۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ش ' به 'ش ') |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
از اينرو دكتر زحيلى در مواردى كه آيات داراى شأن نزول مشخصى بوده، زير عنوان «سبب النزول» روايات گوناگونى را كه در اينباره وارد گرديده به اختصار بيان كرده و برخى را بر برخى ديگر برترى داده است. هرچند در پارهاى از موارد، راه درست را نپيموده است؛ مثلاً درباره سوره دهر، آيه 8 و 9 تمامى مفسران اماميه و برخى از دانشمندان اهل سنت، شأن نزول آن را درباره على(ع) و فاطمه(س) و حسنين(ع) مىدانند، ولى ايشان ضمن نقل اين قضيه و استناد آن به مفسران، اين شأن نزول را صحيح نمىداند ....<ref>همان، ج 29، ص 287</ref>در اين بخش، منابع و مآخذ مفسر، با توجه به آنچه كه در مقدمه آمده است ....<ref>مقدمه، ج 1، ص 10</ref>و همچنين آنگونه كه در جلدهاى گوناگون تفسير نيز به آن اشاره شده است، اسباب النزول واحدى، تفسير در المنثور [[سيوطى]] و تفسير خازن است ....<ref>فصلنامه بينات، شماره 2، ص 117</ref>هر چند گاهى به تفاسير و جوامع حديثى مشهور ديگر نيز رجوع شده است؛ مانند: تفسير طبرى و [[صحيح بخارى]] ....<ref>متن كتاب، ج 2 ص 211 و 227</ref>ايشان در هر مورد مأخذ و مرجعى كه از آن نقل كرده، و در هنگام نقل روايات سبب نزول، سلسله سند و راوى و صحابى نقل كننده و حاضر در جريان واقعه را يادآور مىشود. | از اينرو دكتر زحيلى در مواردى كه آيات داراى شأن نزول مشخصى بوده، زير عنوان «سبب النزول» روايات گوناگونى را كه در اينباره وارد گرديده به اختصار بيان كرده و برخى را بر برخى ديگر برترى داده است. هرچند در پارهاى از موارد، راه درست را نپيموده است؛ مثلاً درباره سوره دهر، آيه 8 و 9 تمامى مفسران اماميه و برخى از دانشمندان اهل سنت، شأن نزول آن را درباره على(ع) و فاطمه(س) و حسنين(ع) مىدانند، ولى ايشان ضمن نقل اين قضيه و استناد آن به مفسران، اين شأن نزول را صحيح نمىداند ....<ref>همان، ج 29، ص 287</ref>در اين بخش، منابع و مآخذ مفسر، با توجه به آنچه كه در مقدمه آمده است ....<ref>مقدمه، ج 1، ص 10</ref>و همچنين آنگونه كه در جلدهاى گوناگون تفسير نيز به آن اشاره شده است، اسباب النزول واحدى، تفسير در المنثور [[سيوطى]] و تفسير خازن است ....<ref>فصلنامه بينات، شماره 2، ص 117</ref>هر چند گاهى به تفاسير و جوامع حديثى مشهور ديگر نيز رجوع شده است؛ مانند: تفسير طبرى و [[صحيح بخارى]] ....<ref>متن كتاب، ج 2 ص 211 و 227</ref>ايشان در هر مورد مأخذ و مرجعى كه از آن نقل كرده، و در هنگام نقل روايات سبب نزول، سلسله سند و راوى و صحابى نقل كننده و حاضر در جريان واقعه را يادآور مىشود. | ||
دكتر زحيلى درباره بحث «اسباب نزول» در تفسير خود مىنويسد: «من در اين تفسير كوشيدهام تا شأن نزولهايى را كه صحيح نيست، ذكر نكنم، همچنين از ميان برخى اسرائيليات و سخنانى كه از بنىاسرائيل از طريق كتابهاى كعب الاحبار و وهب بن منبه در كتابهاى ما وارد شده و فرهنگ بعضى از مسلمانها متأثر از آن شده است و تصور كردهاند كه اينها از پيامبر(ص) است، ولى روشن شده كه اينگونه مطالب، از بنىاسرائيل است، پرهيز نمودهام و هر مطلبى را كه غيرصحيح بود، ذكر نكردهام و...» ....<ref>فصلنامه | دكتر زحيلى درباره بحث «اسباب نزول» در تفسير خود مىنويسد: «من در اين تفسير كوشيدهام تا شأن نزولهايى را كه صحيح نيست، ذكر نكنم، همچنين از ميان برخى اسرائيليات و سخنانى كه از بنىاسرائيل از طريق كتابهاى كعب الاحبار و وهب بن منبه در كتابهاى ما وارد شده و فرهنگ بعضى از مسلمانها متأثر از آن شده است و تصور كردهاند كه اينها از پيامبر(ص) است، ولى روشن شده كه اينگونه مطالب، از بنىاسرائيل است، پرهيز نمودهام و هر مطلبى را كه غيرصحيح بود، ذكر نكردهام و...» ....<ref>فصلنامه بينات،ش 2، ص 116</ref> | ||
ز) تناسب آيات: تناسب آيات و سورهها كه از مباحث مهم علوم قرآنى است كه در آن به نوع پيوند آيات و سورها پرداخته مىشود. برخى از مفسران به موضوع تناسب آيات و سورهها اهتمام فراوان داشته و توانستهاند بدينوسيله برخى ابهامات تفسيرى را كشف و شرحى براى پارهاى از پرسشهاى قرآنى بيابند. | ز) تناسب آيات: تناسب آيات و سورهها كه از مباحث مهم علوم قرآنى است كه در آن به نوع پيوند آيات و سورها پرداخته مىشود. برخى از مفسران به موضوع تناسب آيات و سورهها اهتمام فراوان داشته و توانستهاند بدينوسيله برخى ابهامات تفسيرى را كشف و شرحى براى پارهاى از پرسشهاى قرآنى بيابند. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
#تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف، طبرى، بحرالمحيط، المنار، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، غرائب القرآن، بيضاوى، خازن، نسفى، در المنثور، جواهر طنطاوى، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابونى؛ از اين ميان پنج تفسير (قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف و طبرى) بيشتر مورد توجه بوده است. | #تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف، طبرى، بحرالمحيط، المنار، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، غرائب القرآن، بيضاوى، خازن، نسفى، در المنثور، جواهر طنطاوى، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابونى؛ از اين ميان پنج تفسير (قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف و طبرى) بيشتر مورد توجه بوده است. | ||
#:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقىها اين نكته به چشم نمىخورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از مجمع البيان [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مىكرده است ....<ref>فصلنامه | #:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقىها اين نكته به چشم نمىخورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از مجمع البيان [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مىكرده است ....<ref>فصلنامه بينات،ش 2، ص113</ref> | ||
#صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقلهاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اينرو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است. | #صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقلهاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اينرو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است. | ||
#احكام قرآن جصّاص و ابن العربى: در بررسى آيات بسيارى كه اشاره به مسائل فقهى دارند، از كتاب «أحكام القرآن» جصّاص و «أحكام القرآن» ابن العربى كه در حقيقت تفسير فقهى آيات و شرح آيات الأحكام هستند، سود جسته و در تدوين مباحث فقهى از اين دو كتاب، بسيار استفاده شده است. | #احكام قرآن جصّاص و ابن العربى: در بررسى آيات بسيارى كه اشاره به مسائل فقهى دارند، از كتاب «أحكام القرآن» جصّاص و «أحكام القرآن» ابن العربى كه در حقيقت تفسير فقهى آيات و شرح آيات الأحكام هستند، سود جسته و در تدوين مباحث فقهى از اين دو كتاب، بسيار استفاده شده است. |
ویرایش