۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#اين دو جلال ([[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] و [[محلی، محمد بن احمد|جلالالدين مَحلّى]]) از نظر فقهى، شافعى هستند و از نظر كلامى، جزو اشاعره<ref>مدخل تفسير الجلالين، دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص681</ref>، ولى صاوى (حاشيهنويس) مالكى است. | #اين دو جلال ([[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدين سيوطى]] و [[محلی، محمد بن احمد|جلالالدين مَحلّى]]) از نظر فقهى، شافعى هستند و از نظر كلامى، جزو اشاعره<ref>مدخل تفسير الجلالين، دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص681</ref>، ولى صاوى (حاشيهنويس) مالكى است. | ||
#از ميان حواشى و شروح تفسير الجلالين، نوشته دو انديشمند شهرت بسيارى دارد: حاشيه جَمل از سليمان بن عمر عجيلى، مشهور به جَمل (متوفى 1204) با عنوان «الفتوحات الإلهية بتوضيح تفسير الجلالين للدقائق الخفية» و حاشيه ديگر از شاگردِ وى احمد بن محمد خلوتى، مشهور به صاوى (1175-1241) كه با عنوان «حاشية العلامة الصاوي على تفسير الجلالين» چاپ شده است<ref>مدخل تفسير الجلالين، همان، ج3، ص682</ref> | #از ميان حواشى و شروح تفسير الجلالين، نوشته دو انديشمند شهرت بسيارى دارد: حاشيه جَمل از سليمان بن عمر عجيلى، مشهور به جَمل (متوفى 1204) با عنوان «الفتوحات الإلهية بتوضيح تفسير الجلالين للدقائق الخفية» و حاشيه ديگر از شاگردِ وى احمد بن محمد خلوتى، مشهور به صاوى (1175-1241) كه با عنوان «حاشية العلامة الصاوي على تفسير الجلالين» چاپ شده است<ref>مدخل تفسير الجلالين، همان، ج3، ص682</ref> | ||
#متأسفانه در نسخه حاضر گاهى مطالب حاشيهنويس تحريف شده است؛ بهعنوان مثال: او در تفسير آيه 7 سوره فاطر: {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُواْ لهَمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِير|سوره=فاطر|آیه=۷}}كسانى كه راه كفر پيش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست»، نوشته: «و قيل هذه الآية نزلت في الخوارج الذين يحرفون تأويل الكتاب و السنة و يستحلون بذلك دماء المسلمين و أموالهم كما هو مشاهد الآن في نظائرهم و هم فرقة بأرض الحجاز يقال لهم الوهابية يحسبون أنهم على شيء؛ ألا إنهم هم الكاذبون؛ استحوذ عليهم الشيطان، فأنساهم ذكر الله؛ أولئك حزب الشيطان؛ ألا إن حزب الشيطان هم الخاسرون؛ نسأل الله أن يقطع دابرهم»<ref>حاشية الصاوي على تفسير الجلالين، ج5، ص78</ref>، چاپ دار إحياء التراث العربي)؛ «گفته شده است كه اين آيه در مورد خوارج نازل شده است كه معانى عبارات كتاب و سنت را تحريف مىكنند و به اين وسيله خون و مال مسلمانان را حلال مىشمرند. چيزى كه هماكنون نيز در گروههايى شبيه ايشان ديده مىشود كه ايشان گروهى در زمين حجاز هستند كه به ايشان وهابيت گفته مىشود و گمان مىكنند كه بر راه راست هستند، اما ايشان دروغگويانند. شيطان بر ايشان غالب شده و ايشان را از ياد خدا باز داشته است. آگاه باشيد كه لشگر شيطان زيانكارانند؛ از خداوند مىخواهيم كه نسل ايشان را منقطع كند». اما متأسفانه وهابىها در چاپ دارالكتب العلمية، بيروت، با تحقيق محمد عبدالسلام شاهين و همچنين در چاپ حاضر، عبارت «كما هو مشاهد الآن في نظائرهم و هم فرقة بأرض الحجاز يقال لهم الوهابية يحسبون أنهم على شيء؛ ألا إنهم هم الكاذبون» را حذف كردهاند<ref>مقايسه شود با: متن كتاب، ج3، ص275</ref> | #متأسفانه در نسخه حاضر گاهى مطالب حاشيهنويس تحريف شده است؛ بهعنوان مثال: او در تفسير آيه 7 سوره فاطر: {{متن قرآن|الَّذِينَ كَفَرُواْ لهَمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِير|سوره=فاطر|آیه=۷}}كسانى كه راه كفر پيش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست»، نوشته: «و قيل هذه الآية نزلت في الخوارج الذين يحرفون تأويل الكتاب و السنة و يستحلون بذلك دماء المسلمين و أموالهم كما هو مشاهد الآن في نظائرهم و هم فرقة بأرض الحجاز يقال لهم الوهابية يحسبون أنهم على شيء؛ ألا إنهم هم الكاذبون؛ استحوذ عليهم الشيطان، فأنساهم ذكر الله؛ أولئك حزب الشيطان؛ ألا إن حزب الشيطان هم الخاسرون؛ نسأل الله أن يقطع دابرهم»<ref>حاشية الصاوي على تفسير الجلالين، ج5، ص78</ref>، چاپ دار إحياء التراث العربي)؛ «گفته شده است كه اين آيه در مورد خوارج نازل شده است كه معانى عبارات كتاب و سنت را تحريف مىكنند و به اين وسيله خون و مال مسلمانان را حلال مىشمرند. چيزى كه هماكنون نيز در گروههايى شبيه ايشان ديده مىشود كه ايشان گروهى در زمين حجاز هستند كه به ايشان وهابيت گفته مىشود و گمان مىكنند كه بر راه راست هستند، اما ايشان دروغگويانند. شيطان بر ايشان غالب شده و ايشان را از ياد خدا باز داشته است. آگاه باشيد كه لشگر شيطان زيانكارانند؛ از خداوند مىخواهيم كه نسل ايشان را منقطع كند». اما متأسفانه وهابىها در چاپ دارالكتب العلمية، بيروت، با تحقيق محمد عبدالسلام شاهين و همچنين در چاپ حاضر، عبارت «كما هو مشاهد الآن في نظائرهم و هم فرقة بأرض الحجاز يقال لهم الوهابية يحسبون أنهم على شيء؛ ألا إنهم هم الكاذبون» را حذف كردهاند<ref>مقايسه شود با: متن كتاب، ج3، ص275</ref> يادآورى: راهيابى به تحريفى كه در حذف نام وهابيت در تفسير آيه 7 سوره فاطر در اين نسخه از كتاب حاضر رخ داده، به كمك جستجوى اينترنتى حاصل شد.<ref>مراجعه شود به پايگاه مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر(عج) كه در زمينه نقد وهابيت بهصورت تخصصى فعال است؛ قابل دسترسى در تاريخ 21 اسفند 1393، به آدرس ذيل:http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank shobheh&id 33</ref> | ||
#حاشيهنويس در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات ديگر نگارش آن را معين نكرده، با اشاره به اهميت علم تفسير نوشته است: تفسير جلالين از آثار مهمّ تفسيرى است كه بسيارى از انديشوران به آن اهتمام دارند و به من چنين الهام شد كه آن را قرائت كنم؛ پس به آن مشغول شدم و بر آن مطلبى نوشتم كه آن را از حاشيه شيخ علامه محقق مدقق باتقوا شيخ سليمان جمل گرفتم و مطالب و فوائدى بر آن افزودم و فقط بر تلخيص اين حاشيه اكتفا كردم؛ چون آن را از همه كتابهاى تفسير موجود خلاصهگيرى كرده و به حدود بيست كتاب از آنها، مانند بيضاوى، خازن، خطيب، سمين، ابوالسعود، كواشى، بحر و نهر و ساقيه، قرطبى، كشاف، ابن عطيه، تحبير و اتقان استناد كرده است. اين كتاب را دو بار از اول تا آخر دريافت كردم: از علامه صوفى سرورم شيخ سليمان جمل و از امام ابوالبركات شيخ احمد دردير و از استاد ما علامه شيخ امير و...<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص3-4</ref> | #حاشيهنويس در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات ديگر نگارش آن را معين نكرده، با اشاره به اهميت علم تفسير نوشته است: تفسير جلالين از آثار مهمّ تفسيرى است كه بسيارى از انديشوران به آن اهتمام دارند و به من چنين الهام شد كه آن را قرائت كنم؛ پس به آن مشغول شدم و بر آن مطلبى نوشتم كه آن را از حاشيه شيخ علامه محقق مدقق باتقوا شيخ سليمان جمل گرفتم و مطالب و فوائدى بر آن افزودم و فقط بر تلخيص اين حاشيه اكتفا كردم؛ چون آن را از همه كتابهاى تفسير موجود خلاصهگيرى كرده و به حدود بيست كتاب از آنها، مانند بيضاوى، خازن، خطيب، سمين، ابوالسعود، كواشى، بحر و نهر و ساقيه، قرطبى، كشاف، ابن عطيه، تحبير و اتقان استناد كرده است. اين كتاب را دو بار از اول تا آخر دريافت كردم: از علامه صوفى سرورم شيخ سليمان جمل و از امام ابوالبركات شيخ احمد دردير و از استاد ما علامه شيخ امير و...<ref>مقدمه كتاب، ج1، ص3-4</ref> | ||
#براى توضيح در مورد چگونگى و روش حاشيهنويس در اثر حاضر، با نظر به آنكه خود ايشان تصريح كرده، خلاصهاى از مطالب حاشيه شيخ سليمان جمل آورده و مطالبى بر آن افزوده، لازم است اين دو حاشيه با هم مقايسه شود تا اشتراكها و تفاوتها روشن گردد و چون چنين كارى بهصورت مستقل و با روش علمى تاكنون انجام نشده، داورى علمى مشكل و بلكه ناميسر است. | #براى توضيح در مورد چگونگى و روش حاشيهنويس در اثر حاضر، با نظر به آنكه خود ايشان تصريح كرده، خلاصهاى از مطالب حاشيه شيخ سليمان جمل آورده و مطالبى بر آن افزوده، لازم است اين دو حاشيه با هم مقايسه شود تا اشتراكها و تفاوتها روشن گردد و چون چنين كارى بهصورت مستقل و با روش علمى تاكنون انجام نشده، داورى علمى مشكل و بلكه ناميسر است. |
ویرایش