پرش به محتوا

ابن اکفانی، محمد بن ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين'
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
خط ۳۲: خط ۳۲:




'''ابن اكفانى، شمس‌الدين ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن ساعد انصارى'''، پزشك، رياضيدان و اديب مشهور مصرى بود. نخستين و مهم‌ترين گزارش‌ها از زندگى او در دو کتاب [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، «اعيان العصر» و «الوافى»، آمده است. وى كه شاگرد ابن اكفانى بود، از استاد خود به تفصيل و با لحنى شاعرانه ياد كرده و او را در زمره بزرگانى چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] شمرده است.
'''ابن اكفانى، شمس‌ الدين ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن ساعد انصارى'''، پزشك، رياضيدان و اديب مشهور مصرى بود. نخستين و مهم‌ترين گزارش‌ها از زندگى او در دو کتاب [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، «اعيان العصر» و «الوافى»، آمده است. وى كه شاگرد ابن اكفانى بود، از استاد خود به تفصيل و با لحنى شاعرانه ياد كرده و او را در زمره بزرگانى چون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] شمرده است.


ابن اكفانى، در علوم و فنون از جامعيت برخوردار بود. در تقرير منطق، علوم رياضى و طبيعى و الهى و تبيين کتاب‌هاى دشوارى چون «اشارات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بسيار ورزيده بود و حضور ذهنى كم نظير و وقوفى كامل بر مسائل و مشكلات آن‌ها داشت. در علم مناظر، به گشودن پيچيدگى‌هاى رساله «الاستبصار» شهاب‌الدين قرافى مى‌پرداخت. در طب كه حرفه اصلى وى بود، مهارت بسيار داشت و در داروهاى مرسوم زمان تصرفاتى مى‌كرد كه كسى از آن آگاه نمى‌شد. آگاهى گسترده او به ابزار بيمارستانى، اعم از وسايل داروسازى، جراحى، ادوات درمان و ديگر لوازم، چندان بود كه هيچ چيز بدون اشاره او براى بيمارستان منصورى قاهره، خريدارى نمى‌شد. وجود اين صفات و موقعيت برجسته و معالجات چشمگيرى كه همواره تعجب اطباى حاذق را برمى انگيخت و شايد علاقه مفرط او در آغاز به زندگى مجلل كه بعدها از آن دست كشيد، چه بسا وى را محسود همگان ساخته باشد، چنانكه ابياتى در هجوش پرداختند.
ابن اكفانى، در علوم و فنون از جامعيت برخوردار بود. در تقرير منطق، علوم رياضى و طبيعى و الهى و تبيين کتاب‌هاى دشوارى چون «اشارات» [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بسيار ورزيده بود و حضور ذهنى كم نظير و وقوفى كامل بر مسائل و مشكلات آن‌ها داشت. در علم مناظر، به گشودن پيچيدگى‌هاى رساله «الاستبصار» شهاب‌ الدين قرافى مى‌پرداخت. در طب كه حرفه اصلى وى بود، مهارت بسيار داشت و در داروهاى مرسوم زمان تصرفاتى مى‌كرد كه كسى از آن آگاه نمى‌شد. آگاهى گسترده او به ابزار بيمارستانى، اعم از وسايل داروسازى، جراحى، ادوات درمان و ديگر لوازم، چندان بود كه هيچ چيز بدون اشاره او براى بيمارستان منصورى قاهره، خريدارى نمى‌شد. وجود اين صفات و موقعيت برجسته و معالجات چشمگيرى كه همواره تعجب اطباى حاذق را برمى انگيخت و شايد علاقه مفرط او در آغاز به زندگى مجلل كه بعدها از آن دست كشيد، چه بسا وى را محسود همگان ساخته باشد، چنانكه ابياتى در هجوش پرداختند.


در علوم ادبى و فهم پيچيدگى‌هاى آن، ماهر و داراى تصانيف بود و اشعار زيادى از شاعران قديم تا عصر خويش از برداشت. از تاريخ وقايع و احوال رجال متقدم و معاصر خويش اطلاعات وسيع داشت و مورخانى مانند [[ذهبى]] از اخبار او استفاده كرده‌اند؛ وى حتى در علوم غريبه همچون افسون و طلسم دست داشت و در شناسايى غلامان و كنيزان نيز مطلع به شمار مى‌رفت.
در علوم ادبى و فهم پيچيدگى‌هاى آن، ماهر و داراى تصانيف بود و اشعار زيادى از شاعران قديم تا عصر خويش از برداشت. از تاريخ وقايع و احوال رجال متقدم و معاصر خويش اطلاعات وسيع داشت و مورخانى مانند [[ذهبى]] از اخبار او استفاده كرده‌اند؛ وى حتى در علوم غريبه همچون افسون و طلسم دست داشت و در شناسايى غلامان و كنيزان نيز مطلع به شمار مى‌رفت.


علايق سياسى بُعد ديگرى از شخصيت او را تشكيل مى‌داد، چنانكه به وقايع سرزمين‌هاى دور و نزديك مصر و حوادث سياسى- نظامى آن‌ها و به ويژه رويدادهاى مربوط به هجوم تاتارها، چندان علاقه‌مند و آگاه بود كه گويى پيك‌هاى ديوانى، اخبار محرمانه را مستقيماً به او گزارش مى‌دهند. با اين همه و اگر چه فتح‌الدين ابوالفتح ابن سيد الناس وى را در قدرت بيان و ايجاز در عبارت سخت ستوده، خط و لهجه عربيش آشكارا ضعيف بود و اين ضعف را مى‌توان با تأثيرپذيرى او از لهجه زادگاهش توجيه كرد. وى شعر نيز مى‌سرود و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] ابياتى را كه خود از وى شنيده، ثبت كرده است.
علايق سياسى بُعد ديگرى از شخصيت او را تشكيل مى‌داد، چنانكه به وقايع سرزمين‌هاى دور و نزديك مصر و حوادث سياسى- نظامى آن‌ها و به ويژه رويدادهاى مربوط به هجوم تاتارها، چندان علاقه‌مند و آگاه بود كه گويى پيك‌هاى ديوانى، اخبار محرمانه را مستقيماً به او گزارش مى‌دهند. با اين همه و اگر چه فتح‌ الدين ابوالفتح ابن سيد الناس وى را در قدرت بيان و ايجاز در عبارت سخت ستوده، خط و لهجه عربيش آشكارا ضعيف بود و اين ضعف را مى‌توان با تأثيرپذيرى او از لهجه زادگاهش توجيه كرد. وى شعر نيز مى‌سرود و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] ابياتى را كه خود از وى شنيده، ثبت كرده است.


وفاتش بنابر مشهور، در صفر 749ق و به قولى در 23 شوال 749ق اتفاق افتاده است. وى در سنجار، از شهرهاى عراق زاده شد. از محل تحصيل و اساتيد او اطلاعى در دست نيست و نمى‌دانيم در چه تاريخى به قاهره كه عمر خود را در آنجا به سرآورد، رفت. قحطى و خشكسالى شديد مصر همراه با طاعون در 749ق، او را نيز همچون بسيارى از ديگر مردم به كام مرگ فرستاد.
وفاتش بنابر مشهور، در صفر 749ق و به قولى در 23 شوال 749ق اتفاق افتاده است. وى در سنجار، از شهرهاى عراق زاده شد. از محل تحصيل و اساتيد او اطلاعى در دست نيست و نمى‌دانيم در چه تاريخى به قاهره كه عمر خود را در آنجا به سرآورد، رفت. قحطى و خشكسالى شديد مصر همراه با طاعون در 749ق، او را نيز همچون بسيارى از ديگر مردم به كام مرگ فرستاد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش