۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رشید رضا' به 'رشید رضا ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type='authors'|[[حکیم، محمدباقر]] | |data-type='authors'|[[حکیم، محمدباقر]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
این اثر مشتمل بر دو مقدمه از ناشر و نویسنده و متن اثر در دو بخش است که هر بخش در ضمن چند فصل تبیین شده است. ذیل هر کدام از فصول عناوینی آمده است. | این اثر مشتمل بر دو مقدمه از ناشر و نویسنده و متن اثر در دو بخش است که هر بخش در ضمن چند فصل تبیین شده است. ذیل هر کدام از فصول عناوینی آمده است. | ||
نویسنده مطالب را به شیوهای علمی، دستهبندی و با استنادات فراوان به آیات قرآن کریم مطرح کرده است. در موارد مقتضی نیز به آثار اندک تألیف شده در موضوع کتاب مانند آثار سید قطب و [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] | نویسنده مطالب را به شیوهای علمی، دستهبندی و با استنادات فراوان به آیات قرآن کریم مطرح کرده است. در موارد مقتضی نیز به آثار اندک تألیف شده در موضوع کتاب مانند آثار سید قطب و [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] و یا منابع تفسیری مانند المیزان ارجاع داده است<ref>ر.ک: پاورقی کتاب، ص33، 60 و 352</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
درباره جهت اول باید گفت که قرآن، قصه را بهعنوان موضوعی مستقل بیان نکرده است؛ بلکه از آن بهعنوان روشی برای تحقق اهداف و اغراض دینی بهکار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref> در خصوص جهت دوم نیز با استفاده از آیه 111 سوره یوسف میتوان چنین نتیجه گرفت که قصههای قرآن از چهار ویژگی واقعی، راست، حکمت و اخلاقی بودن برخوردار هستند. درباره ویژگی دوم چنین میخوانیم که در ذکر اتفاقات و وقایع تاریخی که زندگی انبیا و اقوام آنها را ذکر کردهاند برخلاف دروغهای باطل و انحرافات در فهم و خرافاتی که در کتب عهدین با داستانهای انبیا همراه شده و حقایق بهعمد یا سهو یا از روی اشتباه و نادانی تحریف شده است، در قصههای قرآن اخبار و حوادث امور و حقائقی ثابتی هستند که دروغ و خطا و اشتباه در آنها راه ندارد چراکه قرآن وحی الهی است و هیچ ذرهای در آسمان و زمین از علم خداوند پنهان نیست. نگاههای دزدانه و آنچه در دلها پنهان است را میداند و حاضر و ماضی و آینده نزد او یکسان است<ref>ر.ک: همان، ص23و25</ref> | درباره جهت اول باید گفت که قرآن، قصه را بهعنوان موضوعی مستقل بیان نکرده است؛ بلکه از آن بهعنوان روشی برای تحقق اهداف و اغراض دینی بهکار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref> در خصوص جهت دوم نیز با استفاده از آیه 111 سوره یوسف میتوان چنین نتیجه گرفت که قصههای قرآن از چهار ویژگی واقعی، راست، حکمت و اخلاقی بودن برخوردار هستند. درباره ویژگی دوم چنین میخوانیم که در ذکر اتفاقات و وقایع تاریخی که زندگی انبیا و اقوام آنها را ذکر کردهاند برخلاف دروغهای باطل و انحرافات در فهم و خرافاتی که در کتب عهدین با داستانهای انبیا همراه شده و حقایق بهعمد یا سهو یا از روی اشتباه و نادانی تحریف شده است، در قصههای قرآن اخبار و حوادث امور و حقائقی ثابتی هستند که دروغ و خطا و اشتباه در آنها راه ندارد چراکه قرآن وحی الهی است و هیچ ذرهای در آسمان و زمین از علم خداوند پنهان نیست. نگاههای دزدانه و آنچه در دلها پنهان است را میداند و حاضر و ماضی و آینده نزد او یکسان است<ref>ر.ک: همان، ص23و25</ref> | ||
در فصل دوم به موضوع اهداف قصههای قرآنی بهتفصیل پرداخته شده است. نویسنده معتقد است که اهداف فراوانی برای این موضوع وجود دارد لذا به جهت رعایت اختصار به اهداف مهم قرآنی پرداخته میشود تا بدینوسیله اهمیت ذکر قصه در قرآن کریم و فوایدی که بر آن مترتب میشود را بشناسیم. مهمترین هدف اثبات وحی و رسالت است. خبر دادن پیامبر خدا حضرت محمد(ص) از اخبار امتهای پیشین و انبیا و پیامبران به این دقت و تفصیل و اطمینان -با لحاظ شرایط فرهنگی و اجتماعی- از یک حقیقت ثابت حکایت میکند که همانا دریافت این وقایع و اخبار از مصدر غیبی مطلع از اسرار است که در آیات 3 و 102 سوره یوسف به آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص34-33</ref> | در فصل دوم به موضوع اهداف قصههای قرآنی بهتفصیل پرداخته شده است. نویسنده معتقد است که اهداف فراوانی برای این موضوع وجود دارد لذا به جهت رعایت اختصار به اهداف مهم قرآنی پرداخته میشود تا بدینوسیله اهمیت ذکر قصه در قرآن کریم و فوایدی که بر آن مترتب میشود را بشناسیم. مهمترین هدف اثبات وحی و رسالت است. خبر دادن پیامبر خدا حضرت محمد(ص) از اخبار امتهای پیشین و انبیا و پیامبران به این دقت و تفصیل و اطمینان -با لحاظ شرایط فرهنگی و اجتماعی- از یک حقیقت ثابت حکایت میکند که همانا دریافت این وقایع و اخبار از مصدر غیبی مطلع از اسرار است که در آیات 3 و 102 سوره یوسف به آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص34-33</ref> | ||
در سومین فصل، برخی ظواهر عمومی در قصههای قرآنی مورد بحث قرار گرفته است. تکرار یک قصه در جاهای مختلفی از قرآن از جمله این موارد است. از جمله دلایلی که در توضیح این مسئله ذکر شده این است که تکرار به جهت تعدد اغراض دینی است که بر یک قصه مترتب است. قصه در یکجا برای ایفای غرض معین و در جای دیگری برای ایفای غرض دیگری است. قرآن کریم همچنین بر قصه برخی انبیا مانند ابراهیم و موسی بیشتر تأکید کرده است اما این تأکید ارتباط به افضلیت آنها ندارد بلکه هدف اصلی عبرت و موعظه و اقامه حجت و برهان بر صدق نبوت محمد(ص) و مانند آن است<ref>ر.ک: همان، ص59 و67</ref> | در سومین فصل، برخی ظواهر عمومی در قصههای قرآنی مورد بحث قرار گرفته است. تکرار یک قصه در جاهای مختلفی از قرآن از جمله این موارد است. از جمله دلایلی که در توضیح این مسئله ذکر شده این است که تکرار به جهت تعدد اغراض دینی است که بر یک قصه مترتب است. قصه در یکجا برای ایفای غرض معین و در جای دیگری برای ایفای غرض دیگری است. قرآن کریم همچنین بر قصه برخی انبیا مانند ابراهیم و موسی بیشتر تأکید کرده است اما این تأکید ارتباط به افضلیت آنها ندارد بلکه هدف اصلی عبرت و موعظه و اقامه حجت و برهان بر صدق نبوت محمد(ص) و مانند آن است<ref>ر.ک: همان، ص59 و67</ref> |
ویرایش