۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن قتیبه' به 'ابن قتیبه ') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
# بلاذرى (متوفی 270ق)، در کتاب «أنساب الأشراف» نقل مىکند: | # بلاذرى (متوفی 270ق)، در کتاب «أنساب الأشراف» نقل مىکند: | ||
#:«إِنَّ أَبٰابَکرٍ أَرْسَلَ إلىٰ عَلی یریدُ الْبَیعَةَ فَلَمْ یبٰایعْ، فَجٰاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتیلةٌ! فَلَقیتْهُ فٰاطِمَةُ عَلَى الْبٰابِ. فَقٰالَتْ فٰاطِمَةُ: یابْنَ الْخَطّاب، أَتَرٰاک مُحْرِقاً عَلی بٰابی؟ قٰالَ: نَعَمْ، وَذٰلِک أَقْوىٰ فیمٰا جٰاءَ بِهِ ابُوک...»؛ ابوبکر به دنبال على(ع) فرستاد تا بیعت کند؛ ولى على(ع) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه روبهرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مىبینم درصدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!». | #:«إِنَّ أَبٰابَکرٍ أَرْسَلَ إلىٰ عَلی یریدُ الْبَیعَةَ فَلَمْ یبٰایعْ، فَجٰاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتیلةٌ! فَلَقیتْهُ فٰاطِمَةُ عَلَى الْبٰابِ. فَقٰالَتْ فٰاطِمَةُ: یابْنَ الْخَطّاب، أَتَرٰاک مُحْرِقاً عَلی بٰابی؟ قٰالَ: نَعَمْ، وَذٰلِک أَقْوىٰ فیمٰا جٰاءَ بِهِ ابُوک...»؛ ابوبکر به دنبال على(ع) فرستاد تا بیعت کند؛ ولى على(ع) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه روبهرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مىبینم درصدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!». | ||
# ابن قتیبه (212-276ق) در کتاب «الإمامة و السیاسة» مىنویسد: «إنّ أبٰابَکرٍ(رض) تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیعَتِهِ عِنْدَ عَلی کرَّمَ اللّٰهُ وَجْهَهُ فَبَعَثَ إِلَیهِمْ عُمَرُ فَجٰاءَ فَنٰادٰاهُمْ وَ هُمْ فی دٰارِ عَلی، فَأَبَوْا أَنْ یخْرُجُوا فَدَعٰا بِالْحَطَبِ وَ قٰالَ: وَالَّذی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّهٰا عَلىٰ مَنْ فیهٰا، فَقیلَ لَهُ: یٰا أبا حَفصٍ إِنَّ فیهٰا فٰاطِمَةَ فَقٰالَ، وَإِنْ!؛ ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه على(ع) گردآمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به درِ خانه على(ع) آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را با شما آتش مىزنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص در این خانه، فاطمه(س) هست، گفت : باشد!».<ref>همان، ص10-13</ref> | # [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]] (212-276ق) در کتاب «الإمامة و السیاسة» مىنویسد: «إنّ أبٰابَکرٍ(رض) تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیعَتِهِ عِنْدَ عَلی کرَّمَ اللّٰهُ وَجْهَهُ فَبَعَثَ إِلَیهِمْ عُمَرُ فَجٰاءَ فَنٰادٰاهُمْ وَ هُمْ فی دٰارِ عَلی، فَأَبَوْا أَنْ یخْرُجُوا فَدَعٰا بِالْحَطَبِ وَ قٰالَ: وَالَّذی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أَوْ لأَحْرَقَنَّهٰا عَلىٰ مَنْ فیهٰا، فَقیلَ لَهُ: یٰا أبا حَفصٍ إِنَّ فیهٰا فٰاطِمَةَ فَقٰالَ، وَإِنْ!؛ ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه على(ع) گردآمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به درِ خانه على(ع) آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را با شما آتش مىزنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص در این خانه، فاطمه(س) هست، گفت : باشد!».<ref>همان، ص10-13</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش