۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'محیالدین عربی' به 'محیالدین عربی ') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد میکند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی میزیسته است....<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به امسلمه و اهل تسنن به عایشه مستند میکنند....<ref>ر.ک: همان</ref>همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است....<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | مؤلف، از ابوحنیفه با لقب امام اعظم یاد میکند و این امر ریشه در تأثر وی از محیط زندگی دارد؛ چه، وی در محیط ترکی دولت عثمانی میزیسته است....<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>ایشان معتقد است شیعیان احادیثشان را به امسلمه و اهل تسنن به عایشه مستند میکنند....<ref>ر.ک: همان</ref>همچنین اعتقاد دارد که علم باطن (باطنی بودن) منحصر در اسماعیلیان نیست، بلکه حقیقت امر این است که علم باطن مختص علویان است....<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | ||
محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی میکند....<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی میداند که برخاسته از اصابت اشعهی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین محیالدین عربی را میستاید....<ref>ر.ک: همان، ص46-44</ref>مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون....<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، تعداد اسامیعشایر و تقسیمات آنان سخن میگوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقامگرفتن از ظالمین به شیعه علوی میداند....<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد میکند و نجات آنان با کمک صلاحالدین ایوبی و سختگیریهای کردها بر علویان را متذکر میشود....<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضیالقضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح میدهد....<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه میدهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینیاشان مثل ابوذر و سلمان و... میداند....<ref>ر.ک: همان</ref> | محمد امین غالب الطویل، در این کتاب بیشتر به آرای صوفیه تمایل دارد و گویی آنها را علویان حقیقی معرفی میکند....<ref>ر.ک: همان، ص44</ref>او پیروزی فاطمیین مصر را به جهت هوش و ذکاوتی میداند که برخاسته از اصابت اشعهی خورشید به مغزهای آنان است. وی همچنین [[ابنعربی، محمد بن علی|محیالدین عربی]] را میستاید....<ref>ر.ک: همان، ص46-44</ref>مؤلف، از افتراق علویون به عشایر، عمایر و بطون....<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، تعداد اسامیعشایر و تقسیمات آنان سخن میگوید و علت این انقسامات را حکمت تسهیل انتقامگرفتن از ظالمین به شیعه علوی میداند....<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>همچنین از مصائب وارده بر علویان به دست صلیبیان یاد میکند و نجات آنان با کمک صلاحالدین ایوبی و سختگیریهای کردها بر علویان را متذکر میشود....<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>او استیفای حقوق سیاسی علویین در سپتامبر سال 922م و تعیین قضات و قاضیالقضات به دست آنان را در کتاب حاضر شرح میدهد....<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>و تفسیری از فقر علویان در این کتاب ارائه میدهد؛ یعنی آن را به تبعیت شیعه از امامان و بزگان دینیاشان مثل ابوذر و سلمان و... میداند....<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی بهعنوان عامل تضعیفگر علویان و کل امت اسلامی نام میبرد و راه حل جبران این امر را تفاهم و درعینحال، صراحت میداند....<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>برخی عقاید اخباریگونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمیکند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهلبیت(ع) است....<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>پایانبخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکمتر دانستن روابط قومی و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است....<ref>ر.ک: همان، ص64</ref> | وی از اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی بهعنوان عامل تضعیفگر علویان و کل امت اسلامی نام میبرد و راه حل جبران این امر را تفاهم و درعینحال، صراحت میداند....<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>برخی عقاید اخباریگونه در این کتاب وجود دارد؛ مانند اینکه علوی برای استخراج احکام شرعی به قواعد صرف و نحو تمسک نمیکند، بلکه استخراج احکام شرعی خاص اهلبیت(ع) است....<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>پایانبخش مطالب کتاب، دعوت نویسنده به مساوات بین شیعه و سنی و مستحکمتر دانستن روابط قومی و ترجیح آن بر روابط عقیدتی است....<ref>ر.ک: همان، ص64</ref> |
ویرایش