۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صحیح بخاری' به 'صحيح البخاري') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه مجلسی' به 'علامه مجلسی ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
فصل سوم با ذکر روایت امام حسن(ع) در رابطه با عبادت مادرش فاطمه(س) آغاز شده است. در یک شب جمعه حضرت زهرا(س) تا صبح عبادت نمود و برای خود هیچ دعا نکرد و تنها برای مؤمنین و مؤمنات دعا نمود. سپس در پاسخ به پرسس فرزندش که چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی، فرمود: «فرزندم اول همسایه سپس خانه». این روایت از علل الشرایع شیخ صدوق نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> در این فصل نیز چهار روایت ذکر است که آخرین آنها داستان تسبیح حضرت زهرا(س) در [[صحيح البخاري]] از علی(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص94</ref> | فصل سوم با ذکر روایت امام حسن(ع) در رابطه با عبادت مادرش فاطمه(س) آغاز شده است. در یک شب جمعه حضرت زهرا(س) تا صبح عبادت نمود و برای خود هیچ دعا نکرد و تنها برای مؤمنین و مؤمنات دعا نمود. سپس در پاسخ به پرسس فرزندش که چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی، فرمود: «فرزندم اول همسایه سپس خانه». این روایت از علل الشرایع شیخ صدوق نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> در این فصل نیز چهار روایت ذکر است که آخرین آنها داستان تسبیح حضرت زهرا(س) در [[صحيح البخاري]] از علی(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص94</ref> | ||
در بخشی از هشتمین فصل کتاب، موضوع عصمت انبیا و ائمه(ع) از دیدگاه شیعه مطرح شده است. علامه مجلسی دراینباره چنین مینویسد: علمای امامیه بر عصمت انبیا و ائمه(ع) از گناهان صغیره و کبیره، از روی عمد، خطا و نسیان، قبل از نبوت و امامت و پسازآن بلکه از وقت ولادت تا زمان ملاقات پروردگار اجماع دارند؛ در این موضوع تنها شیخ صدوق و استادش؛ ابن ولید، سهو از سوی پروردگار نه سهوی از سوی شیطان است را در غیر ابلاغ دین و بیان احکام جایز دانستهاند. مخالفت این دو تن به اجماع خللی وارد نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref> | در بخشی از هشتمین فصل کتاب، موضوع عصمت انبیا و ائمه(ع) از دیدگاه شیعه مطرح شده است. [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] دراینباره چنین مینویسد: علمای امامیه بر عصمت انبیا و ائمه(ع) از گناهان صغیره و کبیره، از روی عمد، خطا و نسیان، قبل از نبوت و امامت و پسازآن بلکه از وقت ولادت تا زمان ملاقات پروردگار اجماع دارند؛ در این موضوع تنها شیخ صدوق و استادش؛ ابن ولید، سهو از سوی پروردگار نه سهوی از سوی شیطان است را در غیر ابلاغ دین و بیان احکام جایز دانستهاند. مخالفت این دو تن به اجماع خللی وارد نمیکند<ref>ر.ک: همان، ص174</ref> | ||
در ابتدای یازدهمین فصل کتاب به روایت دیگری در نفی غلو و رد غلات از سوی ائمه(ع) اشاره شده است. در این روایت که محمد بن قولویه به اسنادش از علی بن مهزیار نقل کرده، امام جواد(ع) ابوالخطاب را که از او بهعنوان مؤسس فرقه خطابیه یاد میشود مورد لعن قرار داده است. در ادامه این فصل مناجات آنحضرت در طلب حج و نیز نماز خاصه ایشان که در هر رکعت یک مرتبه حمد و هفت مرتبه اخلاص خوانده میشود ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص247-245</ref> | در ابتدای یازدهمین فصل کتاب به روایت دیگری در نفی غلو و رد غلات از سوی ائمه(ع) اشاره شده است. در این روایت که محمد بن قولویه به اسنادش از علی بن مهزیار نقل کرده، امام جواد(ع) ابوالخطاب را که از او بهعنوان مؤسس فرقه خطابیه یاد میشود مورد لعن قرار داده است. در ادامه این فصل مناجات آنحضرت در طلب حج و نیز نماز خاصه ایشان که در هر رکعت یک مرتبه حمد و هفت مرتبه اخلاص خوانده میشود ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص247-245</ref> | ||
در ابتدای فصل چهاردهم، دیدگاه امام زمان(عج) درباره غلات در ضمن توقیعی که در جواب نامه محمد بن علی بن هلال کرخی نوشتهاند ذکر شده است. امام در این توقیع غلات را با تعبیر «جهلاء و حمقاء» یاد کرده است. علامه مجلسی در توضیح بخشی از این توقیع، نفی علم غیب از انبیا و اولیا را به معنای غیر وحی و الهام دانسته است. وی معتقد است که نفی علم غیب از طریق وحی و الهام ممکن نیست چراکه بیشترین معجزات انبیا و اوصیا(ع) اخبار از غیب است<ref>ر.ک: همان، ص266-265</ref> | در ابتدای فصل چهاردهم، دیدگاه امام زمان(عج) درباره غلات در ضمن توقیعی که در جواب نامه محمد بن علی بن هلال کرخی نوشتهاند ذکر شده است. امام در این توقیع غلات را با تعبیر «جهلاء و حمقاء» یاد کرده است. [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] در توضیح بخشی از این توقیع، نفی علم غیب از انبیا و اولیا را به معنای غیر وحی و الهام دانسته است. وی معتقد است که نفی علم غیب از طریق وحی و الهام ممکن نیست چراکه بیشترین معجزات انبیا و اوصیا(ع) اخبار از غیب است<ref>ر.ک: همان، ص266-265</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش