۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لالدين' به 'لالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'نالدين' به 'نالدين') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''علاء الدوله احمد بن محمد بن احمد بيابانكى سمنانى''' از بزرگان تصوف ايرانى و از شاعران و نويسندگان سدههاى هفتم و هشتم هجرى قمرى بود. او را از لحاظ مقام دينى، به لقب | '''علاء الدوله احمد بن محمد بن احمد بيابانكى سمنانى''' از بزرگان تصوف ايرانى و از شاعران و نويسندگان سدههاى هفتم و هشتم هجرى قمرى بود. او را از لحاظ مقام دينى، به لقب ركنالدين و به مناسبت خدمات جوانىاش در دستگاه ديوانى، علاء الدوله ملقب ساختهاند. محققين و مورخين به واسطه قطبيت و ارشاد، وى را «شيخ» و بعضى به مناسبت اصطلاح رايج فرق صوفيه، او را «شاه علاءالدوله» خواندهاند. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
تحصيلات ابتدايى وى در مكتبخانه محلى بيابانك بوده است. تا سن پانزده سالگى از علوم عقلى و نظمى چيزى آموخت و آنگاه به همراه عموى خويش، ملك جلالالدين، در دستگاه ارغونخان وارد شد و به تدريج مقرب درگاه شاه ايلخانى شد و داراى قبا، كلاه و سلاح گرديد و در اندك مدت مورد توجه و عنايت خاص قرار گرفت. | تحصيلات ابتدايى وى در مكتبخانه محلى بيابانك بوده است. تا سن پانزده سالگى از علوم عقلى و نظمى چيزى آموخت و آنگاه به همراه عموى خويش، ملك جلالالدين، در دستگاه ارغونخان وارد شد و به تدريج مقرب درگاه شاه ايلخانى شد و داراى قبا، كلاه و سلاح گرديد و در اندك مدت مورد توجه و عنايت خاص قرار گرفت. | ||
پدر شيخ علاء الدوله، محمد، ملقب به ملك شرفالدين، در دستگاه سلطنت ارغونخان و غازانخان پادشاهان ايلخانى، داراى مقام، منزلت، اعتبار و عزت بود. مادر شيخ، خواهر | پدر شيخ علاء الدوله، محمد، ملقب به ملك شرفالدين، در دستگاه سلطنت ارغونخان و غازانخان پادشاهان ايلخانى، داراى مقام، منزلت، اعتبار و عزت بود. مادر شيخ، خواهر ركنالدين صاين، از عالمان و قاضيان بزرگ عهد ايلخانى بود و علاء الدوله، فقه و حديث را نزد او فرا گرفت. | ||
سال ورود شيخ به ديوان ايلخانيان را 674ق نگاشتهاند، اما خدمتش در اين دربار چيزى نپاييد. شيخ خود مىگويد: جنگى كه بين سلطان و عمويش- سلطان احمد تكودار- در قلب قزوين در گرفت (683ق) در آنگاه من بيست و چهار سال داشتم و از همراهان و ملازمان ارغوخان بودم. | سال ورود شيخ به ديوان ايلخانيان را 674ق نگاشتهاند، اما خدمتش در اين دربار چيزى نپاييد. شيخ خود مىگويد: جنگى كه بين سلطان و عمويش- سلطان احمد تكودار- در قلب قزوين در گرفت (683ق) در آنگاه من بيست و چهار سال داشتم و از همراهان و ملازمان ارغوخان بودم. | ||
اما خدمت به ارغونشاه را ترك نگفت تا سال 685ق فرارسيد و شيخ به واسطه كسالت، خدمت ايلخانيان را ترك و به موطن خود سمنان بازگشت و در بيست و شش سالگى، به تحصيل و دانش و تهذيب اخلاق و طلب سلوك، همت گماشت. ادبيات عرب را نزد سيد اخفش و علم فقه را نزد سيد تاجالدين آموخت و از | اما خدمت به ارغونشاه را ترك نگفت تا سال 685ق فرارسيد و شيخ به واسطه كسالت، خدمت ايلخانيان را ترك و به موطن خود سمنان بازگشت و در بيست و شش سالگى، به تحصيل و دانش و تهذيب اخلاق و طلب سلوك، همت گماشت. ادبيات عرب را نزد سيد اخفش و علم فقه را نزد سيد تاجالدين آموخت و از ركنالدين صايم و رشيد ابن ابى القاسم استماع حديث نمود و اجازه روايت گرفت. | ||
سير و سلوك عرفانى وى، از كنارهگيرى خدمات ديوانى و انفاق و تطهير اموالش آغاز شد، چنانكه غلامان و كنيزان خود را آزاد ساخت و حقوقى را كه از ديگران بر عهده وى بود، رها كرد و اموال خود را وقف نمود و خانقاه سكاكيه سمنان را كه منسوب به شيخ حسن سكاك سمنانى، از مشايخ قرن پنجم و ششم هجرى بود، بازسازى نمود. | سير و سلوك عرفانى وى، از كنارهگيرى خدمات ديوانى و انفاق و تطهير اموالش آغاز شد، چنانكه غلامان و كنيزان خود را آزاد ساخت و حقوقى را كه از ديگران بر عهده وى بود، رها كرد و اموال خود را وقف نمود و خانقاه سكاكيه سمنان را كه منسوب به شيخ حسن سكاك سمنانى، از مشايخ قرن پنجم و ششم هجرى بود، بازسازى نمود. |
ویرایش