۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد بن جرير طبرى' به 'محمد بن جرير طبرى ') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اينها، مذاهبى هستند كه تا به امروز نيز باقى ماندهاند. | اينها، مذاهبى هستند كه تا به امروز نيز باقى ماندهاند. | ||
چندين مذهب ديگر هم بودهاند كه بعدها به مرور زمان از بين رفتهاند؛ از آن جملهاند مذهب سفيان بن سعيد ثورى، مذهب حسن بن يسار بصرى، مذهب اوزاعى(عبدالرحمن بن عمرو)، مذهب ابن ثور (ابراهيم بن خالد كلبى)، مذهب ظاهرى(داود بن على اصفهانى)، و مذهب جريرى(محمد بن جرير طبرى). | چندين مذهب ديگر هم بودهاند كه بعدها به مرور زمان از بين رفتهاند؛ از آن جملهاند مذهب سفيان بن سعيد ثورى، مذهب حسن بن يسار بصرى، مذهب اوزاعى(عبدالرحمن بن عمرو)، مذهب ابن ثور (ابراهيم بن خالد كلبى)، مذهب ظاهرى(داود بن على اصفهانى)، و مذهب جريرى([[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] ). | ||
عواملى مانند قلت و كثرت پيروان، باعث انتشار بعضى از اين مذاهب در مقابل بعضى ديگر شده است؛ براى مثال مذهب حنفى در مشرق رواج بيشترى دارد و مذهب مالكى در آفريقا كه باعث آن، زياد بن عبدالرحمن است كه مالكى بوده و اين مذهب را به آن ديار منتقل كرده است. بندقدارى حاكم مصر كه در سال 658ق، به سلطنت رسيده بود، عامل اصلى در انحصار مذاهب در اين چهار مذهب به شمار مىرود، زيرا او قضاتى را از اين مذاهب اربعه انتخاب كرد و اين مذاهب را بهعنوان چهار مذهب رسمى در مصر معرفى كرد با اينكه تا آن زمان، حنفيه و حنبليه در مصر جايگاهى نداشتهاند. از كلام [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و كلام ابن قوطى هم نكاتى در اين زمينه استفاده مىشود كه مؤلف، بهطور كامل بدانها پرداخته است. ايشان در نهايت، قرن هفتم هجرى را زمان چنين انحصارى از سوى خلفا به شمار آورده است. | عواملى مانند قلت و كثرت پيروان، باعث انتشار بعضى از اين مذاهب در مقابل بعضى ديگر شده است؛ براى مثال مذهب حنفى در مشرق رواج بيشترى دارد و مذهب مالكى در آفريقا كه باعث آن، زياد بن عبدالرحمن است كه مالكى بوده و اين مذهب را به آن ديار منتقل كرده است. بندقدارى حاكم مصر كه در سال 658ق، به سلطنت رسيده بود، عامل اصلى در انحصار مذاهب در اين چهار مذهب به شمار مىرود، زيرا او قضاتى را از اين مذاهب اربعه انتخاب كرد و اين مذاهب را بهعنوان چهار مذهب رسمى در مصر معرفى كرد با اينكه تا آن زمان، حنفيه و حنبليه در مصر جايگاهى نداشتهاند. از كلام [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و كلام ابن قوطى هم نكاتى در اين زمينه استفاده مىشود كه مؤلف، بهطور كامل بدانها پرداخته است. ايشان در نهايت، قرن هفتم هجرى را زمان چنين انحصارى از سوى خلفا به شمار آورده است. |
ویرایش