۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى''' معروف به ابن اثير، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب (544-606 ق) یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه فى غریب الحدیث است . | '''مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى''' معروف به ابن اثير، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب (544-606 ق) یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه فى غریب الحدیث است . | ||
در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگتر | در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگتر عزّ الدين و ضياءالدّين ابناثير است كه در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه) زاده شد. | ||
وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خويش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از | وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خويش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از ناصح الدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى و ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى، نحوى ضرير و حديث را از محدّثان موصل از جمله ابوالفضل بن طوسى فراگرفت. | ||
هنگامى كه به حج مىرفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد. | هنگامى كه به حج مىرفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد. | ||
وى آن زمان كه در موصل مىزيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزديك شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ويژه و نيز منشى خاص دست يافت. وى مدتى خزانهدار | وى آن زمان كه در موصل مىزيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزديك شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ويژه و نيز منشى خاص دست يافت. وى مدتى خزانهدار سيف الدين غازى بن مَودود بن زنگى بود و پس از آن مدتى نيز توسط سيف الدين به سرپرستى ديوان جزيره ابن عمر گمارده شد، آنگاه به موصل بازگشت و مقام نيابت ديوان را از سوى وزير جلال الدين ابوالحسن على بن منصور اصفهانى عهدهدار شد و پس از آن نزد مجاهد الدين قايْماز راه يافت و در آنجا به مقام بلندى رسيد. | ||
هنگامى كه در 589ق | هنگامى كه در 589ق مجاهد الدين دستگير و زندانى شد و عزّالدّين مسعود جانشين وى گرديد، وى در خدمت مسعود درآمد و پس از درگذشت او، به جانشين وى نور الدين ارسلان شاه پيوست و در فرمانروايى نور الدين قدرتى عظيم يافت. | ||
او در سالهاى پايانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اينرو خانهنشين شد و رباطى در يكى از آبادىهاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام داراييش را وقف آن كرد. | او در سالهاى پايانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اينرو خانهنشين شد و رباطى در يكى از آبادىهاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام داراييش را وقف آن كرد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفتهاند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كردهاند. | خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفتهاند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كردهاند. | ||
او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، | او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، تاج الدين عبدالمحسن بن محمد حامض شيخ باجريقى و فخرالدّين بخارىاز او روايت كردهاند. | ||
قلقشندى در برخى از آثارش حديثهايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مىگويد: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است. | قلقشندى در برخى از آثارش حديثهايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مىگويد: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است. |
ویرایش