۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
سيد صدرالدين كه در اين هنگام حدود پانزده سال داشته بين سالهاى 1068 تا 1083ق در درس پدر بزرگوارش كه محل حضور علما و ادبا و بزرگان از نواحى مختلف كشور بوده است شركت مىكرده است. | سيد صدرالدين كه در اين هنگام حدود پانزده سال داشته بين سالهاى 1068 تا 1083ق در درس پدر بزرگوارش كه محل حضور علما و ادبا و بزرگان از نواحى مختلف كشور بوده است شركت مىكرده است. | ||
در سال | در سال 1083ق با مرگ سلطان عبدالله، داماد ديگر او ميرزا ابوالحسن معروف به «تاناشاه» حكومت را غصب نموده و او و پدرش را تبعيد يا زندانى مىنمايد كه در سال 1085 پدرش وفات مىنمايد. سيد صدرالدين كه متوجه شده بود زندگى او هم در خطر است از حيدرآباد به برهانپور كه تحت تسلط سلطان محمد بود فرار نموده و سربازان تاناشاه موفق به دستگيرى وى نمىشوند. | ||
پس از رسيدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شده و حدود 1300 سوار كار در اختيار او گذاشته مىشود و به نام «سيد على خان» ملقب مىگردد. | پس از رسيدن به برهانپور مورد استقبال سلطان محمد واقع شده و حدود 1300 سوار كار در اختيار او گذاشته مىشود و به نام «سيد على خان» ملقب مىگردد. |
ویرایش