پرش به محتوا

أصل الشيعة و التشيع في الكتاب و السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) '
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> پرونده:NUR40288J1.jpg|بندانگشتی|أصل الشيعة و التشيع في الكتاب و السنة...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) ')
خط ۴۶: خط ۴۶:
مؤلف بعد از توضیح معنای لغوی «شیعه» می‌گوید: «شیعه» هم‌اکنون علم بالغلبه و به معنای کسی است که امامت امام علی(ع) و اهل‌بیت(ع) را بعد از وفات پیامبر(ص) پذیرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
مؤلف بعد از توضیح معنای لغوی «شیعه» می‌گوید: «شیعه» هم‌اکنون علم بالغلبه و به معنای کسی است که امامت امام علی(ع) و اهل‌بیت(ع) را بعد از وفات پیامبر(ص) پذیرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.


اشعری در تعریف شیعه می‌گوید: شیعه به کسانی گفته می‌شود که حضرت علی(ع) را بر سایر صحابه مقدم می‌شمارند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
اشعری در تعریف شیعه می‌گوید: شیعه به کسانی گفته می‌شود که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  را بر سایر صحابه مقدم می‌شمارند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.


ابن حزم می‌گوید: شیعه کسی است که حضرت علی(ع) را افضل مردم بعد از پیامبر(ص) می‌داند و معتقد است که علی و فرزندانش بعد از پیامبر جانشین پیامبر(ص) هستند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
ابن حزم می‌گوید: شیعه کسی است که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  را افضل مردم بعد از پیامبر(ص) می‌داند و معتقد است که علی و فرزندانش بعد از پیامبر جانشین پیامبر(ص) هستند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.


در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است<ref>ر.ک: همان، ص13 و 14</ref>.
در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است<ref>ر.ک: همان، ص13 و 14</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>همان، ص88</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>همان، ص75</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>همان، ص77</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>همان، ص82</ref>، «يكون بين الناس فرقة و اختلاف، فيكون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>همان، ص84</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>همان، ص85</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است.
روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>همان، ص88</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>همان، ص75</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>همان، ص77</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>همان، ص82</ref>، «يكون بين الناس فرقة و اختلاف، فيكون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>همان، ص84</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>همان، ص85</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است.


ایشان می‌گوید: بعد از وفات پیامبر، حضرت علی(ع) برای حفظ وحدت مسلمین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشه‌نشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>.
ایشان می‌گوید: بعد از وفات پیامبر، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  برای حفظ وحدت مسلمین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشه‌نشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>.


مؤلف در بحث جلوگیری از نشر تشیع، به وقایع تاریخی‌ای - برگرفته از منابع اهل سنت - که به دنبال سقیفه اتفاق افتاد اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص119 و 132</ref>.
مؤلف در بحث جلوگیری از نشر تشیع، به وقایع تاریخی‌ای - برگرفته از منابع اهل سنت - که به دنبال سقیفه اتفاق افتاد اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص119 و 132</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
مؤلف قسمتی از کتابش را به ذکر صحابه و تابعین شیعی به‌همراه روایاتی که دلالت بر شیعه بودنشان می‌کند، اختصاص داده است؛ از بین مردان به عمار، ابوذر، عبدالله بن عباس، اسید بن ثعلبه، ابوایوب انصاری، مالک اشتر، کمیل، محمد بن ابوبکر و از بین زنان می‌توان به دوتا از همسران پیامبر به نام ام‌سلمه و میمونه اشاره کرد.
مؤلف قسمتی از کتابش را به ذکر صحابه و تابعین شیعی به‌همراه روایاتی که دلالت بر شیعه بودنشان می‌کند، اختصاص داده است؛ از بین مردان به عمار، ابوذر، عبدالله بن عباس، اسید بن ثعلبه، ابوایوب انصاری، مالک اشتر، کمیل، محمد بن ابوبکر و از بین زنان می‌توان به دوتا از همسران پیامبر به نام ام‌سلمه و میمونه اشاره کرد.


بعد از شهادت حضرت علی(ع)، شیعیان به رنج‌ها و مصائب زیادی دچار شدند؛ به‌گونه‌ای ‌که علویان و هرکس که به علوی بودن معروف و مشهور بود را قتل عام می‌نمودند. امویان برای این منظور روشمند عمل کرده و محاربه با شیعه، سب، وضع احادیث کاذب علیه آنان، قتل عام و وضع اصطلاح رفض را در دستور کار خود قرار داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص195 تا ص199</ref>. بنی‌امیه پا را فراتر گذاشته و حتی کسانی را که در مذهب شیعه نبودند، به شیعه‌گری متهم نموده و از دم تیغ گذراندند<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>.
بعد از شهادت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ، شیعیان به رنج‌ها و مصائب زیادی دچار شدند؛ به‌گونه‌ای ‌که علویان و هرکس که به علوی بودن معروف و مشهور بود را قتل عام می‌نمودند. امویان برای این منظور روشمند عمل کرده و محاربه با شیعه، سب، وضع احادیث کاذب علیه آنان، قتل عام و وضع اصطلاح رفض را در دستور کار خود قرار داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص195 تا ص199</ref>. بنی‌امیه پا را فراتر گذاشته و حتی کسانی را که در مذهب شیعه نبودند، به شیعه‌گری متهم نموده و از دم تیغ گذراندند<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>.


از دیگر فعالیت‌های بنی‌امیه علیه شیعه می‌توان به تکذیب روایت راویان شیعه<ref>همان، ص202</ref>، محروم کردن شیعیان از آزادی<ref>همان، ص213</ref> وضع روایاتی در مذمت شیعیان<ref>همان، ص214</ref>، تکفیر آنان<ref>همان، ص216</ref> و نسبت‌های دروغ به شیعه<ref>همان، ص218</ref> اشاره کرد.
از دیگر فعالیت‌های بنی‌امیه علیه شیعه می‌توان به تکذیب روایت راویان شیعه<ref>همان، ص202</ref>، محروم کردن شیعیان از آزادی<ref>همان، ص213</ref> وضع روایاتی در مذمت شیعیان<ref>همان، ص214</ref>، تکفیر آنان<ref>همان، ص216</ref> و نسبت‌های دروغ به شیعه<ref>همان، ص218</ref> اشاره کرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش