۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوعلى، اسماعيل بن قاسم بن عيذون قالى' به 'ابوعلى، اسماعيل بن قاسم بن عيذون قالى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
'''كتاب الامالى مع كتابى ذيل الامالى و النوادر'''، به زبان عربى، هر سه، تأليف [[قالی، اسماعیل بن قاسم|ابوعلى، اسماعيل بن قاسم بن عيذون قالى]] ، مشهور به ابوعلى قالى (288 - 356ق)، در موضوعات مختلف تفسير، حديث، لغت، تاريخ و... است. | '''كتاب الامالى مع كتابى ذيل الامالى و النوادر'''، به زبان عربى، هر سه، تأليف [[قالی، اسماعیل بن قاسم|ابوعلى، اسماعيل بن قاسم بن عيذون قالى]] ، مشهور به ابوعلى قالى (288 - 356ق)، در موضوعات مختلف تفسير، حديث، لغت، تاريخ و... است. | ||
به دنبال اين هر سه نوشتار كه در يك جلد گرد آمده، كتاب «التنبيه على اوهام القالى فى اماليه»، نوشته | به دنبال اين هر سه نوشتار كه در يك جلد گرد آمده، كتاب «التنبيه على اوهام القالى فى اماليه»، نوشته [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|ابوعبيد عبدالله بن عبدالعزيز بن محمد بكرى]] گنجانده شده است. | ||
ابوعلى قالى، به دعوت حاكم اموّى اندلس در سال 328ق، به نزد او رفت و در آنجا به تعليم و تأليف پرداخت. او، در مقدمهى اثر آورده كه امالى را در همين دوره، در قرطبه، روزهاى پنجشنبه هر هفته، در مسجد جامع «زهرا مباركه»، از حفظ بر شاگردانش املاء مىكرده است. | ابوعلى قالى، به دعوت حاكم اموّى اندلس در سال 328ق، به نزد او رفت و در آنجا به تعليم و تأليف پرداخت. او، در مقدمهى اثر آورده كه امالى را در همين دوره، در قرطبه، روزهاى پنجشنبه هر هفته، در مسجد جامع «زهرا مباركه»، از حفظ بر شاگردانش املاء مىكرده است. | ||
| خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
سپس به بررسى چند حديث نبوى پرداخته است، مانند كلام منقول از پيامبر(ص) در وصف ابر (سحابه) كه در جمع اصحاب خود گفتند و آنها از فصاحت رسول خدا به شگفت آمدند. قالى، واژههاى اين حديث را به تفصيل شرح داده. وى، به شرح لغات و نكات بيش از 50 حديث، با همين روش، پرداخته است. | سپس به بررسى چند حديث نبوى پرداخته است، مانند كلام منقول از پيامبر(ص) در وصف ابر (سحابه) كه در جمع اصحاب خود گفتند و آنها از فصاحت رسول خدا به شگفت آمدند. قالى، واژههاى اين حديث را به تفصيل شرح داده. وى، به شرح لغات و نكات بيش از 50 حديث، با همين روش، پرداخته است. | ||
و بر همين سياق، به نقل كلمات قصار، اشعار و امثال و خطبهها، همراه با شرح واژههاى آنها پرداخته است، مانند گفتار ضرار دربارهى حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] | و بر همين سياق، به نقل كلمات قصار، اشعار و امثال و خطبهها، همراه با شرح واژههاى آنها پرداخته است، مانند گفتار ضرار دربارهى حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] درحضور معاويه، برخى كلمات قصار و مواعظ بليغ امير مؤمنان(ع) و ديگر مشاهير عرب و غير عرب و قصايد و اشعار دشوار، مانند قصيده ابى صفوان اسدى و شرح آن و... | ||
== ذيل الامالى == | == ذيل الامالى == | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
ابوعلى قالى، رسالهاى ديگر به همان شيوه با نام «نوادر» نگاشت و در آن، اشعار و خطب مهم را نقل و شرح كرده است. كتاب، با اخبار عروة بن حرام و عفراء و شرح داستان آنها شروع مىشود و در ادامه، از امثال و اقوال عرب، نهار نزد عرب، كلام حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] | ابوعلى قالى، رسالهاى ديگر به همان شيوه با نام «نوادر» نگاشت و در آن، اشعار و خطب مهم را نقل و شرح كرده است. كتاب، با اخبار عروة بن حرام و عفراء و شرح داستان آنها شروع مىشود و در ادامه، از امثال و اقوال عرب، نهار نزد عرب، كلام حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در مورد ايمان و يقين و زهد و عدل و... سخن به ميان آمده است. | ||
آنچه در پايان بايد به آن توجه كرد اين است كه قالى بغدادى در نزد بزرگترين استادان ادب عربى و حديث و قرآن مانند زجّاج، اخفش، ابن دريد، [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] درس خوانده و ميراث علمى آنان را به اندلس انتقال داده و در اين كتاب پيوسته به آموختههاى خويش از آنان استناد جسته است. ابوعلى قالى، در شرح واژگان، بيشتر به سخنان لغويان برجسته، بهويژه اصمعى، ابن دريد و [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] استناد مىكند؛ بهگونهاى كه تقريباً هيچ صفحهاى از اين اثر را نمىتوان يافت كه نام يكى از اين دانشمندان در آن نيامده باشد. | آنچه در پايان بايد به آن توجه كرد اين است كه قالى بغدادى در نزد بزرگترين استادان ادب عربى و حديث و قرآن مانند زجّاج، اخفش، ابن دريد، [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] و [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] درس خوانده و ميراث علمى آنان را به اندلس انتقال داده و در اين كتاب پيوسته به آموختههاى خويش از آنان استناد جسته است. ابوعلى قالى، در شرح واژگان، بيشتر به سخنان لغويان برجسته، بهويژه اصمعى، ابن دريد و [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] استناد مىكند؛ بهگونهاى كه تقريباً هيچ صفحهاى از اين اثر را نمىتوان يافت كه نام يكى از اين دانشمندان در آن نيامده باشد. | ||
ویرایش