۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'مالدين' به 'مالدين') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
وى در باخرز يا يكى از توابع آن، زاده شد و همان جا رشد كرد و مقدمات علوم را فراگرفت، سپس روى به سفر نهاد و فقه و حديث را در هرات، نيشابور و بغداد نزد محدثان و فقهاى بزرگى چون شيخ شهابالدين سهروردى، ابوالفتح حُصرى، على بن محمد موصلى، ابراهيم بن سالار خوارزمى، مؤيد طوسى، فضل الله بن محمد بن احمد نوقانى و جلالالدين مرغينانى فراگرفت. | وى در باخرز يا يكى از توابع آن، زاده شد و همان جا رشد كرد و مقدمات علوم را فراگرفت، سپس روى به سفر نهاد و فقه و حديث را در هرات، نيشابور و بغداد نزد محدثان و فقهاى بزرگى چون شيخ شهابالدين سهروردى، ابوالفتح حُصرى، على بن محمد موصلى، ابراهيم بن سالار خوارزمى، مؤيد طوسى، فضل الله بن محمد بن احمد نوقانى و جلالالدين مرغينانى فراگرفت. | ||
پس از آن به تصوف گرايش يافت و به خوارزم نزد شيخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر| | پس از آن به تصوف گرايش يافت و به خوارزم نزد شيخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدين كبرى]] رفت؛ درحالىكه به گزارش فصيح خوافى، وى پيش از آن در هرات از شيخ تاجالدين محمود بن حداد اشنهى، خرقه تبرك گرفته بود. | ||
وى نزد شيخ | وى نزد شيخ نجمالدين، مراحل سير و سلوك را طى كرد و پس از مدت كوتاهى، خرقه خلافت گرفت و شيخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدين كبرى]] او را با القابى چون امام العارف، شرف الاسلام، مقدم الطائفه و حجة السالكين ستود. آنگاه به اشارت مراد خود، رهسپار بخارا شد و در اين شهر، در محله فتحآباد، خانقاهى بنا نهاد و در آنجا و نيز در مسجد صرافان، مجالس وعظ و اندرز بر پا كرد و مشتاقان و مريدانش، از اطراف و اكناف، به گرد او جمع شدند. وى در اين شهر، چنان شهرت و احترامى كسب كرد كه او را شيخ بزرگ خواندند و خاندانش به شاهان بخارا شهرت يافتند. | ||
سيور قوتى، مادر مسيحى منكوقاآن، وقتى در بخارا مدرسهاى بنا كرد، باخرزى را سرپرست و متولى آن گردانيد. خود منكوقاآن و وزير او، برهانالدين مسعود يلواج نيز شيخ را بزرگ مىشمردند. | سيور قوتى، مادر مسيحى منكوقاآن، وقتى در بخارا مدرسهاى بنا كرد، باخرزى را سرپرست و متولى آن گردانيد. خود منكوقاآن و وزير او، برهانالدين مسعود يلواج نيز شيخ را بزرگ مىشمردند. |
ویرایش