شده، معجزة القرن العشرين من كشف سباعيّة و ثلاثية أوامر القرآن الكريم ابن خلیفه علیوی، الإعجاز العددي للقرآن الكريم عبدالرزاق نوفل و... تا پانزده کتاب از موافقان نظریه اعجاز عددی قرآن را بهاختصار معرفی میکند. او همچنین به معرفی چهار کتاب و مقاله از مخالفان این نظریه، بههمراه بیان مدعای مختصر آنان در رد اعجاز عددی میپردازد<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-28</ref> که یکی از آنها «تسعة عشر ملكاً، بيان أن فرية الإعجاز العددي للقرآن خدعة بهائية»، حسین ناجى محمد محىالدین است. ایشان بهشدت به کسانى که عدد 19 را یکى از اسرار قرآن مىدانند حمله مىکند و آن را نوعى دروغ بستن بر خدا دانسته است. سپس متذکر مىشود که عدد 19 از شعارهاى بهائیان است که در نظر مسلمانان مرتد و کافر هستند و شواهدى مىآورد که سال در نظر آنان 19 ماه است و هر ماهى نیز 19 روز است و کتاب «البيان» آنان 19 قسمت است و هر قسم آن 19 باب است و عدد نمازهاى یومیه آنها 19 رکعت است و... در بخش دیگر متذکر مىشود که عدد 19 مختص قرآن نیست و جملاتى را بیان مىکند که بدون استفاده از رایانه بر اساس عدد 19 شکل گرفته است؛ درحالىکه مطالب آن باطل است؛ مثل: «لا بعث و لا حساب و لا جهنم، لا صراط و لا جنة و لا نعيم و...» (19 حرف است و 4 الف دارد). سپس بیان مىکند که رابطهاى بین «بسم الله الرحمن الرحيم» و حروف مقطعه سورهها و جهنم (نوزده ملک جهنم) وجود ندارد و در بخش دیگرى خطاهاى عددى قائلین به اعجاز عددى را توضیح مىدهد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | ||
نویسنده در فصل اول، به بیان کلیات بحث اعجاز میپردازد و در آن پس از بیان پیشینه تاریخی بحث اعجاز، به تعریف لغوی و اصطلاحی آن پرداخته و ابعاد اعجاز در قرآن کریم را مشخص میکند و سپس به این سؤال پاسخ میدهد که آیا همه علوم بشری در قرآن وجود دارد یا نه؟ «قرآن کریم در بحث معجزه بودن خود، از تعبیر «اعجاز» استفاده ننموده و همواره از معجزات انبیا با تعبیر «آیه» و «بینه» یاد نموده است. ازاینرو اصطلاح «معجزه» در مورد قرآن بعدها رواج یافته است. نخستین مرحله از مباحث اعجاز قرآن در آثار مفسران، متکلمان و ادیبان یافت مىشود که معتقد بودند قرآن نشانه و برهانى بر رسالت پیامبر(ص) است. با بررسىهاى تاریخى، مىتوان بر آن شد که در نیمه دوم قرن دوم، مبحث اعجاز قرآن آغاز شده است»<ref>متن کتاب، ص33</ref>. نویسنده در تعریف اصطلاحی معجزه، تعاریف متعدد آن را ارائه میدهد؛ مثلا علامه طباطبایی در اینباره چنین گفته است: «معجزه عبارت است از امرى خارج عادت که دلالت کند ماوراء طبیعت در طبیعت و امور مادى تصرف کرده است و این به آن معنا نیست که معجزه مبطل امر عقلى و ضرورى است»<ref>همان، ص35</ref>. | نویسنده در فصل اول، به بیان کلیات بحث اعجاز میپردازد و در آن پس از بیان پیشینه تاریخی بحث اعجاز، به تعریف لغوی و اصطلاحی آن پرداخته و ابعاد اعجاز در قرآن کریم را مشخص میکند و سپس به این سؤال پاسخ میدهد که آیا همه علوم بشری در قرآن وجود دارد یا نه؟ «قرآن کریم در بحث معجزه بودن خود، از تعبیر «اعجاز» استفاده ننموده و همواره از معجزات انبیا با تعبیر «آیه» و «بینه» یاد نموده است. ازاینرو اصطلاح «معجزه» در مورد قرآن بعدها رواج یافته است. نخستین مرحله از مباحث اعجاز قرآن در آثار مفسران، متکلمان و ادیبان یافت مىشود که معتقد بودند قرآن نشانه و برهانى بر رسالت پیامبر(ص) است. با بررسىهاى تاریخى، مىتوان بر آن شد که در نیمه دوم قرن دوم، مبحث اعجاز قرآن آغاز شده است»<ref>متن کتاب، ص33</ref>. نویسنده در تعریف اصطلاحی معجزه، تعاریف متعدد آن را ارائه میدهد؛ مثلا علامه طباطبایی در اینباره چنین گفته است: «معجزه عبارت است از امرى خارج عادت که دلالت کند ماوراء طبیعت در طبیعت و امور مادى تصرف کرده است و این به آن معنا نیست که معجزه مبطل امر عقلى و ضرورى است»<ref>همان، ص35</ref>. |
ویرایش