پرش به محتوا

افکار ابن تیمیه در بوته نقد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) ')
خط ۵۷: خط ۵۷:
در ادامه رویارویی ابن تیمیه با [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] آمده که ابن تیمیه در نوشته‌هایش به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] جسارت کرده و ایمان آن حضرت را همچون ایمان و کفر کودک بی‌ارزش خوانده است.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>  
در ادامه رویارویی ابن تیمیه با [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] آمده که ابن تیمیه در نوشته‌هایش به [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] جسارت کرده و ایمان آن حضرت را همچون ایمان و کفر کودک بی‌ارزش خوانده است.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>  


سپس به نقل برخی از احادیث متواتری درباره حضرت علی(ع) پرداخته است؛ مثل تفسیر آیه «وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ»﴿حاقة: 12﴾ و گوش‌های شنوا آن را نگاه دارد، که طبق روایات بسیاری در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است و احادیث «دروازه دانش نبوى» و «بهترین داور» و «حق با على است» و ازاین‌دست روایات که ابن تیمیه همگی آن‌ها را تکذیب و رد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-23</ref>
سپس به نقل برخی از احادیث متواتری درباره [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  پرداخته است؛ مثل تفسیر آیه «وَ تَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ»﴿حاقة: 12﴾ و گوش‌های شنوا آن را نگاه دارد، که طبق روایات بسیاری در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  نازل شده است و احادیث «دروازه دانش نبوى» و «بهترین داور» و «حق با على است» و ازاین‌دست روایات که ابن تیمیه همگی آن‌ها را تکذیب و رد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص27-23</ref>


در بخش دوم نمونه‌های انکار فضایل بی‌کران امیر مؤمنان علی(ع) توسط ابن تیمیه آمده است. ابتدا انکار ابن تیمیه در شأن نزول برخی از آیات نشان داده شده است.
در بخش دوم نمونه‌های انکار فضایل بی‌کران امیر مؤمنان علی(ع) توسط ابن تیمیه آمده است. ابتدا انکار ابن تیمیه در شأن نزول برخی از آیات نشان داده شده است.
خط ۷۹: خط ۷۹:
در بخش سوم دیدگاه ابن تیمیه به خلافت امیر مؤمنان علی(ع) آمده است؛ علی‌رغم شواهد بسیار در اصرار مردم به خلافت [[امام على(ع)]]، ابن تیمیه معتقد است که مردم به‌زور و اکراه با آن حضرت بیعت کردند. او حتی عدالت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را انکار می‌کند و خروج خوارج را دلیل بی‌عدالتی آن حضرت می‌شمارد.<ref>ر.ک: همان، ص77-67</ref>  
در بخش سوم دیدگاه ابن تیمیه به خلافت امیر مؤمنان علی(ع) آمده است؛ علی‌رغم شواهد بسیار در اصرار مردم به خلافت [[امام على(ع)]]، ابن تیمیه معتقد است که مردم به‌زور و اکراه با آن حضرت بیعت کردند. او حتی عدالت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را انکار می‌کند و خروج خوارج را دلیل بی‌عدالتی آن حضرت می‌شمارد.<ref>ر.ک: همان، ص77-67</ref>  


در بخش چهارم ابن تیمیه به جهت مقایسه‌ بین خلفای سه‌گانه و حضرت علی(ع) از فتوحات و کشورگشایى‌هاى زمامداران بعد از پیامبر دم مى‌زند و آن را به‌عنوان برگ زرّینى در زندگى آن‌ها مى‌داند. از طرفى این جنگ‌هاى خارجى را با جنگ‌هاى داخلى امیر مؤمنان على(ع) مقایسه نموده و در نتیجه‌گیرى کاملاً غیرمنصفانه‌اى با تمام توان به آن حضرت جسارت مى‌نماید.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>
در بخش چهارم ابن تیمیه به جهت مقایسه‌ بین خلفای سه‌گانه و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  از فتوحات و کشورگشایى‌هاى زمامداران بعد از پیامبر دم مى‌زند و آن را به‌عنوان برگ زرّینى در زندگى آن‌ها مى‌داند. از طرفى این جنگ‌هاى خارجى را با جنگ‌هاى داخلى امیر مؤمنان على(ع) مقایسه نموده و در نتیجه‌گیرى کاملاً غیرمنصفانه‌اى با تمام توان به آن حضرت جسارت مى‌نماید.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>


نویسنده در ادامه می‌کوشد بین فتح اقلیم و فتح دل‌ها تفاوت بگذارد؛ وی شیوه‌های دعوت غیرمسلمانان را به اسلام از شیوه‌های [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] بیان کرده و شیوه نصیحت و برخورد با مخالف را بازگفته است؛ آنگاه به سیره امام(ع) در جنگ جمل به‌عنوان نمونه اشاره کرده است. سپس معیار عزّت و ذلّت را نزد ابن تیمیه بیان می‌کند که معتقد است: «هر کس گمان می‌کند آن دوازده‌نفری که پیامبر وعده آمدنشان را داده، همین دوازده‌نفری هستند که شیعیان ادّعاى امامت آن‌ها را می‌کنند، او درنهایت جهل و نادانى است؛ زیرا هیچ‌کدام از آن‌ها دست به شمشیر نبردند مگر على بن ابی‌طالب، او هم نتوانست در زمان خلافتش با کفار نبرد کند حتى یک شهر هم فتح نکرد...».<ref>ر.ک: همان، ص117-116</ref>
نویسنده در ادامه می‌کوشد بین فتح اقلیم و فتح دل‌ها تفاوت بگذارد؛ وی شیوه‌های دعوت غیرمسلمانان را به اسلام از شیوه‌های [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] بیان کرده و شیوه نصیحت و برخورد با مخالف را بازگفته است؛ آنگاه به سیره امام(ع) در جنگ جمل به‌عنوان نمونه اشاره کرده است. سپس معیار عزّت و ذلّت را نزد ابن تیمیه بیان می‌کند که معتقد است: «هر کس گمان می‌کند آن دوازده‌نفری که پیامبر وعده آمدنشان را داده، همین دوازده‌نفری هستند که شیعیان ادّعاى امامت آن‌ها را می‌کنند، او درنهایت جهل و نادانى است؛ زیرا هیچ‌کدام از آن‌ها دست به شمشیر نبردند مگر على بن ابی‌طالب، او هم نتوانست در زمان خلافتش با کفار نبرد کند حتى یک شهر هم فتح نکرد...».<ref>ر.ک: همان، ص117-116</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش