۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
آن وجود سعادتمند در سال 1248ق، در روستاى«كسنويه» يزد پا به عرصه گيتى نهاد. از همان زمان، بزرگى در چهره كوچكش نمايان بود و با تولدش، رشتههاى اميد را در قلب پدر و مادر خويش محكم ساخت. پدرش به تبرك نام رسول خدا(ص) و با ياد امام هفتم شيعيان، او را محمد كاظم نام نهاد. | آن وجود سعادتمند در سال 1248ق، در روستاى«كسنويه» يزد پا به عرصه گيتى نهاد. از همان زمان، بزرگى در چهره كوچكش نمايان بود و با تولدش، رشتههاى اميد را در قلب پدر و مادر خويش محكم ساخت. پدرش به تبرك نام رسول خدا(ص) و با ياد امام هفتم شيعيان، او را محمد كاظم نام نهاد. | ||
==درس و تحصيل== | |||
درس و تحصيل | |||
سيد محمد كاظم دوران كودكى و نوجوانى را پشت سر گذاشت و با تشويقهاى پدر و مهمتر از همه عنايت خاص خداوند به علوم دينى رو آورد و حوزه علميه «دو منار» يزد، يعنى بزرگترين حوزه آن شهر، پذيراى آن نوجوان مخلص از دودمان پاك پيامبر(ص) شد. سيد محمد كاظم مدتها در درس ادبيات استاد ملا محمد ابراهيم اردكانى و زين العابدين عقدايى شركت كرد و از آن دو بهرههاى فراوان برد. | سيد محمد كاظم دوران كودكى و نوجوانى را پشت سر گذاشت و با تشويقهاى پدر و مهمتر از همه عنايت خاص خداوند به علوم دينى رو آورد و حوزه علميه «دو منار» يزد، يعنى بزرگترين حوزه آن شهر، پذيراى آن نوجوان مخلص از دودمان پاك پيامبر(ص) شد. سيد محمد كاظم مدتها در درس ادبيات استاد ملا محمد ابراهيم اردكانى و زين العابدين عقدايى شركت كرد و از آن دو بهرههاى فراوان برد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۴: | ||
وى در مدت زمان كوتاهى، علم هيئت و رياضى را آموخت و طولى نكشيد كه در زمره اساتيد اين علوم در آمد. حوزه علميه اصفهان نيز دورانى به وجود استادى گرانقدر چون سيد محمد كاظم مفتخر گرديد. وى با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سكونت گزيد. | وى در مدت زمان كوتاهى، علم هيئت و رياضى را آموخت و طولى نكشيد كه در زمره اساتيد اين علوم در آمد. حوزه علميه اصفهان نيز دورانى به وجود استادى گرانقدر چون سيد محمد كاظم مفتخر گرديد. وى با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سكونت گزيد. | ||
==اساتید== | |||
سيد محمد كاظم، ابتدا درس علامه شيخ محمد باقر نجفى فرزند شيخ محمد تقى نجفى، نويسنده كتاب«هداية المسترشدين» را بر درس ساير علما ترجيح داد. و از محضر اساتيدى چون آية الله سيد محمد باقر موسوى خوانسارى و برادرش آية الله حاج ميرزا هاشم خوانسارى و آية الله محمد جعفر آبادهاى استفادههاى فراوانى برد. | سيد محمد كاظم، ابتدا درس علامه شيخ محمد باقر نجفى فرزند شيخ محمد تقى نجفى، نويسنده كتاب«هداية المسترشدين» را بر درس ساير علما ترجيح داد. و از محضر اساتيدى چون آية الله سيد محمد باقر موسوى خوانسارى و برادرش آية الله حاج ميرزا هاشم خوانسارى و آية الله محمد جعفر آبادهاى استفادههاى فراوانى برد. | ||
==مهاجرت به نجف== | |||
سيد محمد كاظم در سال 1281ق، با اجازه و معرفى استادش آية الله شيخ محمد باقر نجفى، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت كرد و در آنجا از محضر بزرگانى همچون آية الله سيد محمد حسن شيرازى(ميرزاى بزرگ) فتوادار تحريم تنباكو، آية الله شيخ راضى و آية الله شيخ مهدى جعفرى و آية الله شيخ مهدى آل كاشف الغطا استفادههاى علمى و توشه معنوى فراوانى كسب نمود. | سيد محمد كاظم در سال 1281ق، با اجازه و معرفى استادش آية الله شيخ محمد باقر نجفى، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت كرد و در آنجا از محضر بزرگانى همچون آية الله سيد محمد حسن شيرازى(ميرزاى بزرگ) فتوادار تحريم تنباكو، آية الله شيخ راضى و آية الله شيخ مهدى جعفرى و آية الله شيخ مهدى آل كاشف الغطا استفادههاى علمى و توشه معنوى فراوانى كسب نمود. | ||
استاد هيچگاه از تدريس غافل نبود. وى بعد از هجرت ميرزاى شيرازى به سامرا بهطور رسمى حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس خارج فقه و اصول كه مرحله نهايى تحصيلات حوزوى است، پرداخت. ديرى نپاييد كه شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر شدند، بهطورى كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كردهاند. | استاد هيچگاه از تدريس غافل نبود. وى بعد از هجرت ميرزاى شيرازى به سامرا بهطور رسمى حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس خارج فقه و اصول كه مرحله نهايى تحصيلات حوزوى است، پرداخت. ديرى نپاييد كه شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر شدند، بهطورى كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كردهاند. | ||
==شاگردان== | |||
برخى از معروفترين شاگردان وى عبارتند از: آية الله شيخ عبد الكريم حائرى يزدى(مؤسس حوزه علميه قم)، آية الله سيد حسين بروجردى(مرجع تقليد شيعيان جهان)، آية الله مجاهد سيد حسن مدرس، آية الله آقا ضياء عراقى، آية الله حاج آقا حسين قمى، آية الله سيد عبد الحسين شرف الدين عاملى، آية الله سيد محمد تقى خوانسارى، آية الله سيد احمد خوانسارى، آية الله شيخ محمد حسين كاشف الغطا، آية الله شيخ احمد كاشف الغطا، آية الله شيخ محمد تقى بافقى،آية الله ميرزا مهدى آشتيانى و... | برخى از معروفترين شاگردان وى عبارتند از: آية الله شيخ عبد الكريم حائرى يزدى(مؤسس حوزه علميه قم)، آية الله سيد حسين بروجردى(مرجع تقليد شيعيان جهان)، آية الله مجاهد سيد حسن مدرس، آية الله آقا ضياء عراقى، آية الله حاج آقا حسين قمى، آية الله سيد عبد الحسين شرف الدين عاملى، آية الله سيد محمد تقى خوانسارى، آية الله سيد احمد خوانسارى، آية الله شيخ محمد حسين كاشف الغطا، آية الله شيخ احمد كاشف الغطا، آية الله شيخ محمد تقى بافقى،آية الله ميرزا مهدى آشتيانى و... | ||
مرجعيت | ==مرجعيت== | ||
استاد آية الله يزدى، بر مباحث فقهى تسلط كامل داشت. از اينرو مسائل مشكل و پيچيده فقهى را با بيانى روان و ساده و با استدلالى قوى، به طلاب عرضه مىكرد، بهگونهاى كه شاگردان فراوانى جذب شيوه درس وى شدند. آنگونه كه مورخان نوشتهاند وى با تسلط كامل و مهارت تحسين برانگيز و استدلال قوى به طرح نظرات خود مىپرداخت و ابواب مختلف فقهى را يكى پس از ديگرى به بهترين وجه و آسانترين شيوه به پايان مىرساند. | استاد آية الله يزدى، بر مباحث فقهى تسلط كامل داشت. از اينرو مسائل مشكل و پيچيده فقهى را با بيانى روان و ساده و با استدلالى قوى، به طلاب عرضه مىكرد، بهگونهاى كه شاگردان فراوانى جذب شيوه درس وى شدند. آنگونه كه مورخان نوشتهاند وى با تسلط كامل و مهارت تحسين برانگيز و استدلال قوى به طرح نظرات خود مىپرداخت و ابواب مختلف فقهى را يكى پس از ديگرى به بهترين وجه و آسانترين شيوه به پايان مىرساند. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۷: | ||
آية الله سيد محمد كاظم يزدى، سيره علماى صالح گذشته را در زمينه مرجعيت رعايت مىكرد و با اينكه از بزرگترين علماى آن زمان به شمار مىآمد همواره از پذيرش اين امر خطير، دورى مىجست. مردم و علماى نجف كه به مقام علمى و معنوى وى به خصوص پس از رحلت ميرزاى بزرگ در سال 1312ق، پى برده بودند نسبت به پذيرش مرجعيت، به آن فقيه وارسته، اصرار مىكردند. ايشان سرانجام با احساس مسئوليت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمين، به اين بارگران تن سپرد و با قبول مرجعيت جهان اسلام در رديف علمايى همچون آخوند خراسانى(متوفاى 1329ق) و شيخ محمد طه نجفى(متوفاى 1323ق) و ديگر مراجع آن زمان جاى گرفت. وى بعد از رحلت آخوند خراسانى و آية الله محمد طه نجفى، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگترين قدرت مذهبى و يگانه پاسدار حريم تشيع، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت. آن روز كه دشمنان اسلام، كمر به نابودى اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدى نستوه و سياستمدارى فرزانه به صحنه آمد. | آية الله سيد محمد كاظم يزدى، سيره علماى صالح گذشته را در زمينه مرجعيت رعايت مىكرد و با اينكه از بزرگترين علماى آن زمان به شمار مىآمد همواره از پذيرش اين امر خطير، دورى مىجست. مردم و علماى نجف كه به مقام علمى و معنوى وى به خصوص پس از رحلت ميرزاى بزرگ در سال 1312ق، پى برده بودند نسبت به پذيرش مرجعيت، به آن فقيه وارسته، اصرار مىكردند. ايشان سرانجام با احساس مسئوليت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمين، به اين بارگران تن سپرد و با قبول مرجعيت جهان اسلام در رديف علمايى همچون آخوند خراسانى(متوفاى 1329ق) و شيخ محمد طه نجفى(متوفاى 1323ق) و ديگر مراجع آن زمان جاى گرفت. وى بعد از رحلت آخوند خراسانى و آية الله محمد طه نجفى، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگترين قدرت مذهبى و يگانه پاسدار حريم تشيع، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت. آن روز كه دشمنان اسلام، كمر به نابودى اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدى نستوه و سياستمدارى فرزانه به صحنه آمد. | ||
==رابطه او با انقلاب مشروطه== | |||
در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكلهاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود. | در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكلهاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۴: | ||
زمانى كه ايتاليا نيروهايش را براى اشغال كشور ليبى به حركت درآورد و مىرفت تا بخش عظيمى از ممالك اسلامى به اشغال بيگانگان درآيد، اين مرجع عالىمقام، فتواى تاريخى و سرنوشت ساز خود را درباره وضعيت مسلمانان جهان صادر كرد؛ فتواى جهاد ايشان چنين بود: | زمانى كه ايتاليا نيروهايش را براى اشغال كشور ليبى به حركت درآورد و مىرفت تا بخش عظيمى از ممالك اسلامى به اشغال بيگانگان درآيد، اين مرجع عالىمقام، فتواى تاريخى و سرنوشت ساز خود را درباره وضعيت مسلمانان جهان صادر كرد؛ فتواى جهاد ايشان چنين بود: | ||
==فتوای جهاد== | |||
بسم الله الرحمن الرحيم | بسم الله الرحمن الرحيم | ||
خط ۹۷: | خط ۱۰۳: | ||
در سال 1914م(1332ق) همزمان با جنگ جهانى اول، انگلستان عليه امپراتور عثمانى اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به كشور اسلامى عراق كشيده شد. انگليس براى تصرف بصره در شط العرب نيرو پياده كرد. آية الله سيد محمد كاظم يزدى با فتواى خود مبنى بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد عليه كفار انگليس ترغيب مىكرد. در اينجا بخشى از فتواى آن فقيه مبارز را مىآوريم تا خوانندگان را با روحيه ضد استعمارى آن بزرگمرد تاريخ آشنا سازيم: «... فتواى ما مبنى بر دفاع در مقابل هجوم كفار بر بلاد مسلمين در همه جا پخش شده است. از آنجا كه دشمن نزديك شده و كار سخت بالا گرفته و مشكلات زيادى پديد آورده است، بر هر كس لازم است در عقب راندن قواى دشمن و سعى در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امكاناتى كه دارد غفلت نورزد...». بعد از ابلاغ فتواى جهاد، جمع زيادى از علما به سوى جبهههاى جنگ شتافتند؛ از جمله سيد محمد يزدى فرزند ارشد آية الله يزدى، با حضور در جبهه، رشادت خاصى از خود نشان داد و سرانجام نيز به درجه رفيع شهادت نايل گشت. | در سال 1914م(1332ق) همزمان با جنگ جهانى اول، انگلستان عليه امپراتور عثمانى اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به كشور اسلامى عراق كشيده شد. انگليس براى تصرف بصره در شط العرب نيرو پياده كرد. آية الله سيد محمد كاظم يزدى با فتواى خود مبنى بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد عليه كفار انگليس ترغيب مىكرد. در اينجا بخشى از فتواى آن فقيه مبارز را مىآوريم تا خوانندگان را با روحيه ضد استعمارى آن بزرگمرد تاريخ آشنا سازيم: «... فتواى ما مبنى بر دفاع در مقابل هجوم كفار بر بلاد مسلمين در همه جا پخش شده است. از آنجا كه دشمن نزديك شده و كار سخت بالا گرفته و مشكلات زيادى پديد آورده است، بر هر كس لازم است در عقب راندن قواى دشمن و سعى در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امكاناتى كه دارد غفلت نورزد...». بعد از ابلاغ فتواى جهاد، جمع زيادى از علما به سوى جبهههاى جنگ شتافتند؛ از جمله سيد محمد يزدى فرزند ارشد آية الله يزدى، با حضور در جبهه، رشادت خاصى از خود نشان داد و سرانجام نيز به درجه رفيع شهادت نايل گشت. | ||
==باقیات و صالحات== | |||
عالم پرهيزگار، آية الله يزدى در طول عمر مبارك خود، آثار زيادى را به يادگار گذاشت و كمكهاى بسيارى به بىسرپرستان و يتيمان مبذول داشت. وى در عمران شهرها و روستاها بهويژه در ساخت مسجد، حمام و كاروانسرا، همتى والا و نسبت به رسيدگى به امور حوزههاى علميه و طلاب علوم دينى، عنايت خاصى داشت و بناهاى زيادى را بنياد نهاد كه مهمترين آنها، مدرسه علميه و كتابخانه ايشان در نجف اشرف است. اولين مدرسه، معروف به مدرسه سيد در خيابانى بين خيابان رسول و بازار حويش قرار دارد و دومين مدرسه نيز در محله العماره واقع شده است. | عالم پرهيزگار، آية الله يزدى در طول عمر مبارك خود، آثار زيادى را به يادگار گذاشت و كمكهاى بسيارى به بىسرپرستان و يتيمان مبذول داشت. وى در عمران شهرها و روستاها بهويژه در ساخت مسجد، حمام و كاروانسرا، همتى والا و نسبت به رسيدگى به امور حوزههاى علميه و طلاب علوم دينى، عنايت خاصى داشت و بناهاى زيادى را بنياد نهاد كه مهمترين آنها، مدرسه علميه و كتابخانه ايشان در نجف اشرف است. اولين مدرسه، معروف به مدرسه سيد در خيابانى بين خيابان رسول و بازار حويش قرار دارد و دومين مدرسه نيز در محله العماره واقع شده است. | ||
فرزندان | ==فرزندان== | ||
آية الله سيد محمد كاظم يزدى، داراى شش فرزند پسر بود كه همگى از علما و فضلا به شمار مىآمدند. اسامى آنان بدين شرح است: | آية الله سيد محمد كاظم يزدى، داراى شش فرزند پسر بود كه همگى از علما و فضلا به شمار مىآمدند. اسامى آنان بدين شرح است: | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۲۳: | ||
6. سيد اسد الله. | 6. سيد اسد الله. | ||
اوصيا | ==اوصيا== | ||
آية الله سيد محمد كاظم يزدى با حضور رؤسا، بزرگان نجف و اولاد و بستگان خود چهار وصى معين كرد كه عبارتند از: | آية الله سيد محمد كاظم يزدى با حضور رؤسا، بزرگان نجف و اولاد و بستگان خود چهار وصى معين كرد كه عبارتند از: | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۷: | ||
بر اساس وصيت سيد اين چهار تن موظف شدند كه تمام موجودى وجوهات شرعى اعم از سهم امام(ع)، سهم سادات، كفارات و مظالم را به مرجع تقليد بعدى تحويل دهند. گفتنى است در جلسه تعيين وصى يكى از نوادگان به سيد محمد كاظم عرض كرد: برخى نوادگان شما يتيم هستند و تحت سرپرستى شما بودهاند، خوب است چيزى براى آنها هم تعيين كنيد. سيد با آن كسالت جسمى و با صداى ضعيف و رنجور كه حكايت از عروجى نزديك داشت، فرمود: «نوادگان من اگر متدين هستند، خدا روزى آنها را مىرساند و اگر نه، چگونه از مالى كه از آن من نيست، به آنان كمك كنم.» | بر اساس وصيت سيد اين چهار تن موظف شدند كه تمام موجودى وجوهات شرعى اعم از سهم امام(ع)، سهم سادات، كفارات و مظالم را به مرجع تقليد بعدى تحويل دهند. گفتنى است در جلسه تعيين وصى يكى از نوادگان به سيد محمد كاظم عرض كرد: برخى نوادگان شما يتيم هستند و تحت سرپرستى شما بودهاند، خوب است چيزى براى آنها هم تعيين كنيد. سيد با آن كسالت جسمى و با صداى ضعيف و رنجور كه حكايت از عروجى نزديك داشت، فرمود: «نوادگان من اگر متدين هستند، خدا روزى آنها را مىرساند و اگر نه، چگونه از مالى كه از آن من نيست، به آنان كمك كنم.» | ||
تأليفات | ==تأليفات== | ||
آثار زيادى از فقيه نامدار شيعه، آية الله يزدى به يادگار مانده كه حاصل تلاش سالهاى متمادى وى بوده است. برخى از آنها در زمان حياتشان جمعآورى و تدوين شده و برخى نيز بعد از آن بزرگوار، به همت شاگردانش به چاپ رسيده كه به شرح زير است: | آثار زيادى از فقيه نامدار شيعه، آية الله يزدى به يادگار مانده كه حاصل تلاش سالهاى متمادى وى بوده است. برخى از آنها در زمان حياتشان جمعآورى و تدوين شده و برخى نيز بعد از آن بزرگوار، به همت شاگردانش به چاپ رسيده كه به شرح زير است: | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۹: | ||
در مقدمه كتاب«مستمسك العروة الوثقى» تاليف آية الله سيد محسن طباطبايى حكيم كه اولين شرح بر«العروة الوثقى» مىباشد آمده است: كتاب پرارزش عروة الوثقى از حيث دقت و تحقيق، بهگونهاى است كه در حوزهها محور درسى بسيارى از فقها قرار مىگيرد، با اينكه قبل از آن محور درسهاى فقهى علما، كتاب«شرايع الاسلام» و«تبصرة المتعلمين» بود اما با ظهور كتاب عروة الوثقى، اين كتاب ارزشمند محور درسى حوزههاى علميه گرديده و شروح و تعليقات زيادى بر آن نگاشته شده است... | در مقدمه كتاب«مستمسك العروة الوثقى» تاليف آية الله سيد محسن طباطبايى حكيم كه اولين شرح بر«العروة الوثقى» مىباشد آمده است: كتاب پرارزش عروة الوثقى از حيث دقت و تحقيق، بهگونهاى است كه در حوزهها محور درسى بسيارى از فقها قرار مىگيرد، با اينكه قبل از آن محور درسهاى فقهى علما، كتاب«شرايع الاسلام» و«تبصرة المتعلمين» بود اما با ظهور كتاب عروة الوثقى، اين كتاب ارزشمند محور درسى حوزههاى علميه گرديده و شروح و تعليقات زيادى بر آن نگاشته شده است... | ||
وفات | ==وفات== | ||
دوران زندگى او رو به پايان بود. ديگر اين سرا گنجايش روح بلند سيد را نداشت. سيدى كه عمرى را در مظلوميت به سر برده، اينك در بستر افتاده، با همگان وداع مىكرد. او قصد هجرت داشت. ماه رجب فرا رسيد. سيد آن روزها قرآن بيشتر تلاوت مىكرد و همواره ذكر مىگفت. | دوران زندگى او رو به پايان بود. ديگر اين سرا گنجايش روح بلند سيد را نداشت. سيدى كه عمرى را در مظلوميت به سر برده، اينك در بستر افتاده، با همگان وداع مىكرد. او قصد هجرت داشت. ماه رجب فرا رسيد. سيد آن روزها قرآن بيشتر تلاوت مىكرد و همواره ذكر مىگفت. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۵: | ||
هر چه از ماه رجب مىگذشت حال سيد رو به وخامت مىگذاشت و رنگ رخسارش زردتر مىشد. اين وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337ق، ادامه داشت. سرانجام نزديك طلوع فجر، خورشيد فقاهت، ايثار، زهد و مردانگى غروب كرد و به ملكوت اعلى پيوست. فرزندش حضرت آية الله سيد على يزدى، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارك را در صحن مطهر حضرت على(ع)، در ايوان كبير پشت جامع عمران، جنب در طوسى، پشت سر مبارك حضرت على(ع) و در جوار پسر شهيدش به خاك سپردند. | هر چه از ماه رجب مىگذشت حال سيد رو به وخامت مىگذاشت و رنگ رخسارش زردتر مىشد. اين وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337ق، ادامه داشت. سرانجام نزديك طلوع فجر، خورشيد فقاهت، ايثار، زهد و مردانگى غروب كرد و به ملكوت اعلى پيوست. فرزندش حضرت آية الله سيد على يزدى، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارك را در صحن مطهر حضرت على(ع)، در ايوان كبير پشت جامع عمران، جنب در طوسى، پشت سر مبارك حضرت على(ع) و در جوار پسر شهيدش به خاك سپردند. | ||
== منابع | == منابع مقاله == | ||
ویرایش