پرش به محتوا

آفة أصحاب الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'بخاری' به 'بخاری ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۴: خط ۴۴:
</div>
</div>
==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
'''آفة أصحاب الحديث (رد علی المحدث أبي‌العز عبد‌المغيث الحنبلي و نقاش علمي حول صلاة أبي‌بکر في مرض رسول‌الله صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلم)''' تألیف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی حنبلی]] (متوفی 597ق)، ردیه‌ای بر نوشته شیخ معاصرش عبدالمغیث بن زهیر حربی حنبلی(متوفی 583ق) در مسئله نماز ابوبکر در بیماری پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص40</ref> این اثر با تحقیق و تعلیقه آیة‌الله [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] منتشر شده است.
'''آفة أصحاب الحديث (رد علی المحدث أبي‌العز عبد‌المغيث الحنبلي و نقاش علمي حول صلاة أبي‌بکر في مرض رسول‌الله صلي‌الله‌عليه‌و‌آله‌وسلم)''' تألیف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی حنبلی]] (متوفی 597ق)، ردیه‌ای بر نوشته شیخ معاصرش عبدالمغیث بن زهیر حربی حنبلی(متوفی 583ق) در مسئله نماز ابوبکر در بیماری پیامبر(ص) است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص40</ref> این اثر با تحقیق و تعلیقه آیة‌الله [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۲: خط ۵۲:
یکی از مطالبی که در مقدمه کتاب ذکر شده موضوع کتاب است. آنچه در این کتاب به‌عنوان بیماری رسول‌الله(ص) ذکر شده، بیماری است که به دنبال آن دعوت حق را لبیک گفت. در این ایام رسول‌الله(ص) اشخاص اطراف خود را مورد آزمایش قرار داد که به حقیقت باطن و درجه اخلاص و ایمانشان به مبدأ و اطاعت از رسول‌الله(ص) اطلاع یابد. در این ایام اتفاقاتی رخ داد که اثری چشم‌گیر در پیشرفت دعوت و سرنوشت امت و رستگاری آن داشت. لشکر اسامه، فاجعه روز پنجشنبه و نماز ابوبکر به‌جای پیامبر(ص) از مهم‌ترین آن‌هاست.<ref>ر.ک: همان، ص18-16</ref> ازجمله این اتفاقات نماز ابوبکر به هنگام بیماری پیامبر(ص) است. اکثریت اهل سنت معتقدند که ابوبکر به دستور پیامبر(ص) به‌جای آن حضرت نماز خواند. سپس بین اهل سنت مشهور است که پیامبر(ص) در مسجد حاضر شد و به ابوبکر اقتدا کرد. بعضی موضوع خلافت را بر این قضیه بنا نهاده و آن را یکی از ادله خلافت ابوبکر دانسته‌اند. این قضیه موضوع این کتاب را تشکیل داده است.<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>
یکی از مطالبی که در مقدمه کتاب ذکر شده موضوع کتاب است. آنچه در این کتاب به‌عنوان بیماری رسول‌الله(ص) ذکر شده، بیماری است که به دنبال آن دعوت حق را لبیک گفت. در این ایام رسول‌الله(ص) اشخاص اطراف خود را مورد آزمایش قرار داد که به حقیقت باطن و درجه اخلاص و ایمانشان به مبدأ و اطاعت از رسول‌الله(ص) اطلاع یابد. در این ایام اتفاقاتی رخ داد که اثری چشم‌گیر در پیشرفت دعوت و سرنوشت امت و رستگاری آن داشت. لشکر اسامه، فاجعه روز پنجشنبه و نماز ابوبکر به‌جای پیامبر(ص) از مهم‌ترین آن‌هاست.<ref>ر.ک: همان، ص18-16</ref> ازجمله این اتفاقات نماز ابوبکر به هنگام بیماری پیامبر(ص) است. اکثریت اهل سنت معتقدند که ابوبکر به دستور پیامبر(ص) به‌جای آن حضرت نماز خواند. سپس بین اهل سنت مشهور است که پیامبر(ص) در مسجد حاضر شد و به ابوبکر اقتدا کرد. بعضی موضوع خلافت را بر این قضیه بنا نهاده و آن را یکی از ادله خلافت ابوبکر دانسته‌اند. این قضیه موضوع این کتاب را تشکیل داده است.<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>


نویسنده در ادامه مقدمه مسائلی را مطرح کرده و پاسخ گفته است؛ این‌که آیا ابوبکر به‌جای پیامبر(ص) نماز خواند؟ آیا نماز ابوبکر به امر پیامبر(ص) بود؟ آیا نبی(ص) با شدت بیماری که داشت به مسجد رفت؟ آیا آن حضرت به ابوبکر اقتدا کرد؟ نویسنده هر یک از این سؤالات را مورد نقد و بررسی قرار داده و سؤال آخر را حواله به ابن جوزی داده و چنین می‌نویسد: پاسخ این سؤال را به ابن جوزی وامی‌گذاریم که قول او مورد اعتماد است؛ چراکه ایشان از عالمان بزرگ و محدث مشهور اهل سنت است؛ همچنین از ذریه ابوبکر بن ابی‌قحافه و از مدافعین اوست و دیگر این‌که از متعصبین شدید در باب مناقب اهل‌بیت و [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است. همان‌گونه که آرای او در جرح‌وتعدیل شاهد بر این مطلب است.<ref>ر.ک: همان، ص39-19</ref>  
نویسنده در ادامه مقدمه مسائلی را مطرح کرده و پاسخ گفته است؛ این‌که آیا ابوبکر به‌جای پیامبر(ص) نماز خواند؟ آیا نماز ابوبکر به امر پیامبر(ص) بود؟ آیا نبی(ص) با شدت بیماری که داشت به مسجد رفت؟ آیا آن حضرت به ابوبکر اقتدا کرد؟ نویسنده هر یک از این سؤالات را مورد نقد و بررسی قرار داده و سؤال آخر را حواله به ابن جوزی داده و چنین می‌نویسد: پاسخ این سؤال را به ابن جوزی وامی‌گذاریم که قول او مورد اعتماد است؛ چراکه ایشان از عالمان بزرگ و محدث مشهور اهل سنت است؛ همچنین از ذریه ابوبکر بن ابی‌قحافه و از مدافعین اوست و دیگر این‌که از متعصبین شدید در باب مناقب اهل‌بیت و [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] است. همان‌گونه که آرای او در جرح‌وتعدیل شاهد بر این مطلب است.<ref>ر.ک: همان، ص39-19</ref>  


کتاب مورد بحث با عناوین دیگری چون «آفة أصحاب الحدیث و الرد علی عبدالمغیث» و «آفات أصحاب الحدیث» نیز نامیده شده است. این کتاب در موضوع خود بی‌نظیر و در مفادش بکر و نو است. در مسئله نماز ابوبکر بحث و تحقیقی مستوفات ارائه کرده تا این‌که حق را آشکار و حقیقتی که دیگر علمای اهل سنت مکرر سعی در مخفی کردن آن داشته‌اند را کشف کند.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>  
کتاب مورد بحث با عناوین دیگری چون «آفة أصحاب الحدیث و الرد علی عبدالمغیث» و «آفات أصحاب الحدیث» نیز نامیده شده است. این کتاب در موضوع خود بی‌نظیر و در مفادش بکر و نو است. در مسئله نماز ابوبکر بحث و تحقیقی مستوفات ارائه کرده تا این‌که حق را آشکار و حقیقتی که دیگر علمای اهل سنت مکرر سعی در مخفی کردن آن داشته‌اند را کشف کند.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>  


اولین باب کتاب با این عبارت آغاز شده است که دو مرتبه رسول‌الله(ص) پشت سر ابوبکر نماز گزارد. اما بار اول در زمان عافیت رسول‌الله(ص) در اولین سال هجرت است. این حدیث با ذکر سند از [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]]   نقل شده است. پس‌ازآن در ذیل عنوان «فصل» نماز دوم ابوبکر که به هنگام بیماری پیامبر(ص) بوده به نقل از [[صحيح مسلم]] و [[صحيح البخاري|بخاری]] نقل شده است. در روایت دوم چنین آمده که بیماری پیامبر کمی بهتر شد و لذا از خانه به سمت مسجد رفت و قرائت نماز را ازآنجایی‌که ابوبکر خوانده بود ادامه داد و ابوبکر به پیامبر(ص) و مردم به ابوبکر اقتدا کردند. نویسنده پس از نقل احادیث تصریح می‌کند که احادیث صحاح آشکارترین دلیل بر این مطلب است که رسول‌الله(ص) امام ابوبکر بوده و به گفته راویان، ابوبکر به رسول‌الله(ص) اقتدا کرده است بنابراین این خود دلیل بر این است رسول‌الله(ص) امام بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص72-63</ref>  
اولین باب کتاب با این عبارت آغاز شده است که دو مرتبه رسول‌الله(ص) پشت سر ابوبکر نماز گزارد. اما بار اول در زمان عافیت رسول‌الله(ص) در اولین سال هجرت است. این حدیث با ذکر سند از [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] نقل شده است. پس‌ازآن در ذیل عنوان «فصل» نماز دوم ابوبکر که به هنگام بیماری پیامبر(ص) بوده به نقل از [[صحيح مسلم]] و [[صحيح البخاري|بخاری]] نقل شده است. در روایت دوم چنین آمده که بیماری پیامبر کمی بهتر شد و لذا از خانه به سمت مسجد رفت و قرائت نماز را ازآنجایی‌که ابوبکر خوانده بود ادامه داد و ابوبکر به پیامبر(ص) و مردم به ابوبکر اقتدا کردند. نویسنده پس از نقل احادیث تصریح می‌کند که احادیث صحاح آشکارترین دلیل بر این مطلب است که رسول‌الله(ص) امام ابوبکر بوده و به گفته راویان، ابوبکر به رسول‌الله(ص) اقتدا کرده است بنابراین این خود دلیل بر این است رسول‌الله(ص) امام بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص72-63</ref>  


نویسنده در سومین باب کتاب، جمیع احادیثی که عبدالمغیث حربی ذکر کرده را سست دانسته است. وی در رد آن، این دلیل را کافی دانسته که هیچ یک از این احادیث در کتب صحاح ذکر نشده است و [[صحيح البخاري|بخاری]] و مسلم کلمه‌ای از آن را ذکر نکرده‌اند. وی پیش از توضیح دلیل سستی این احادیث، به بحث «آفات حدیث» که به گفته خود در کتاب الموضوعات بخش زیادی از آن را مطرح کرده است، اشاره می‌کند تا کسی بر روات ثقه مقدم نشود. عبدالرحمن بن جوزی راویان را دو قسم می‌داند: گروهی که دروغشان آشکار است که امری روشن است و نیازی به توضیح ندارد. گروهی نیز ثقه و صالح و زاهد هستند که شک در صحت حدیث آنان مجاز نیست. اما دراین‌بین آفت‌هایی وجود دارد که خبره در این موضوع آن را می‌شناسد. گروهی از مردم اگرچه زاهد و پارسا هستند اما از حفظ و تشخیص غافل می‌شوند لذا مطالبی را به روایاتشان اضافه می‌کنند. گروهی نیز کتاب‌هایشان از بین می‌رود یا می‌سوزد، پس روایات را حفظ می‌کنند و مطالبی ذهنی خود را با روایات مخلوط می‌کنند و اسانید را تغییر می‌دهند و خود هم نمی‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص77-76</ref>  
نویسنده در سومین باب کتاب، جمیع احادیثی که عبدالمغیث حربی ذکر کرده را سست دانسته است. وی در رد آن، این دلیل را کافی دانسته که هیچ یک از این احادیث در کتب صحاح ذکر نشده است و [[صحيح البخاري|بخاری]] و مسلم کلمه‌ای از آن را ذکر نکرده‌اند. وی پیش از توضیح دلیل سستی این احادیث، به بحث «آفات حدیث» که به گفته خود در کتاب الموضوعات بخش زیادی از آن را مطرح کرده است، اشاره می‌کند تا کسی بر روات ثقه مقدم نشود. عبدالرحمن بن جوزی راویان را دو قسم می‌داند: گروهی که دروغشان آشکار است که امری روشن است و نیازی به توضیح ندارد. گروهی نیز ثقه و صالح و زاهد هستند که شک در صحت حدیث آنان مجاز نیست. اما دراین‌بین آفت‌هایی وجود دارد که خبره در این موضوع آن را می‌شناسد. گروهی از مردم اگرچه زاهد و پارسا هستند اما از حفظ و تشخیص غافل می‌شوند لذا مطالبی را به روایاتشان اضافه می‌کنند. گروهی نیز کتاب‌هایشان از بین می‌رود یا می‌سوزد، پس روایات را حفظ می‌کنند و مطالبی ذهنی خود را با روایات مخلوط می‌کنند و اسانید را تغییر می‌دهند و خود هم نمی‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص77-76</ref>  


نویسنده بر این مدعای خود مواردی را از باب نمونه ذکر می‌کند؛ بقیة بن ولید شخصی است که به کثیر التدلیس معروف است لکن محدثین و ثقات از او روایت نقل می‌کنند.<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>
نویسنده بر این مدعای خود مواردی را از باب نمونه ذکر می‌کند؛ بقیة بن ولید شخصی است که به کثیر التدلیس معروف است لکن محدثین و ثقات از او روایت نقل می‌کنند.<ref>ر.ک: همان، ص79</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش