پرش به محتوا

حديث الثقلين سنداً و دلالة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'سیوطی' به 'سیوطی ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگی‌نامه آیت‌الله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و آثار ایشان می‌پردازد. در ادامه به سبک نوشتاری [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] در آثارش و شیوه مناظرات او اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب 13-65</ref>
مؤلف در مقدمه، از چگونگی انتخاب موضوع، روش نگارش و فصول کتاب سخن به میان آورده است. سپس به زندگی‌نامه آیت‌الله [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] اعم از اسم و نسب، مکان تولد و رشد، اساتید و آثار ایشان می‌پردازد. در ادامه به سبک نوشتاری [[حیدری، کمال|سید کمال حیدری]] در آثارش و شیوه مناظرات او اشاره می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب 13-65</ref>


فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقل‌ها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح می‌کند. [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] در کتاب مستدرک و ابن‌کثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجة‌الوداع نقل کرده‌اند.  
فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقل‌ها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح می‌کند. [[نسائی، احمد بن علی|نسائی]] حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] در کتاب مستدرک و ابن‌کثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجة‌الوداع نقل کرده‌اند.  


نویسنده در ادامه، حدیثی نقل می‌کند که در آن، «خلیفتین» به‌جای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در دو کتاب مسند و [[فضائل الصحابة]]   ، ابن ابی‌عاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذوی‌الشرف، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در کتاب جامع‌الصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روح‌المعانی و ... به نقل این حدیث پرداخته‌اند.
نویسنده در ادامه، حدیثی نقل می‌کند که در آن، «خلیفتین» به‌جای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در دو کتاب مسند و [[فضائل الصحابة]] ، ابن ابی‌عاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذوی‌الشرف، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در کتاب جامع‌الصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روح‌المعانی و ... به نقل این حدیث پرداخته‌اند.


این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نموده‌اند.
این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نموده‌اند.


حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز به‌وفور یافت می‌شود؛ کلینی در کافی و [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نموده‌اند.
حدیث ثقلین در منابع شیعی نیز به‌وفور یافت می‌شود؛ کلینی در کافی و [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] در خصال ازجمله کسانی هستند که این روایت را نقل نموده‌اند.


نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکان‌های متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداخته‌اند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداخته‌اند. ایشان در ادامه، به دلایل و شواهدی مبنی بر تواتر این حدیث اشاره می‌کند.
نویسنده در ادامه مباحث بخش اول، به ذکر مواقع، مناسبات و مکان‌های متعددی که پیامبر اکرم(ص) به بیان حدیث ثقلین پرداخته‌اند، اشاره دارد؛ عرفات در سال حجةالوداع، مسجد خیف، غدیر خم، مسجد نبوی و منزل حضرت از مواردی است که پیامبر به بیان این حدیث پرداخته‌اند. ایشان در ادامه، به دلایل و شواهدی مبنی بر تواتر این حدیث اشاره می‌کند.
خط ۶۸: خط ۶۸:
فصل دوم به دلالت حدیث ثقلین طی دو مبحث اختصاص یافته است. ایشان در مبحث اول، علاوه بر مباحث لفظی اهل‌بیت، مصادیق آن را با توجه به آیات تطهیر، مودت و مباهله استخراج نموده است و می‌گوید: برای محققین بعد از جستجو در آیات مذکور، هیچ شکی باقی نمی‌ماند که مراد از اهل‌بیت(ع)، کسانی جز علی(ع) و فاطمه(س) و فرزندان ایشان نیستند؛ آنان که زیر عبای پیامبر گرد آمده و پیامبر برایشان خصوصیت‌های ویژه‌ای بیان فرمودند.
فصل دوم به دلالت حدیث ثقلین طی دو مبحث اختصاص یافته است. ایشان در مبحث اول، علاوه بر مباحث لفظی اهل‌بیت، مصادیق آن را با توجه به آیات تطهیر، مودت و مباهله استخراج نموده است و می‌گوید: برای محققین بعد از جستجو در آیات مذکور، هیچ شکی باقی نمی‌ماند که مراد از اهل‌بیت(ع)، کسانی جز علی(ع) و فاطمه(س) و فرزندان ایشان نیستند؛ آنان که زیر عبای پیامبر گرد آمده و پیامبر برایشان خصوصیت‌های ویژه‌ای بیان فرمودند.


نویسنده در مبحث دوم، به دلالت اجزاء حدیث ثقلین می‌پردازد و از اتصال این حدیث با حدیث «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» نتیجه می‌گیرد که ولایت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] از مصادیق مهم عترت و تمسک به آن از مهم‌ترین وصایای پیامبر اکرم(ص) است<ref>ر.ک: همان 300-181</ref>
نویسنده در مبحث دوم، به دلالت اجزاء حدیث ثقلین می‌پردازد و از اتصال این حدیث با حدیث «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» نتیجه می‌گیرد که ولایت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] از مصادیق مهم عترت و تمسک به آن از مهم‌ترین وصایای پیامبر اکرم(ص) است<ref>ر.ک: همان 300-181</ref>


فصل سوم به طرح و رد شبهات در دو مبحث اختصاص یافته است؛ نویسنده در مبحث اول به شبهات حول آیه تطهیر پاسخ می‌دهد. ایشان در این قسمت از کتاب، شبهاتی از قبیل دخول زوجات پیامبر(ص) در مصادیق اهل‌بیت(ع)، عدم برداشت عصمت از مضمون آیه و منظور از اراده در آیه شریفه اراده تشریعی است را پاسخ می‌دهد.
فصل سوم به طرح و رد شبهات در دو مبحث اختصاص یافته است؛ نویسنده در مبحث اول به شبهات حول آیه تطهیر پاسخ می‌دهد. ایشان در این قسمت از کتاب، شبهاتی از قبیل دخول زوجات پیامبر(ص) در مصادیق اهل‌بیت(ع)، عدم برداشت عصمت از مضمون آیه و منظور از اراده در آیه شریفه اراده تشریعی است را پاسخ می‌دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش