۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بلاذرى' به 'بلاذرى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در اولین فصل کتاب راویان حدیث طیر و اسناد آن بررسی شده است. نویسنده راویان این حدیث را به چند گروه تقسیم کرده است: | در اولین فصل کتاب راویان حدیث طیر و اسناد آن بررسی شده است. نویسنده راویان این حدیث را به چند گروه تقسیم کرده است: | ||
# اولین گروه ناقلین این حدیث، صحابه هستند که در رأس آنها امیر مؤمنان علی(ع) قرار دارد. حدیث آن حضرت را [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] | # اولین گروه ناقلین این حدیث، صحابه هستند که در رأس آنها امیر مؤمنان علی(ع) قرار دارد. حدیث آن حضرت را [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و دیگر محدثان نقل کردهاند. حاکم نیشابوری نیز در المستدرك علی الصحيحين به آن اشاره کرده است. سعد بن ابیوقاص، ابوسعید خدری، ابورافع و ابوطفیل مکی دیگر صحابی راوی این حدیث هستند<ref>ر.ک: همان، ص18-17؛ همان، ص10-9</ref> | ||
# از سوى دیگر راویانى از تابعین که این حدیث را از انس بن مالک نقل کردهاند، نزدیک به نود نفر هستند<ref>ر.ک: همان، ص20؛ همان، ص12</ref> | # از سوى دیگر راویانى از تابعین که این حدیث را از انس بن مالک نقل کردهاند، نزدیک به نود نفر هستند<ref>ر.ک: همان، ص20؛ همان، ص12</ref> | ||
# پیشوایان مذاهب اهل سنّت نیز به نقل این حدیث پرداختهاند که از آن جملهاند: ابوحنیفه، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، مالک بن انس و اوزاعی. اوزاعى فقیه بزرگى است که مذهب او در میان دیگر مذاهب اهل سنّت، مذهبى مستقل بشمار مىرفته است؛ اما در دورههاى بعد، مذاهب اهل سنّت به چهار دسته منحصر و مشهور شدند<ref>ر.ک: همان، ص21-20؛ همان، ص12</ref> | # پیشوایان مذاهب اهل سنّت نیز به نقل این حدیث پرداختهاند که از آن جملهاند: ابوحنیفه، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، مالک بن انس و اوزاعی. اوزاعى فقیه بزرگى است که مذهب او در میان دیگر مذاهب اهل سنّت، مذهبى مستقل بشمار مىرفته است؛ اما در دورههاى بعد، مذاهب اهل سنّت به چهار دسته منحصر و مشهور شدند<ref>ر.ک: همان، ص21-20؛ همان، ص12</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در فصل دوم کتاب دلالت حدیث مورد بحث قرار گرفته است. بدون تردید حدیث طیر، بر امامت حضرت امیر مؤمنان على(ع) دلالت دارد و در اینباره هیچ تردیدى نیست؛ چراکه در این داستان بیان مىشود که خداوند متعال و رسول خدا(ص) على(ع) را از همه بیشتر دوست مىدارند<ref>ر.ک: همان، ص31؛ همان، ص19</ref> | در فصل دوم کتاب دلالت حدیث مورد بحث قرار گرفته است. بدون تردید حدیث طیر، بر امامت حضرت امیر مؤمنان على(ع) دلالت دارد و در اینباره هیچ تردیدى نیست؛ چراکه در این داستان بیان مىشود که خداوند متعال و رسول خدا(ص) على(ع) را از همه بیشتر دوست مىدارند<ref>ر.ک: همان، ص31؛ همان، ص19</ref> | ||
متن حدیث طیر به روایت ترمذی بدین صورت است: روزى نزد پیامبر خدا(ص) پرندهاى (بریانشده) وجود داشت. حضرتش به درگاه خدا چنین دعا کرد: خداوندا! محبوبترین خلقت را نزد من بفرست تا همراه من از این پرنده تناول نماید. در این هنگام [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آمد و با پیامبر از گوشت آن پرنده میل کرد. این حدیث در صحیح ترمذى به همین اندازه آمده است. نویسنده پس از آن متن حدیث را به روایت [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، هیثمی، [[ابن ابییعلی، محمد بن ابییعلی|ابویعلی]] و [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] نیز آورده است. ذکر قرائن و نشانههایی که در این حدیث بر فضیلت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] | متن حدیث طیر به روایت ترمذی بدین صورت است: روزى نزد پیامبر خدا(ص) پرندهاى (بریانشده) وجود داشت. حضرتش به درگاه خدا چنین دعا کرد: خداوندا! محبوبترین خلقت را نزد من بفرست تا همراه من از این پرنده تناول نماید. در این هنگام [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] آمد و با پیامبر از گوشت آن پرنده میل کرد. این حدیث در صحیح ترمذى به همین اندازه آمده است. نویسنده پس از آن متن حدیث را به روایت [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، هیثمی، [[ابن ابییعلی، محمد بن ابییعلی|ابویعلی]] و [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] نیز آورده است. ذکر قرائن و نشانههایی که در این حدیث بر فضیلت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] دلالت دارند، مطلب دیگری است که در ادامه آمده است<ref>ر.ک: همان، ص45-32؛ همان، ص27-20</ref> | ||
پاسخ به شبهات و اشاره به تلاشهای ناکارآمدی که در رد این حدیث از سوی اهل سنت انجام شده آخرین بخش کتاب را تشکیل میدهد. این تلاشها در پنج عنوان تردید در سند حدیث، تحریف در عبارات، تأویل حدیث، تعارض با احادیث دیگر و ضربوشتم و توهین به ناقل حدیث طیر مطرح و پاسخ داده شده است. اگرچه بسیاری از علمای اهل سنت در این حدیث خدشه کردهاند، اما [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابورى]] به صحّت حدیث طیر، اصرار مىورزد. او در کتاب علوم الحديث مىنویسد: حدیث طیر از مشهورترین احادیث است و اصحاب صحاح باید آن را در صحاح وارد مىکردند. وى مىافزاید: من با بسیارى از محدّثان درباره این حدیث به گفتگو و مذاکره پرداختم و در مورد آن کتابى نوشتم. حاکم، کتابى درباره حدیث طیر نوشته و در آن، همه طرق آن را گردآورى کرده است. آنگاه این حدیث را در المستدرك على الصحيحين روایت مىکند و چنین خاطرنشان مىنماید: این حدیث طبق شروط بخارى و مسلم روایتى صحیح است، اما آن دو، روایت یادشده را نقل نکردهاند و عدّهاى از اصحاب - که تعدادشان به بیش از سى نفر مىرسد - این حدیث را از انس روایت کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص83-82؛ همان، ص50</ref> | پاسخ به شبهات و اشاره به تلاشهای ناکارآمدی که در رد این حدیث از سوی اهل سنت انجام شده آخرین بخش کتاب را تشکیل میدهد. این تلاشها در پنج عنوان تردید در سند حدیث، تحریف در عبارات، تأویل حدیث، تعارض با احادیث دیگر و ضربوشتم و توهین به ناقل حدیث طیر مطرح و پاسخ داده شده است. اگرچه بسیاری از علمای اهل سنت در این حدیث خدشه کردهاند، اما [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابورى]] به صحّت حدیث طیر، اصرار مىورزد. او در کتاب علوم الحديث مىنویسد: حدیث طیر از مشهورترین احادیث است و اصحاب صحاح باید آن را در صحاح وارد مىکردند. وى مىافزاید: من با بسیارى از محدّثان درباره این حدیث به گفتگو و مذاکره پرداختم و در مورد آن کتابى نوشتم. حاکم، کتابى درباره حدیث طیر نوشته و در آن، همه طرق آن را گردآورى کرده است. آنگاه این حدیث را در المستدرك على الصحيحين روایت مىکند و چنین خاطرنشان مىنماید: این حدیث طبق شروط بخارى و مسلم روایتى صحیح است، اما آن دو، روایت یادشده را نقل نکردهاند و عدّهاى از اصحاب - که تعدادشان به بیش از سى نفر مىرسد - این حدیث را از انس روایت کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص83-82؛ همان، ص50</ref> |
ویرایش