پرش به محتوا

ابوالفداء، اسماعیل بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق '
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
جز (جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق ')
خط ۴۱: خط ۴۱:
«ابوالفداء» الملك المؤيد عمادالدين اسماعيل بن على بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان (672-732ق)، مورخ و جغرافى‌دان و اميرحماه. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مى‌شناسند. ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح‌الدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماه را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.
«ابوالفداء» الملك المؤيد عمادالدين اسماعيل بن على بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان (672-732ق)، مورخ و جغرافى‌دان و اميرحماه. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مى‌شناسند. ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاح‌الدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماه را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.


وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى اميرحماه در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پيكار براى بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697 ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گويا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.
وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى اميرحماه در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پيكار براى بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گويا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.


وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با مماليك رابطه كامل برقرار نمود و تا پايان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماه قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمين و به ديگر سخن، به خدمت مماليك مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومين حمله مماليك به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همين ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماه منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب براى شركت در مراسم باشكوه به قاهره مى‌رفت.
وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با مماليك رابطه كامل برقرار نمود و تا پايان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماه قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمين و به ديگر سخن، به خدمت مماليك مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومين حمله مماليك به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همين ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماه منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب براى شركت در مراسم باشكوه به قاهره مى‌رفت.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش