۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==گوناگونی اشعار== | ==گوناگونی اشعار== | ||
شعر این دیوان، با توجه به پایگاه راویانش، و با توجه به ساختارها و معانى و انگیزههاى شعرى، بر چند گونه است: گونهاى که به قطع از سرودههاى امام است، مانند رجزها و سرودههایى که در منابع معتبر به تواتر و تکرار از حضرت دانسته مىشود. گونهاى که از شاعران دیگر است و حضرت در ضمن سخن بدانها تمثل جسته است. گونهاى که در آن، لفظ از دیگران و معنى از امام(ع) است؛ بدین معنی که سرایندگان، سخنان نغز امام را به رشته نظم کشیدهاند، که دراینصورت برابرى و هم عیاری نظم شاعران را با کلام امام چشم نمىتوان داشت. گونهاى که شرح منظوم واقعه یا گزارشى است که در احوال حضرت آوردهاند. گونهاى که دوستداران امام به زبان حالى از حالات او سرودهاند. رجزى که از هماوردان امام در جنگهاست که امام رجزى در پاسخشان سروده، و رجز حریف و پاسخ امام هردو در دیوان آمده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص9</ref> | شعر این دیوان، با توجه به پایگاه راویانش، و با توجه به ساختارها و معانى و انگیزههاى شعرى، بر چند گونه است: گونهاى که به قطع از سرودههاى امام است، مانند رجزها و سرودههایى که در منابع معتبر به تواتر و تکرار از حضرت دانسته مىشود. گونهاى که از شاعران دیگر است و حضرت در ضمن سخن بدانها تمثل جسته است. گونهاى که در آن، لفظ از دیگران و معنى از امام(ع) است؛ بدین معنی که سرایندگان، سخنان نغز امام را به رشته نظم کشیدهاند، که دراینصورت برابرى و هم عیاری نظم شاعران را با کلام امام چشم نمىتوان داشت. گونهاى که شرح منظوم واقعه یا گزارشى است که در احوال حضرت آوردهاند. گونهاى که دوستداران امام به زبان حالى از حالات او سرودهاند. رجزى که از هماوردان امام در جنگهاست که امام رجزى در پاسخشان سروده، و رجز حریف و پاسخ امام هردو در دیوان آمده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص9</ref> | ||
==چگونگی تصحیح و ترجمه== | ==چگونگی تصحیح و ترجمه== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#براى آسانى مراجعه به تعلیقات، شعرهاى دیوان را از قطعهها و تکبیتها، با شماره مشخص داشتهایم، که این، ابیات و رجزهاى هماوردان امام را که به مناسبت پاسخ امام به آنها، ثبت شدهاند نیز در بر میگیرد، تا خواننده با دنبال کردن شماره قطعه و یافتن ردیف هر بیت و ترجمه آن، (در ستون سمت راست تعلیقات پایانى) یادداشتهاى گوناگون مربوط به هر قطعه و بیت و واژه را بهآسانی بیابد. ترجمه هر بیت را با نشانه * که در معنى خود با «بیت» (خانه) تناسبى دارد، مشخص کردهایم. در شمارش شعرهاى سه لختی و پنج لختی و.. که لخت (مصراع) آخر تک میافتد، لخت فرد، چه در متن و چه در ترجمه، در حکم بیت است. | #براى آسانى مراجعه به تعلیقات، شعرهاى دیوان را از قطعهها و تکبیتها، با شماره مشخص داشتهایم، که این، ابیات و رجزهاى هماوردان امام را که به مناسبت پاسخ امام به آنها، ثبت شدهاند نیز در بر میگیرد، تا خواننده با دنبال کردن شماره قطعه و یافتن ردیف هر بیت و ترجمه آن، (در ستون سمت راست تعلیقات پایانى) یادداشتهاى گوناگون مربوط به هر قطعه و بیت و واژه را بهآسانی بیابد. ترجمه هر بیت را با نشانه * که در معنى خود با «بیت» (خانه) تناسبى دارد، مشخص کردهایم. در شمارش شعرهاى سه لختی و پنج لختی و.. که لخت (مصراع) آخر تک میافتد، لخت فرد، چه در متن و چه در ترجمه، در حکم بیت است. | ||
#در مرحله ترجمه، روش نگارنده همان است که در ترجمه قرآن کریم و پیش از آن در ترجمه تجارب الأمم ابوعلی مسکویه داشته است: کوشش براى رسیدن به گزارهای پایاپاى با متن. چه، آزاد نهادن قلم در ترجمه، چندانکه گاه نثر را روانتر و شادابتر و خواندنیتر میسازد، آن را از ویژگیهاى بیانى متن دور میسازد و خواننده را از تصورى که باید از یک متن کهن، هم به میانجیگرى ترجمه پدید آید، باز میدارد. ازاینرو، نگارنده کوشیده است چندانکه به ساختار سخن پارسى آسیب نزند پاس واژگان و ساختار سخن متن را بدارد و از آبوتاب زائد پرهیز کند. ولى عنوانهاى فارسى ترجمه شعرها لزوماً ترجمه لفظ به لفظ عنوانهاى متن عربى آنها نیست. | #در مرحله ترجمه، روش نگارنده همان است که در ترجمه قرآن کریم و پیش از آن در ترجمه تجارب الأمم ابوعلی مسکویه داشته است: کوشش براى رسیدن به گزارهای پایاپاى با متن. چه، آزاد نهادن قلم در ترجمه، چندانکه گاه نثر را روانتر و شادابتر و خواندنیتر میسازد، آن را از ویژگیهاى بیانى متن دور میسازد و خواننده را از تصورى که باید از یک متن کهن، هم به میانجیگرى ترجمه پدید آید، باز میدارد. ازاینرو، نگارنده کوشیده است چندانکه به ساختار سخن پارسى آسیب نزند پاس واژگان و ساختار سخن متن را بدارد و از آبوتاب زائد پرهیز کند. ولى عنوانهاى فارسى ترجمه شعرها لزوماً ترجمه لفظ به لفظ عنوانهاى متن عربى آنها نیست. | ||
#سخن کهن، در هر زبانى، بهویژه سخن منظوم داراى کنایهها و استعارههایى است که اینک از فضاى قرینهها و عرف بیانى آنها فاصلهاى بسیار داریم و بسیارى از نکتههاى ظریف آن بر ما پوشیده است و کتب لغت و منابع توضیح نیز در بسیارى جایها از پاسخ دریغ میورزند. هم بدین روی، در پارهاى جایها، بهویژه در ترجمه برخى ابیات بهویژه رجزها که در معانى شعرى خود گاه به شعر نو روزگار ما میمانند، کار ترجمه چندان آسان نبوده است<ref>ر.ک: همان، ص28-25</ref> | #سخن کهن، در هر زبانى، بهویژه سخن منظوم داراى کنایهها و استعارههایى است که اینک از فضاى قرینهها و عرف بیانى آنها فاصلهاى بسیار داریم و بسیارى از نکتههاى ظریف آن بر ما پوشیده است و کتب لغت و منابع توضیح نیز در بسیارى جایها از پاسخ دریغ میورزند. هم بدین روی، در پارهاى جایها، بهویژه در ترجمه برخى ابیات بهویژه رجزها که در معانى شعرى خود گاه به شعر نو روزگار ما میمانند، کار ترجمه چندان آسان نبوده است<ref>ر.ک: همان، ص28-25</ref> | ||
نسخه دیگر این اثر توسط مصطفی زمانی ترجمه شده است. به مطالب مصحح باید افزود که در نسخه زمانی در ذیل هر ترجمه، اشعار فارسی حسین میبدی مرتبط با موضوع ذکر شده است که در نسخه امامی تنها به ترجمه بسنده شده است. | نسخه دیگر این اثر توسط مصطفی زمانی ترجمه شده است. به مطالب مصحح باید افزود که در نسخه زمانی در ذیل هر ترجمه، اشعار فارسی حسین میبدی مرتبط با موضوع ذکر شده است که در نسخه امامی تنها به ترجمه بسنده شده است. |
ویرایش