پرش به محتوا

ابن بارزی، هبةالله بن عبدالرحیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
خط ۳۲: خط ۳۲:




«ابن بارِزى، ابوالقاسم هبةالله بن عبدالرحيم بن ابراهيم بن هبةالله بن بارزى جهنى حموى»، ملقب به شيخ‌الاسلام و شرف‌الدين (645 - 738ق)، قاضى‌القضات و دانشمند شافعى بوده است.
«ابن بارِزى، ابوالقاسم هبةالله بن عبدالرحيم بن ابراهيم بن هبةالله بن بارزى جهنى حموى»، ملقب به شيخ‌الاسلام و شرف‌ الدين (645 - 738ق)، قاضى‌القضات و دانشمند شافعى بوده است.


پدرش كه در منابع متأخرتر عبدالرحمان خوانده شده است نيز قاضى‌القضات حماة و مردى عالم و اديب بود. ابوالفدا كه شاگرد وى بوده و او را بسيار ستوده است، مى‌نويسد: «موقعى كه ابن بارزى به من اجازه روايت مى‌داد، گفت او فقه را از طريق عراقيان از پدر و جد خويش ابراهيم آموخته است. سپس نام كليه استادان اجداد خود را تا [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و ابن عمر كه صحابه پيامبر اكرم(ص) بودند ذكر كرد و بدين طريق سلسله آموزش فقه خود را به پيامبر رسانيد».
پدرش كه در منابع متأخرتر عبدالرحمان خوانده شده است نيز قاضى‌القضات حماة و مردى عالم و اديب بود. ابوالفدا كه شاگرد وى بوده و او را بسيار ستوده است، مى‌نويسد: «موقعى كه ابن بارزى به من اجازه روايت مى‌داد، گفت او فقه را از طريق عراقيان از پدر و جد خويش ابراهيم آموخته است. سپس نام كليه استادان اجداد خود را تا [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و ابن عمر كه صحابه پيامبر اكرم(ص) بودند ذكر كرد و بدين طريق سلسله آموزش فقه خود را به پيامبر رسانيد».


قرائات هفت‌گانه را از بدرالدين تاذفى و نحو را از [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] فراگرفت. از عزالدين احمد فاروثى، ابراهيم ارموى و محمد بن هامل نيز استماع كرد و ابن عبدالسلام، نجم‌الدين بادرائى، [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]]، يحيى عطار، ابوشامه، ابن حرستانى و ابوالبقاء نابلسى و ديگران به او اجازه دادند. در فقه سرآمد و امام عهد خويش شد و مفتى شام و قاضى حماة گشت. رياست مذهب در بلاد شام بر او ختم شد، چنان‌كه از اطراف به‌سوى او مى‌شتافتند.
قرائات هفت‌گانه را از بدر الدين تاذفى و نحو را از [[ابن‌مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] فراگرفت. از عز الدين احمد فاروثى، ابراهيم ارموى و محمد بن هامل نيز استماع كرد و ابن عبدالسلام، نجم‌ الدين بادرائى، [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]]، يحيى عطار، ابوشامه، ابن حرستانى و ابوالبقاء نابلسى و ديگران به او اجازه دادند. در فقه سرآمد و امام عهد خويش شد و مفتى شام و قاضى حماة گشت. رياست مذهب در بلاد شام بر او ختم شد، چنان‌كه از اطراف به‌سوى او مى‌شتافتند.


ابوالفدا نوشته است: «ابن بارزى در امر قضا پرهيزكار بود. از بيت‌المال چيزى نخورد. هرگز، همچون ديگر قاضيان، تازيانه به دست نگرفت. بااين‌همه، سخنش مقبول و حكمش نافذ بود. انديشه‌اى لطيف و ذهنى تيز داشت و در فتاوى دشوار مورد اعتماد بود. بارها به تصدى قضاى مصر دعوت شد، ولى نپذيرفت».
ابوالفدا نوشته است: «ابن بارزى در امر قضا پرهيزكار بود. از بيت‌المال چيزى نخورد. هرگز، همچون ديگر قاضيان، تازيانه به دست نگرفت. بااين‌همه، سخنش مقبول و حكمش نافذ بود. انديشه‌اى لطيف و ذهنى تيز داشت و در فتاوى دشوار مورد اعتماد بود. بارها به تصدى قضاى مصر دعوت شد، ولى نپذيرفت».


ابوالفدا در پايان زندگى‌نامه ابن بارزى، نمونه‌اى از نظم و نثر مصنوع وى و نيز نامه‌اى را كه خود در باب درگذشت او خطاب به نوه‌اش نجم‌الدين عبدالرحيم نوشته، با قصيده‌اى در رثاى ابن بارزى آورده است.
ابوالفدا در پايان زندگى‌نامه ابن بارزى، نمونه‌اى از نظم و نثر مصنوع وى و نيز نامه‌اى را كه خود در باب درگذشت او خطاب به نوه‌اش نجم‌ الدين عبدالرحيم نوشته، با قصيده‌اى در رثاى ابن بارزى آورده است.


وى به صوفيه اعتقاد نيك داشت. محيى‌الدين نووى او را ستوده و گفته است كه فقيه‌تر از اين جوان در اين بلاد نيست. او نفايس كتب را گرد آورد و آنها را كه 100 هزار درهم ارزش داشت، وقف كرد. ابن بارزى باآنكه در پايان زندگى نابينا شد، ولى به كار قضا همچنان ادامه داد. سرانجام به نفع نوه‌اش نجم‌الدين عبدالرحيم از مسند قضا فرود آمد. وى بارها حج گزارد. برزالى، ابن سامه و [[ذهبى]] از او استماع حديث كرده‌اند. ابن طغريل، اسامى تمامى استادان و مشايخ او را در مجموعه‌اى تدوين كرد و برزالى نيز قسمتى از آنها را مدون ساخت. [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] از او اجازه فتوا گرفته و او را به‌نيكى ياد كرده است. ابن بارزى 93 سال بزيست و پس از مرگ در مقابر ظبيه در عقبه نقيرين حماة دفن شد.
وى به صوفيه اعتقاد نيك داشت. محيى‌ الدين نووى او را ستوده و گفته است كه فقيه‌تر از اين جوان در اين بلاد نيست. او نفايس كتب را گرد آورد و آنها را كه 100 هزار درهم ارزش داشت، وقف كرد. ابن بارزى باآنكه در پايان زندگى نابينا شد، ولى به كار قضا همچنان ادامه داد. سرانجام به نفع نوه‌اش نجم‌ الدين عبدالرحيم از مسند قضا فرود آمد. وى بارها حج گزارد. برزالى، ابن سامه و [[ذهبى]] از او استماع حديث كرده‌اند. ابن طغريل، اسامى تمامى استادان و مشايخ او را در مجموعه‌اى تدوين كرد و برزالى نيز قسمتى از آنها را مدون ساخت. [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] از او اجازه فتوا گرفته و او را به‌نيكى ياد كرده است. ابن بارزى 93 سال بزيست و پس از مرگ در مقابر ظبيه در عقبه نقيرين حماة دفن شد.


== آثار ==
== آثار ==
خط ۵۲: خط ۵۲:


#اتخاذ النصح في إيجاد الصلح (رساله‌اى در 3 برگ)؛
#اتخاذ النصح في إيجاد الصلح (رساله‌اى در 3 برگ)؛
#إظهارالفتاوى يا تيسيرالفتاوى (شرح الحاوي الصغير في الفروع، از نجم‌الدين عبدالغفار قزوينى)؛
#إظهارالفتاوى يا تيسيرالفتاوى (شرح الحاوي الصغير في الفروع، از نجم‌ الدين عبدالغفار قزوينى)؛
#تجريد جامع الأصول في أحاديث الرسول)؛
#تجريد جامع الأصول في أحاديث الرسول)؛
#تحليل الحائض؛
#تحليل الحائض؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش