۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ دمشق' به 'تاریخ دمشق ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
کتاب با مقدمهای از مترجم آغاز شده است. وی در فرازی از آن، توصیفی دلنشین از زحمات و اهداف نویسنده در نگارش اثر دارد: «کوشش پیگیر نویسنده براى کاویدن لایههاى درونى روایات و گزارشهاى تاریخى و جاى دادن هر نقل در چارچوبى که فهم آن را شدنىتر سازد، کتاب را سرشار از باریکبینىها و نکتهسنجىها و روشنگرىهایى ساخته که دل و دیده و خرد خواننده را به ژرفبینى و ژرفاندیشى بیشتر وامىدارد و آموختن درسهایى امروزین و فرداساز را از دیروز امت میسر مىنماید»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12-11</ref> | کتاب با مقدمهای از مترجم آغاز شده است. وی در فرازی از آن، توصیفی دلنشین از زحمات و اهداف نویسنده در نگارش اثر دارد: «کوشش پیگیر نویسنده براى کاویدن لایههاى درونى روایات و گزارشهاى تاریخى و جاى دادن هر نقل در چارچوبى که فهم آن را شدنىتر سازد، کتاب را سرشار از باریکبینىها و نکتهسنجىها و روشنگرىهایى ساخته که دل و دیده و خرد خواننده را به ژرفبینى و ژرفاندیشى بیشتر وامىدارد و آموختن درسهایى امروزین و فرداساز را از دیروز امت میسر مىنماید»<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12-11</ref> | ||
نویسنده، تألیف این اثر را برای خلاصی خواننده از اسانید مشقتآور کتاب دانسته است: «[[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] | نویسنده، تألیف این اثر را برای خلاصی خواننده از اسانید مشقتآور کتاب دانسته است: «[[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] - مانند دیگر نگارشهاى کهن - بر اسلوب اسناد متکى است؛ اسانید فراوانى مىآورد و به برشمردن و تکرار آنها مىپردازد. این امر در پهنه نقد و ارزیابى تراث اهمیت و ضرورت ویژهاى دارد، لیک مراجعه و استفاده از آن را جز براى عالمان و متخصصان، مشقتآور مىکند؛ زیرا چنین اسلوب تراثیاى را ثقیل مىیابند و ازاینرو، نه چنین کتابهایى را تهیه مىکنند و نه تن به مطالعه و بهرهورى از آن مىدهند. بر من گران آمد که این کتاب و ثروت حدیثى و علمى مندرج در آن، از دست و دسترس بیشترینه دوستداران معرفت بهدور باشد...؛ ازاینرو، به استخراج احادیث از این کتاب کلان دست یازیدم و آنها را به شکلى تنظیم نمودم که عموم خوانندگان را خوش افتد». البته روش نویسنده بهگونهای نیست که تنها نص روایت باقی بماند و قرائنی که در فهم روایت راهگشاست حذف شود: «براى سهولت بیشتر و افزایش رغبت خواننده در پیگیرى مطالب، هر حدیث را در چارچوبى معین قرار دادم که ابعاد مورد نظر - و حتى غیر مورد نظر - در ماحصل حدیث را که فهم نص از جنبههاى لغوى، تاریخى، عقیدتى و روششناختى باز، بسته بدان است، روشن سازد و از این رهگذر، نص، جامد و مبهم و بهدور از قرائن حالیه یا مقالیه، برجاى نماند؛ قرائنى که در فضاى صدور نص یا فضاهاى دیگر، موجود بوده و با نص و مدلول آن پیوندى استوار دارند؛ ازینرو، یادکردشان براى توضیح و فهم نص لازم است»<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18-17</ref> | ||
پس از مقدمه نویسنده، شرح حال [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] به نقل از «سير أعلام النبلاء»، البته بهاختصار در یک صفحه ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref> | پس از مقدمه نویسنده، شرح حال [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] به نقل از «سير أعلام النبلاء»، البته بهاختصار در یک صفحه ذکر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در سومین باب کتاب، نهضت امام حسین(ع) و بیعت نکردن با یزید اولین مباحث را تشکیل میدهد. امام حسین(ع) مصمّم بود که بهسوى عراق بیرون شود؛ نه مشکلات و موانعى که بر سر راه بود او را بازگردانید و نه احتمالاتى که در کار مىرفت او را دلسرد ساخت؛ حتّى آنچه در چشمانداز سیاسى آن روز عیان مىنمود؛ یعنى سختگیرى و خشونت حکومت اموى و روىگردان نبودنش از هرگونه مخالفت - ولو ازمیانبردن او - و نیز خیانت اهل کوفه و شانه تهى کردنشان از یارى امام(ع) نیز عزم او را سست نکرد، بلکه وظیفه الهى واجب بر امام، او را به پیش مىراند؛ چراکه او امام امّت بود و قیام براى لبّیک گفتن به نداى امّت، بهخاطر اتمام حجّت آشکار، بر او واجب بود<ref>ر.ک: همان، ص96</ref> | در سومین باب کتاب، نهضت امام حسین(ع) و بیعت نکردن با یزید اولین مباحث را تشکیل میدهد. امام حسین(ع) مصمّم بود که بهسوى عراق بیرون شود؛ نه مشکلات و موانعى که بر سر راه بود او را بازگردانید و نه احتمالاتى که در کار مىرفت او را دلسرد ساخت؛ حتّى آنچه در چشمانداز سیاسى آن روز عیان مىنمود؛ یعنى سختگیرى و خشونت حکومت اموى و روىگردان نبودنش از هرگونه مخالفت - ولو ازمیانبردن او - و نیز خیانت اهل کوفه و شانه تهى کردنشان از یارى امام(ع) نیز عزم او را سست نکرد، بلکه وظیفه الهى واجب بر امام، او را به پیش مىراند؛ چراکه او امام امّت بود و قیام براى لبّیک گفتن به نداى امّت، بهخاطر اتمام حجّت آشکار، بر او واجب بود<ref>ر.ک: همان، ص96</ref> | ||
از جمله ایراداتی که بر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] | از جمله ایراداتی که بر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] وارد است نپرداختن به واقعه عاشوراست. نویسنده این موضوع مهم را اینگونه توضیح میدهد: «آیا ستمى آشکار و خیانتى شرمآور نیست که «روز عاشورا» و رخدادهاى تاریخىاش را از تاریخ امام حسین(ع) جدا کنند؟! این چیزى است که عملاً در کتاب [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] رخ داده است! ما پایگاه این مورّخ بلندآوازه؛ یعنى [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] را برتر از آن مىدانیم که یادکرد رخدادهاى کربلا و خاصّه روز عاشورا را از تاریخ کبیرش فروانداخته باشد؛ چون بر وى پوشیده نیست که تاریخ حسین(ع) در عاشورا متمرکز گردیده است و مىداند که چنین عملى بىتردید او را آماج انتقاد مورّخان و دانشوران و بزرگان مىسازد؛ لیک دستى خطاپیشه بهسوى این کتاب عظیم دراز شده تا آن را از یاد کرد رخدادهاى روز عاشورا تهى سازد... این دست خطاپیشه خیانتگر به دانش و تراث، مىخواهد که ساحت پیشینیانش؛ یعنى بنىامیه را از گناهانى که آن روز مرتکب گردیدهاند، پاک سازد؛ گناهان سیاه و زشتى که مرور ایام ننگشان را فرونمىشوید و با حذف این احادیث از این نسخه یا آن نسخه، ناپدید نمىشوند»<ref>ر.ک: همان، ص188</ref> | ||
در چهارمین و آخرین باب کتاب به خوابهای اندوهبار، سوگواریهای طبیعت و مردم در مرگ امام حسین(ع) پرداخته شده است. همچنین برخی اشعار در رثای ایشان نقل شده است. | در چهارمین و آخرین باب کتاب به خوابهای اندوهبار، سوگواریهای طبیعت و مردم در مرگ امام حسین(ع) پرداخته شده است. همچنین برخی اشعار در رثای ایشان نقل شده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
# احادیثى که در این کتاب آمده، همگى از روایت حافظ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] در [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] ، بخش سرگذشت امام حسین(ع) و از نسخهاى که دانشمند پژوهنده، شیخ محمّدباقر محمودى، به سال 1398ق در بیروت چاپ یکم آن را به انجام رسانیده، برگرفته شده است. | # احادیثى که در این کتاب آمده، همگى از روایت حافظ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] در [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] ، بخش سرگذشت امام حسین(ع) و از نسخهاى که دانشمند پژوهنده، شیخ محمّدباقر محمودى، به سال 1398ق در بیروت چاپ یکم آن را به انجام رسانیده، برگرفته شده است. | ||
# مترجم، شماره احادیث این نسخه را، در آغاز هر روایتى که نقل کرده، میان قلاب گذاشته است. | # مترجم، شماره احادیث این نسخه را، در آغاز هر روایتى که نقل کرده، میان قلاب گذاشته است. | ||
# همچنین متن روایات را با آنچه علامه ابن منظور انصارى در مختصر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] | # همچنین متن روایات را با آنچه علامه ابن منظور انصارى در مختصر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] آورده، از جزء هفتم نسخهاى که احمد راتب حمروش و محمّد ناجى العمر تحقیق کردهاند و به سال 1405ق، دارالفکر در دمشق آن را منتشر ساخته، سنجیده است و در هامش به جایگاه این احادیث رجوع داده است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، یادآوری، ص15</ref> | ||
# مؤلف، مقید بوده است که جز از تاریخ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] نقل نکند؛ مگر در پارهاى از امور که در آنها اساساً بر نوشتارهاى پیشین خود، بهویژه آنچه در پیوند با امام حسین(ع) بوده، تکیه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref> | # مؤلف، مقید بوده است که جز از تاریخ [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] نقل نکند؛ مگر در پارهاى از امور که در آنها اساساً بر نوشتارهاى پیشین خود، بهویژه آنچه در پیوند با امام حسین(ع) بوده، تکیه کرده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18</ref> | ||
# نکته قابل توجه در مقدمه نویسنده، مطلبی است که در رابطه با تعداد احادیث کتاب میخوانیم: «احادیث این سرگذشت - بنا بر شمارهگذارى مصحّح کتاب - نزدیک به 400 حدیث است»؛ اما آنچه در این ترجمه آمده 286 حدیث میباشد. ممکن است این ترجمه جلد دومی هم داشته باشد که یا منتشر شده و در دسترس ما نیست و یا اینکه منتشر خواهد شد؛ اما نکته قابل تأمل این است که ترجمه به فرجام ختم شده است و اشارهای هم نه در شناسنامه و نه در مقدمه و مؤخره به جلد دوم کتاب نشده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص224-223</ref> | # نکته قابل توجه در مقدمه نویسنده، مطلبی است که در رابطه با تعداد احادیث کتاب میخوانیم: «احادیث این سرگذشت - بنا بر شمارهگذارى مصحّح کتاب - نزدیک به 400 حدیث است»؛ اما آنچه در این ترجمه آمده 286 حدیث میباشد. ممکن است این ترجمه جلد دومی هم داشته باشد که یا منتشر شده و در دسترس ما نیست و یا اینکه منتشر خواهد شد؛ اما نکته قابل تأمل این است که ترجمه به فرجام ختم شده است و اشارهای هم نه در شناسنامه و نه در مقدمه و مؤخره به جلد دوم کتاب نشده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص224-223</ref> |
ویرایش