۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد بن طاوس' به 'سيد بن طاوس ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
فصل هشتم به اجمال به ذكر اين سلسلهها پرداخته و فترتى كه در اين ايام بين دوره ايلخانى و دوره تيمورى در تاريخ ايران رخ داده است را بيان مىكند. | فصل هشتم به اجمال به ذكر اين سلسلهها پرداخته و فترتى كه در اين ايام بين دوره ايلخانى و دوره تيمورى در تاريخ ايران رخ داده است را بيان مىكند. | ||
فصل نهم: دوره دويست سالهاى كه شرح وقايع آن در هشت فصل نخست، مورد بررسى قرار گرفته است، با اين كه يكى از ناگوارترين ادوار تاريخى ممالك اسلامى خصوصاً مملكت ايران محسوب مىشود، باز چون دنبال قرون درخشان نهضت علمى و ادبى دوران عباسى است و هنوز چنان كه بايد اثرات شوم سيطره مغول ظاهر نشده بود، در تاريخ علم، حكمت و ادبيات ايران يكى از معتبرترين دورههاست و از بسيارى جهات مخصوصاً از لحاظ تعدد نمايندگان درجه اولى كه در اين دوره مىزيسته و در آن ايام تيره و سرد مشعلدار علوم، ادبيات و نظم و نثر فارسى بودهاند، ممتاز است و يك عده از بزرگترين شعرا و حكماى ايران مثل مولانا، سعدى، حافظ، عطاء الملك جوينى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] و... معاصر اين دوره بودهاند و مىتوان گفت كه پس از گذشتن عصر اين بزرگان كه ذيل آن تا اواخر دوره تيمورى امتداد يافته، دوره انحطاط علوم و ادبيات در ايران شروع شده و در ايام صفوى و افشاريه به منتهاى ضعف خود رسيده است و در اين دورههاى اخير است كه اثر استيلاى مخرب مغول و تيموريان ظاهر مىشود و لذا مؤلف، قبل از آنكه داخل در شرح اوضاع تمدن، علوم، معارف و صنايع ايران در عصر مغول ازجمله:1- آثارعلمايى چون سكاكى، سهروردى، [[ابنطاووس، علی بن موسی|سيد بن طاوس]] | فصل نهم: دوره دويست سالهاى كه شرح وقايع آن در هشت فصل نخست، مورد بررسى قرار گرفته است، با اين كه يكى از ناگوارترين ادوار تاريخى ممالك اسلامى خصوصاً مملكت ايران محسوب مىشود، باز چون دنبال قرون درخشان نهضت علمى و ادبى دوران عباسى است و هنوز چنان كه بايد اثرات شوم سيطره مغول ظاهر نشده بود، در تاريخ علم، حكمت و ادبيات ايران يكى از معتبرترين دورههاست و از بسيارى جهات مخصوصاً از لحاظ تعدد نمايندگان درجه اولى كه در اين دوره مىزيسته و در آن ايام تيره و سرد مشعلدار علوم، ادبيات و نظم و نثر فارسى بودهاند، ممتاز است و يك عده از بزرگترين شعرا و حكماى ايران مثل مولانا، سعدى، حافظ، عطاء الملك جوينى، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] و... معاصر اين دوره بودهاند و مىتوان گفت كه پس از گذشتن عصر اين بزرگان كه ذيل آن تا اواخر دوره تيمورى امتداد يافته، دوره انحطاط علوم و ادبيات در ايران شروع شده و در ايام صفوى و افشاريه به منتهاى ضعف خود رسيده است و در اين دورههاى اخير است كه اثر استيلاى مخرب مغول و تيموريان ظاهر مىشود و لذا مؤلف، قبل از آنكه داخل در شرح اوضاع تمدن، علوم، معارف و صنايع ايران در عصر مغول ازجمله:1- آثارعلمايى چون سكاكى، سهروردى، [[ابنطاووس، علی بن موسی|سيد بن طاوس]] و...2- مورخين: ابونصر فراهى، [[عوفی، محمد بن محمد|محمد عوفى]]، فخر بناكتى و...3- شعرا: [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]]، امير خسرو دهلوى و...4- صنايع و ابنيه و... بشود، به اختصار به منابعى كه تاريخ اين دوره از آن استخراج مىشود، اشاره و آنها را تحليل مىكند مانند: [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]]، الكامل فى التاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، تاريخ جهانگشاى جوينى و... | ||
با اين كه قيد درسى بودن كتاب، فراهم نبودن نمونهها يا راهنمايى در اين زمينه و نداشتن دسترسى به منابع لازمه، تحقيق عموم مسائل جزء به جزء، به دست دادن اقوال مختلفه و بحث در صحت و سقم روايات را مشكل كرده و على رغم اعتراف مؤلف به وجود برخى اشكالات و كاستىها در كتاب، بيان منصفانه وقايع و تحليل و بررسى عالمانه امور، باعث شده است تا اثرى گران بها و بىنظير در زمينه تاريخ مغول در ايران در دسترس دانشپژوهان قرار بگيرد. | با اين كه قيد درسى بودن كتاب، فراهم نبودن نمونهها يا راهنمايى در اين زمينه و نداشتن دسترسى به منابع لازمه، تحقيق عموم مسائل جزء به جزء، به دست دادن اقوال مختلفه و بحث در صحت و سقم روايات را مشكل كرده و على رغم اعتراف مؤلف به وجود برخى اشكالات و كاستىها در كتاب، بيان منصفانه وقايع و تحليل و بررسى عالمانه امور، باعث شده است تا اثرى گران بها و بىنظير در زمينه تاريخ مغول در ايران در دسترس دانشپژوهان قرار بگيرد. |
ویرایش