۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق ') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
در مقدمه نويسنده، ضمن بررسى احاديث شيعه از منظر پژوهشگران احاديث سنى، مجموعههاى روايى شيعى و نگاهى تاريخى به احاديث شيعه، خلاصهاى از محتواى فصول كتاب، عرضه گرديده است<ref>مقدمه نويسنده، ص 63</ref> | در مقدمه نويسنده، ضمن بررسى احاديث شيعه از منظر پژوهشگران احاديث سنى، مجموعههاى روايى شيعى و نگاهى تاريخى به احاديث شيعه، خلاصهاى از محتواى فصول كتاب، عرضه گرديده است<ref>مقدمه نويسنده، ص 63</ref> | ||
بخش اول اين پژوهش، اوضاع سياسى - اجتماعى و مذهبى شيعه و بهخصوص اماميه را در قرن | بخش اول اين پژوهش، اوضاع سياسى - اجتماعى و مذهبى شيعه و بهخصوص اماميه را در قرن سومق / نهم م، در بغداد و شهرهاى ايرانى رى و قم، بررسى مىكند. كلينى، گردآورنده سومين و آخرين مجموعه از سه مجموعه مورد نظر در اين كتاب، طى دورههاى مهم زندگى خود، در اين شهرها سكونت داشت<ref>مقدمه نويسنده، ص 74</ref> | ||
فصلهاى اول و دوم، بيانگر آن است كه گرچه شهرت قرن | فصلهاى اول و دوم، بيانگر آن است كه گرچه شهرت قرن سومق / نهم م شايد بهخاطر چند عامل (غارت بغداد، تأسيس سامرا، قبضه قدرت توسط سپاهيان ترك، تجزيه سياسى حكومت عباسى و ظهور حديثگرايى اهل تسنن) باشد، اما اين قرن تا حد زيادى شيعى نيز بود. هم اوايل قرن و هم بهويژه اواخر قرن، شاهد همسويى منافع ميان دربار و تعاليم شيعه و شخصيتهاى مهم آن، بهويژه شخصيتهاى عقلگرا، بوده است. اواسط اين قرن، بهواسطه مجموعهاى از قيامهاى سياسى، اجتماعى و اقتصادى شيعيان نخستين، دچار آشفتگى شد<ref>همان، ص 74</ref> | ||
تشيع احياشده و بروز هرج و مرج اقتصادى - اجتماعى و تجزيه سياسى، از عوامل ظهور حديثگرايى اهل تسنن در اين دوره بودند. اما در نهايت پيوند ميان دربار، معتزله و شيعه، بهويژه در ابتداى قرن، به معدود شخصيتهاى مهم، بهخصوص به بنى نوبخت، وابسته بود كه گفتار و كردارشان اقداماتى را، هم در جهت سازماندهى جامعه به شيوه طبقاتى و هم در جهت كسب توافق با قدرت سياسى رسمى مجاز مىشمرد تا از اين رهگذر، منافع و آتيه جامعه امامى را در دوران پس از غيبت امام دوازدهم(عج) در سال 260ق، حراست كند. در آغاز اين قرن، اندكى پس از ورود كلينى به بغداد، پشتوانههاى اصلى گفتمان عقلگرايى شيعى امامى از ميان رفتند و شيعيان بغداد دستخوش خصومت دربار و بهخصوص عامه مردم شدند. بهگونهاى كه به رواج دايمى گفتمان مذكور - اگر نگوييم به بقاى خود جامعه امامى نيز - هيچ اطمينانى نبود<ref>همان، ص 75</ref> | تشيع احياشده و بروز هرج و مرج اقتصادى - اجتماعى و تجزيه سياسى، از عوامل ظهور حديثگرايى اهل تسنن در اين دوره بودند. اما در نهايت پيوند ميان دربار، معتزله و شيعه، بهويژه در ابتداى قرن، به معدود شخصيتهاى مهم، بهخصوص به بنى نوبخت، وابسته بود كه گفتار و كردارشان اقداماتى را، هم در جهت سازماندهى جامعه به شيوه طبقاتى و هم در جهت كسب توافق با قدرت سياسى رسمى مجاز مىشمرد تا از اين رهگذر، منافع و آتيه جامعه امامى را در دوران پس از غيبت امام دوازدهم(عج) در سال 260ق، حراست كند. در آغاز اين قرن، اندكى پس از ورود كلينى به بغداد، پشتوانههاى اصلى گفتمان عقلگرايى شيعى امامى از ميان رفتند و شيعيان بغداد دستخوش خصومت دربار و بهخصوص عامه مردم شدند. بهگونهاى كه به رواج دايمى گفتمان مذكور - اگر نگوييم به بقاى خود جامعه امامى نيز - هيچ اطمينانى نبود<ref>همان، ص 75</ref> | ||
فصل سوم، وضعيت اسلام، بهويژه اسلام شيعى را در همين دوره در ايران بررسى مىكند، با تأكيد بر قم و رى كه كلينى پيش از آمدنش به بغداد، در آنها سكونت داشت. قم در پى ورود اشعريان و موالى ايشان به اين منطقه، از لحاظ مادى و معنوى، جان كاملا تازهاى گرفت. گرويدن خاندان اشعرى به مذهب اماميه و ظهور ايشان بهمثابه رهبران سياسى و معنوى شهر، موجب گرديد قم تا قرن | فصل سوم، وضعيت اسلام، بهويژه اسلام شيعى را در همين دوره در ايران بررسى مىكند، با تأكيد بر قم و رى كه كلينى پيش از آمدنش به بغداد، در آنها سكونت داشت. قم در پى ورود اشعريان و موالى ايشان به اين منطقه، از لحاظ مادى و معنوى، جان كاملا تازهاى گرفت. گرويدن خاندان اشعرى به مذهب اماميه و ظهور ايشان بهمثابه رهبران سياسى و معنوى شهر، موجب گرديد قم تا قرن سومق / نهم م، به يك مأمن شيعى، بهويژه دوازده امامى اشتهار يابد، برخلاف ساير شهرهاى اين منطقه كه ممكن بود گروههايى از مؤمنان در آنها يافت شوند<ref>همان</ref> | ||
اين فصل همچنين تلاشهاى مكرر سياسى و بهخصوص نظامى حكومت عباسى براى كنترل اين شهر و اخذ ماليات زمين از ساكنان آن و تلاشهاى مكرر ساكنان براى ممانعت از مميزى زمين و امنتاع از پرداخت ماليات را ترسيم مىكند<ref>همان</ref> | اين فصل همچنين تلاشهاى مكرر سياسى و بهخصوص نظامى حكومت عباسى براى كنترل اين شهر و اخذ ماليات زمين از ساكنان آن و تلاشهاى مكرر ساكنان براى ممانعت از مميزى زمين و امنتاع از پرداخت ماليات را ترسيم مىكند<ref>همان</ref> |
ویرایش