پرش به محتوا

النواصب ينكرون حديث الثقلين المتواتر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'سیوطی' به 'سیوطی ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده، کتاب را با بیان روایت ابوسعید خدری از حدیث ثقلین آغاز می‌کند. او طبق روایات نشان می‌دهد که پیامبر بعد از خودش دو چیز گران‌بها برای مسلمانان به‌جای گذاشته است: قرآن و اهل‌بیت(ع). ابومعاش بر مبنای روایات نشان می‌دهد که [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] هم از خانواده پیامبر خدا(ص) (اهل‌بیت) است. او روایتی مبنی بر وجه نام‌گذاری ثقلین به این نام می‌آورد؛ بر مبنای این حدیث، ثقلین را به‌خاطر سنگینی حق قرآن و اهل‌بیت(ع) بر مردم به این نام خوانده‌اند. بزرگ‌ترین راویان اهل تسنن این روایت از ابوسعید خدری در این کتاب، بیست‌وپنج نفر هستند.
نویسنده، کتاب را با بیان روایت ابوسعید خدری از حدیث ثقلین آغاز می‌کند. او طبق روایات نشان می‌دهد که پیامبر بعد از خودش دو چیز گران‌بها برای مسلمانان به‌جای گذاشته است: قرآن و اهل‌بیت(ع). ابومعاش بر مبنای روایات نشان می‌دهد که [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب(ع)]] هم از خانواده پیامبر خدا(ص) (اهل‌بیت) است. او روایتی مبنی بر وجه نام‌گذاری ثقلین به این نام می‌آورد؛ بر مبنای این حدیث، ثقلین را به‌خاطر سنگینی حق قرآن و اهل‌بیت(ع) بر مردم به این نام خوانده‌اند. بزرگ‌ترین راویان اهل تسنن این روایت از ابوسعید خدری در این کتاب، بیست‌وپنج نفر هستند.


وی سپس روایت زید بن ارقم را ذکر می‌کند و مصادر عامه در این روایت را بیان می‌نماید. او شصت‌ویک نفر از عالمان اهل سنت را نام می‌برد که در کتاب‌هایشان حدیث ثقلین را از زید بن ارقم روایت کرده‌اند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌5-20</ref>
وی سپس روایت زید بن ارقم را ذکر می‌کند و مصادر عامه در این روایت را بیان می‌نماید. او شصت‌ویک نفر از عالمان اهل سنت را نام می‌برد که در کتاب‌هایشان حدیث ثقلین را از زید بن ارقم روایت کرده‌اند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‌5-20</ref>
خط ۵۱: خط ۵۱:
حدیث زید بن ثابت روایت بعدی است. شیخ‌الاسلام حموینی در «فرائد السمطين» به اسنادش از زید بن ثابت نقل می‌کند که پیامبر خدا(ص) فرمود: من ثقلین را بین شما می‌گذارم که کتاب خدا و خاندانم هستند. بدانید که این دو جانشین من خواهند بود و از یکدیگر جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند. نویسنده ده مصدر از مصادر عامه این روایت را نام برده است...<ref>ر.ک: همان، ص‌23-25</ref>
حدیث زید بن ثابت روایت بعدی است. شیخ‌الاسلام حموینی در «فرائد السمطين» به اسنادش از زید بن ثابت نقل می‌کند که پیامبر خدا(ص) فرمود: من ثقلین را بین شما می‌گذارم که کتاب خدا و خاندانم هستند. بدانید که این دو جانشین من خواهند بود و از یکدیگر جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند. نویسنده ده مصدر از مصادر عامه این روایت را نام برده است...<ref>ر.ک: همان، ص‌23-25</ref>
   
   
روایت دیگر از جابر است که در [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|صحیح ترمذی]] آمده است. محتوای این روایت این است که جابر پیامبر(ص) را در حج روز عرفه دیده است که بر شتر خطبه خوانده و بر تمسک به ثقلین برای نجات از گمراهی تأکید کرده است. در این کتاب ده مصدر از مصادر عامه این حدیث ذکر شده است. روایت بعدی حدیث بزار از علی(ع) با مضمون به‌جای گذاشتن ثقلین از جانب پیامبر برای مسلمانان و عدم گمراهی آنان است که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] آن را در «إحياء الميت» آورده است. روایت بعدی از ابوالحسن کازرونی در «شرف النبي» است و بعدی حدیث فاطمه زهرا(س) است که سلیمان بلخی قندوزی در «ينابيع المودة» آورده است. در روایت حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) بعد از ذکر به‌جای‌گذاری قرآن و عترت، به اینکه علی(ع) از عترت است تصریح کرده‌اند و دست او را گرفته و بالا برده و فرموده‌اند: این علی با قرآن است و قرآن با اوست و این دو از هم جدا نمی‌شوند تااینکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند و من از شما درباره نحوه رفتارتان با این دو سؤال خواهم کرد. روایات بعدی از [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، امام حسن مجتبی(ع)، انس، ضمره اسلمی، ابوذر، ام‌هانی و جبیر بن مطعم در «ينابيع المودة»، ابورافع و ام‌سلمه در «أرجح المطالب»، ابن ابی‌الدنیا در «مناقب أميرالمؤمنين(ع)»، عبدالله بن حنطب در جلد سوم «أسد الغابة»، ابوهریره در جلد نهم «مجمع الزوائد»، ابوسعید خدری در «تفسیر ثعلبی» در تفسیر آیه شریفه: «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا» (آل عمرا: 103) و... هستند...<ref>ر.ک: همان، ص‌25-45</ref>
روایت دیگر از جابر است که در [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|صحیح ترمذی]] آمده است. محتوای این روایت این است که جابر پیامبر(ص) را در حج روز عرفه دیده است که بر شتر خطبه خوانده و بر تمسک به ثقلین برای نجات از گمراهی تأکید کرده است. در این کتاب ده مصدر از مصادر عامه این حدیث ذکر شده است. روایت بعدی حدیث بزار از علی(ع) با مضمون به‌جای گذاشتن ثقلین از جانب پیامبر برای مسلمانان و عدم گمراهی آنان است که [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] آن را در «إحياء الميت» آورده است. روایت بعدی از ابوالحسن کازرونی در «شرف النبي» است و بعدی حدیث فاطمه زهرا(س) است که سلیمان بلخی قندوزی در «ينابيع المودة» آورده است. در روایت حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) بعد از ذکر به‌جای‌گذاری قرآن و عترت، به اینکه علی(ع) از عترت است تصریح کرده‌اند و دست او را گرفته و بالا برده و فرموده‌اند: این علی با قرآن است و قرآن با اوست و این دو از هم جدا نمی‌شوند تااینکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند و من از شما درباره نحوه رفتارتان با این دو سؤال خواهم کرد. روایات بعدی از [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، امام حسن مجتبی(ع)، انس، ضمره اسلمی، ابوذر، ام‌هانی و جبیر بن مطعم در «ينابيع المودة»، ابورافع و ام‌سلمه در «أرجح المطالب»، ابن ابی‌الدنیا در «مناقب أميرالمؤمنين(ع)»، عبدالله بن حنطب در جلد سوم «أسد الغابة»، ابوهریره در جلد نهم «مجمع الزوائد»، ابوسعید خدری در «تفسیر ثعلبی» در تفسیر آیه شریفه: «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا» (آل عمرا: 103) و... هستند...<ref>ر.ک: همان، ص‌25-45</ref>


نویسنده از یحیی بن حسن در «العمدة» [[ابن بطریق، یحیی بن حسن|ابن بطریق]] نقل می‌کند که این عبارات صحیحه دلالت بر خلافت اهل‌بیت(ع) بعد از پیامبر خدا(ص) دارد؛ بلکه نص در آن است...<ref>ر.ک: همان، ص‌46</ref>در روایت [[ابن بطریق، یحیی بن حسن|ابن بطریق]] در «العمدة» از قول ابوعمره هم آمده که علی(ع) از افتراق امت به هفتادوسه فرقه بعد از پیامبر خدا(ص) و نجات تنها یک فرقه از آنان خبر داده و به ابوعمره بشارت داده که اهل آن فرقه ناجیه است. ادامه کتاب درباره حدیث ثقلین به روایت سیره حلبی، بیان ابن بابویه در «النصوص» به اسنادش به مسعده در روایتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که آن حضرت در آن فرموده که ثقل محمد(ص) ما هستیم، کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] در یکی از خطبه‌هایش درباره ثقل اکبر و ثقل اصغر، بحث نویسنده درباره وجوب تمسک به اهل‌بیت(ع) به دلایل صریح و قاطع با استشهاد به متونی از عالمان بزرگ اسلامی مانند ابن شاذان، علامه شرف‌الدین، علامه امرتسری و...، استدلال‌ها و رد و اثبات‌های نویسنده ...<ref>بین صفحات 88 تا 93 کتاب</ref>، استدلال به حدیث ثقلین بر خلافت علی(ع)، برخی نکات مهم در رابطه با سند و محتوای حدیث و... است...<ref>ر.ک: همان، ص‌46-128</ref>
نویسنده از یحیی بن حسن در «العمدة» [[ابن بطریق، یحیی بن حسن|ابن بطریق]] نقل می‌کند که این عبارات صحیحه دلالت بر خلافت اهل‌بیت(ع) بعد از پیامبر خدا(ص) دارد؛ بلکه نص در آن است...<ref>ر.ک: همان، ص‌46</ref>در روایت [[ابن بطریق، یحیی بن حسن|ابن بطریق]] در «العمدة» از قول ابوعمره هم آمده که علی(ع) از افتراق امت به هفتادوسه فرقه بعد از پیامبر خدا(ص) و نجات تنها یک فرقه از آنان خبر داده و به ابوعمره بشارت داده که اهل آن فرقه ناجیه است. ادامه کتاب درباره حدیث ثقلین به روایت سیره حلبی، بیان ابن بابویه در «النصوص» به اسنادش به مسعده در روایتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که آن حضرت در آن فرموده که ثقل محمد(ص) ما هستیم، کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] در یکی از خطبه‌هایش درباره ثقل اکبر و ثقل اصغر، بحث نویسنده درباره وجوب تمسک به اهل‌بیت(ع) به دلایل صریح و قاطع با استشهاد به متونی از عالمان بزرگ اسلامی مانند ابن شاذان، علامه شرف‌الدین، علامه امرتسری و...، استدلال‌ها و رد و اثبات‌های نویسنده ...<ref>بین صفحات 88 تا 93 کتاب</ref>، استدلال به حدیث ثقلین بر خلافت علی(ع)، برخی نکات مهم در رابطه با سند و محتوای حدیث و... است...<ref>ر.ک: همان، ص‌46-128</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش