۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' م ' به 'م ') |
جز (جایگزینی متن - 'لالدين' به 'لالدين') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
وى تا حدود چهل سالگى، همانند پدرش، به زندگى عشايرى و دامدارى و كشاورزى مشغول بود. در سوارى و تيراندازى مهارتى چشمگير داشت و به موسيقى علاقهمند بود و گاه تار مىنواخت. | وى تا حدود چهل سالگى، همانند پدرش، به زندگى عشايرى و دامدارى و كشاورزى مشغول بود. در سوارى و تيراندازى مهارتى چشمگير داشت و به موسيقى علاقهمند بود و گاه تار مىنواخت. | ||
حدوداً چهل ساله بود كه روزى براى فروش محصولات و خريد مايحتاج سالانه ايل و تعمير تار، به بازار اصفهان رفت و با مشاهده مدرسه صدر، مجذوب شكوه معنوى مدرسه و علماى آن گشت. شخصى، كه احتمالاً هماى شيرازى (جدّ | حدوداً چهل ساله بود كه روزى براى فروش محصولات و خريد مايحتاج سالانه ايل و تعمير تار، به بازار اصفهان رفت و با مشاهده مدرسه صدر، مجذوب شكوه معنوى مدرسه و علماى آن گشت. شخصى، كه احتمالاً هماى شيرازى (جدّ جلالالدين همايى) بود، با مشاهده علاقه او به مدرسه صدر او را به تهذيب نفس و تحصيل علم و معرفت دعوت كرد. وى تحت تأثير سخنان او، تحصيل علم را بر امور ديگر ترجيح داد و با راهنمايى او، حجرهاى در يكى از مدارس علميه اصفهان گرفت و تا پايان عمر در آن شهر ماند. | ||
وى با اينكه در ميانسالى به كسب علم روى آورده بود، با استعداد، شوق و همتى عالى، به فراگيرى علوم نزد مشايخ آن روز اصفهان پرداخت و چندى نگذشت كه از مدرّسان علوم عقلى و نقلى گرديد. | وى با اينكه در ميانسالى به كسب علم روى آورده بود، با استعداد، شوق و همتى عالى، به فراگيرى علوم نزد مشايخ آن روز اصفهان پرداخت و چندى نگذشت كه از مدرّسان علوم عقلى و نقلى گرديد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
علاوه بر تبحر و شهرت و حسن تدبير جهانگيرخان، عواملى ديگر چون خانزادگى، تعلق او به ايل قشقايى و ارادت و احترام ظل السلطان (فرزند ناصرالدين شاه) به او، در ترويج علوم عقلى در مكتب اصفهان تأثير داشت. | علاوه بر تبحر و شهرت و حسن تدبير جهانگيرخان، عواملى ديگر چون خانزادگى، تعلق او به ايل قشقايى و ارادت و احترام ظل السلطان (فرزند ناصرالدين شاه) به او، در ترويج علوم عقلى در مكتب اصفهان تأثير داشت. | ||
او عارفى زاهد و بلند طبع بود و زندگى خود را از حق الاجاره سالانه زمينى كه داشت مىگذراند. وى تا پايان عمر لباس عشايرى پوشيد و لباس مرسوم عالمان را بر تن نكرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خواندند كه شمارى از آنان، خود از فقها، علما و فلاسفه بزرگ شدند. حاج آقا رحيم ارباب، حاج آقا حسين طباطبايى بروجردى، محمد حكيم خراسانى، سيد محمد داعىالاسلام لاريجانى، ضياءالدين درّى، ميرزا محمدعلى شاهآبادى اصفهانى، محمد حسين [[تونی، عبدالله بن محمد|فاضل تونى]]، سيد | او عارفى زاهد و بلند طبع بود و زندگى خود را از حق الاجاره سالانه زمينى كه داشت مىگذراند. وى تا پايان عمر لباس عشايرى پوشيد و لباس مرسوم عالمان را بر تن نكرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خواندند كه شمارى از آنان، خود از فقها، علما و فلاسفه بزرگ شدند. حاج آقا رحيم ارباب، حاج آقا حسين طباطبايى بروجردى، محمد حكيم خراسانى، سيد محمد داعىالاسلام لاريجانى، ضياءالدين درّى، ميرزا محمدعلى شاهآبادى اصفهانى، محمد حسين [[تونی، عبدالله بن محمد|فاضل تونى]]، سيد جمالالدين گلپايگانى در شمار شاگردان ايشان بودهاند. | ||
غزلياتى از وى به جاى مانده است. پس از وفاتش، حكيم خراسانى، به جمعآورى اشعار او همت گمارد ولى اين ديوان اكنون در دست نيست. | غزلياتى از وى به جاى مانده است. پس از وفاتش، حكيم خراسانى، به جمعآورى اشعار او همت گمارد ولى اين ديوان اكنون در دست نيست. |
ویرایش