۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛ ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در فصل اول، گریزی به حدیث ضحضاح (حدیثی مجعول است که پیامبر(ص) فرمودند ابوطالب در آتش است) زده است و میگوید: برخى از اهل غرض و عناد با توجه به یک روایت ضعیف و مجعول؛ معروف به حدیث «ضحضاح» گفتهاند که: ابوطالب(ع) پدر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] | نویسنده در فصل اول، گریزی به حدیث ضحضاح (حدیثی مجعول است که پیامبر(ص) فرمودند ابوطالب در آتش است) زده است و میگوید: برخى از اهل غرض و عناد با توجه به یک روایت ضعیف و مجعول؛ معروف به حدیث «ضحضاح» گفتهاند که: ابوطالب(ع) پدر [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] و عموى بزرگوار پیامبر اکرم(ص) ایمان نیاورده و بدون ایمان از دنیا رفته است. اگر این افراد اهل غرض و عناد نبودند، بهطورقطع از میان آنهمه روایات به یک روایت جعلى استناد نمىکردند و شیخ بزرگ قریش که حامى پیامبر اکرم(ص) بود را به بىایمانى متهم نمىساختند. | ||
ایشان میگوید: ابوطالب کسی بود که در زمان حیاتش، پیامبر را، همچون صدفی که در دل خویش درّی نهفته دارد، نگه داشته بود و بعد از وفاتش، چون سبب وجود فرزندی بنام علی(ع) بود بر معاندین سخت و سنگین مینمود. لذا جهت تخریب او و فرزندش کمر همت را بسته و حدیث ضحضاح را در کفر او جعل نمودند. | ایشان میگوید: ابوطالب کسی بود که در زمان حیاتش، پیامبر را، همچون صدفی که در دل خویش درّی نهفته دارد، نگه داشته بود و بعد از وفاتش، چون سبب وجود فرزندی بنام علی(ع) بود بر معاندین سخت و سنگین مینمود. لذا جهت تخریب او و فرزندش کمر همت را بسته و حدیث ضحضاح را در کفر او جعل نمودند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
محققان علم حدیث، راویان این حدیث را مورد بررسى و تحقیق قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که راویان حدیث مزبور مورد اعتماد نیستند، برخى از این روات ازنظر علماى اهل سنت، کذّاب و بعضى دیگر مجهول و بعضى از آنها با على(ع) و اولاد او خصومت داشتند. ضمن اینکه جاعل و ناقل حدیث هم یک نفر فاسق و فاجر و دشمن سرسخت اهلبیت(ع) بهنام «مغیرة بن شعبه» است. | محققان علم حدیث، راویان این حدیث را مورد بررسى و تحقیق قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که راویان حدیث مزبور مورد اعتماد نیستند، برخى از این روات ازنظر علماى اهل سنت، کذّاب و بعضى دیگر مجهول و بعضى از آنها با على(ع) و اولاد او خصومت داشتند. ضمن اینکه جاعل و ناقل حدیث هم یک نفر فاسق و فاجر و دشمن سرسخت اهلبیت(ع) بهنام «مغیرة بن شعبه» است. | ||
در اثبات ایمان ابوطالب و خدمات ایشان همین بس که بیش از سیوهشت کتاب دراینباره تألیف شده است ازجمله: أبوطالب(ع) مؤمن قريش، تألیف عبدالله خنیزى؛ أسنىالمطالب في نجاة أبيطالب(ع)، نوشته احمد زينى دحلان؛ شيخ الأبطح أبوطالب(ع)، اثر سید محمدعلی آل شرفالدین؛ الشهاب الثاقب لرجم مكفر أبيطالب، شیخ نجمالدین جعفر طهرانی؛ ايمان أبيطالب(ع)، نوشته ابوعلى کوفى؛ ایمان أبيطالب(ع)، تألیف شیخ مفید؛ ایمان أبيطالب(ع)، اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]]؛ | در اثبات ایمان ابوطالب و خدمات ایشان همین بس که بیش از سیوهشت کتاب دراینباره تألیف شده است ازجمله: أبوطالب(ع) مؤمن قريش، تألیف عبدالله خنیزى؛ أسنىالمطالب في نجاة أبيطالب(ع)، نوشته احمد زينى دحلان؛ شيخ الأبطح أبوطالب(ع)، اثر سید محمدعلی آل شرفالدین؛ الشهاب الثاقب لرجم مكفر أبيطالب، شیخ نجمالدین جعفر طهرانی؛ ايمان أبيطالب(ع)، نوشته ابوعلى کوفى؛ ایمان أبيطالب(ع)، تألیف شیخ مفید؛ ایمان أبيطالب(ع)، اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]]؛ و ... همچنین بسیاری از علما در خلال کتب خویش بخشی را به بحث ایمان ابوطالب(ع) اختصاص دادهاند..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30-13</ref> | ||
نگارنده در بخش بعدی، روایت ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی 407 قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب(ع) را مورد تحلیل قرار داده و نتیجه میگیرد که بر اساس گزارشی که در روایت وجود دارد، ابوطالب(ع) سومین فردی است که پس از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و خدیجه(س) اسلام را پذیرفته است. | نگارنده در بخش بعدی، روایت ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی 407 قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب(ع) را مورد تحلیل قرار داده و نتیجه میگیرد که بر اساس گزارشی که در روایت وجود دارد، ابوطالب(ع) سومین فردی است که پس از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و خدیجه(س) اسلام را پذیرفته است. |
ویرایش