۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'على بن ابىطالب(ع)' به 'على بن ابىطالب(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفده فصل است كه فصل هفدهم به نتيجه مباحث اختصاص دارد. در اين اثر، وقايع تاريخى از دوران حضرت محمد(ص) تا هنگام شهادت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] | كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفده فصل است كه فصل هفدهم به نتيجه مباحث اختصاص دارد. در اين اثر، وقايع تاريخى از دوران حضرت محمد(ص) تا هنگام شهادت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] در جمادىالثانى 1019، به زبانى ساده و روان بيان شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
شيعه در طول تاريخ همواره مور اتهام اهل سنت و خلفا و حكام سنى قرار داشته است؛ در مقدمه كتاب اين مطلب خاطرنشان شده است<ref>مقدمه، 19 - 28</ref> | شيعه در طول تاريخ همواره مور اتهام اهل سنت و خلفا و حكام سنى قرار داشته است؛ در مقدمه كتاب اين مطلب خاطرنشان شده است<ref>مقدمه، 19 - 28</ref> | ||
نويسنده، فصل اول كتاب را با تعريف «شيعه» آغاز كرده است: شيعه، كلمهاى عربى است كه مشتقات آن در آيات متعددى از قرآن ذكر شده است. در لغتنامههاى عربى، دوستداران يا پيروان يك شخص، شيعيان او ناميده شدهاند. كلمه شيعه مفرد است، اما براى مفرد، تثنيه و جمع، يكسان به كار مىرود. اصطلاح «شيعى» به معناى پيرو مذهب تشيع است. نويسنده سپس به اين نتيجه مىرسد كه پيروان مخلص و فداكار حضرت محمد(ص) و اهل بيت او را شيعه مىگويند. سپس [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] | نويسنده، فصل اول كتاب را با تعريف «شيعه» آغاز كرده است: شيعه، كلمهاى عربى است كه مشتقات آن در آيات متعددى از قرآن ذكر شده است. در لغتنامههاى عربى، دوستداران يا پيروان يك شخص، شيعيان او ناميده شدهاند. كلمه شيعه مفرد است، اما براى مفرد، تثنيه و جمع، يكسان به كار مىرود. اصطلاح «شيعى» به معناى پيرو مذهب تشيع است. نويسنده سپس به اين نتيجه مىرسد كه پيروان مخلص و فداكار حضرت محمد(ص) و اهل بيت او را شيعه مىگويند. سپس [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] و فاطمه زهرا(س) و اهل بيت(ع) معرفى شدهاند. در فصل دوم و سوم كتاب نيز مباحث خلافت و نيز جانشينان امام حسين(ع) بيان شده است<ref>متن كتاب، ص 31 - 128</ref> | ||
در فصل چهارم كتاب، شرح حال ابوذر، عمار بن ياسر، سلمان فارسى و مقداد بن عمر بيان شده است. سپس ديگر اصحاب شيعه پيامبر و نيز شيعيان برجسته در ميان تابعين و تابعين تابعين معرفى شدهاند<ref>همان، ص 129 - 164</ref> | در فصل چهارم كتاب، شرح حال ابوذر، عمار بن ياسر، سلمان فارسى و مقداد بن عمر بيان شده است. سپس ديگر اصحاب شيعه پيامبر و نيز شيعيان برجسته در ميان تابعين و تابعين تابعين معرفى شدهاند<ref>همان، ص 129 - 164</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در فصل شانزدهم به تبيين شرح حال سيد نورالله شوشترى پرداخته شده است. وى كه در هند به «شهيد ثالث» معروف است، بزرگترين دانشمند شيعى هند بوده است. وى در اول شوال سال 992ق، از مشهد به هند رفت. در هند به منصب قضاوت رسيد و با تسلطى كه بر فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت داشت، مىتوانست احكامى را كه بيشتر به سود مردم و همچنين نزديكتر به مذهب جعفرى اثناعشرى بود، برگزيند. آثار قاضى نورالله، عصر بيدارى را در ميان شيعيان پديد آورد. او پيش از آمدن به هند تعداد قابل ملاحظهاى كتاب نوشته بود، ولى آثارى كه در آن سرزمين ارائه داد، به شيعيان كمك نمود تا نقش برجسته خود را در اسلام اظهار كنند. در انتهاى اين فصل آثار وى معرفى شده است. | در فصل شانزدهم به تبيين شرح حال سيد نورالله شوشترى پرداخته شده است. وى كه در هند به «شهيد ثالث» معروف است، بزرگترين دانشمند شيعى هند بوده است. وى در اول شوال سال 992ق، از مشهد به هند رفت. در هند به منصب قضاوت رسيد و با تسلطى كه بر فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت داشت، مىتوانست احكامى را كه بيشتر به سود مردم و همچنين نزديكتر به مذهب جعفرى اثناعشرى بود، برگزيند. آثار قاضى نورالله، عصر بيدارى را در ميان شيعيان پديد آورد. او پيش از آمدن به هند تعداد قابل ملاحظهاى كتاب نوشته بود، ولى آثارى كه در آن سرزمين ارائه داد، به شيعيان كمك نمود تا نقش برجسته خود را در اسلام اظهار كنند. در انتهاى اين فصل آثار وى معرفى شده است. | ||
در آخرين فصل كتاب با عنوان «نتيجه»، سيرى اجمالى از مباحث كتاب بيان شده است. در انتهاى اين فصل مىخوانيم: «متفكرين شيعه، نهتنها قرنها نقش مهمى در تقويت دولتهاى شيعى دكن ايفا كردند، بلكه موجب شدند از آغاز حكومت اكبرشاه تا پايان حكومت مغول، تمام دولتها به آنها احساس نياز كنند. آنها در قرن شانزدهم ميلادى، طرح تحقيقات فلسفى و علمى را در شمال هندوستان پايهريزى كردند و از همين راه، تأثير عميقى حتى بر افكار ديگر فرق اسلامى گذاشتند. شهادت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] | در آخرين فصل كتاب با عنوان «نتيجه»، سيرى اجمالى از مباحث كتاب بيان شده است. در انتهاى اين فصل مىخوانيم: «متفكرين شيعه، نهتنها قرنها نقش مهمى در تقويت دولتهاى شيعى دكن ايفا كردند، بلكه موجب شدند از آغاز حكومت اكبرشاه تا پايان حكومت مغول، تمام دولتها به آنها احساس نياز كنند. آنها در قرن شانزدهم ميلادى، طرح تحقيقات فلسفى و علمى را در شمال هندوستان پايهريزى كردند و از همين راه، تأثير عميقى حتى بر افكار ديگر فرق اسلامى گذاشتند. شهادت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] بهطور جدى موجب تضعيف شيعه شد، اما تفوّق فكرى و استعداد نظامى شيعه همچنان پابرجا بود. نفوذ آنها نسبت به تعدادشان خيلى بيشتر بود و منجر به رشد مداوم شيعه در هندوستان شد». | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش