پرش به محتوا

حدیث دوات و قلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'على بن ابى‌طالب(ع)' به 'على بن ابى‌طالب(ع) '
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - 'على بن ابى‌طالب(ع)' به 'على بن ابى‌طالب(ع) ')
خط ۶۶: خط ۶۶:
در گفتار ششم، به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا می‌توان چنین نسبت‌هایی را به پیامبر(ص) داد و نافرمانی کرد؟ و در پاسخ، به این نکته اشاره شده است که شارحان «صحاح» در شرح این احادیث تصریح کرده‌اند که پیامبر(ص) در سلامت و بیمارى معصوم است و همیشه سخنش عین حقیقت است. ابن حجر عسقلانى از «قرطبى» نقل مى‌کند که: «مقصود از «هجر» در این حدیث سخن انسان بیمار است که درست حرف نمى‌زند و لذا به حرف او اعتنایى نمى‌شود». سپس مى‌افزاید: «ووقوع ذلك من النبى(ص) مستحيل لانّه معصوم فى صحّته و مرضه لقوله تعالى (وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ) و لقوله(ص) إنّى لااقول فى الغضب و الرضا إلّا حَقّاً؛ وقوع چنین امرى (هذیان‌گویى) از پیامبر(ص) محال است؛ زیرا آن حضرت در سلامت و بیماریش معصوم است، به دلیل سخن خداوند که مى‌فرماید: «او (پیامبر) از سر هوا و هوس سخن نمى‌گوید» و به دلیل سخن خود آن حضرت که فرمود: «من در حال خشم و خشنودى (در هر حالى) جز حق نمى‌گویم»<ref>همان، ص19</ref>.
در گفتار ششم، به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا می‌توان چنین نسبت‌هایی را به پیامبر(ص) داد و نافرمانی کرد؟ و در پاسخ، به این نکته اشاره شده است که شارحان «صحاح» در شرح این احادیث تصریح کرده‌اند که پیامبر(ص) در سلامت و بیمارى معصوم است و همیشه سخنش عین حقیقت است. ابن حجر عسقلانى از «قرطبى» نقل مى‌کند که: «مقصود از «هجر» در این حدیث سخن انسان بیمار است که درست حرف نمى‌زند و لذا به حرف او اعتنایى نمى‌شود». سپس مى‌افزاید: «ووقوع ذلك من النبى(ص) مستحيل لانّه معصوم فى صحّته و مرضه لقوله تعالى (وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ) و لقوله(ص) إنّى لااقول فى الغضب و الرضا إلّا حَقّاً؛ وقوع چنین امرى (هذیان‌گویى) از پیامبر(ص) محال است؛ زیرا آن حضرت در سلامت و بیماریش معصوم است، به دلیل سخن خداوند که مى‌فرماید: «او (پیامبر) از سر هوا و هوس سخن نمى‌گوید» و به دلیل سخن خود آن حضرت که فرمود: «من در حال خشم و خشنودى (در هر حالى) جز حق نمى‌گویم»<ref>همان، ص19</ref>.


در آخرین گفتار، به این پرسش پرداخته شده است که پیامبر(ص) چه چیز مهمى را مى‌خواست بنویسد (یا دستور دهد آن را بنویسند) که با این مخالفت شدید روبه‌رو شد؟ به نظر نویسنده، به یقین آن مطلب اولاً تناسب با آخرین روزهاى حیات پیامبر(ص) داشته و ثانیاً: مسئله بسیار مهمى بوده که اگر به آن عمل مى‌شد هرگونه گمراهى و اختلاف ناشى از آن برطرف مى‌گشت و ثالثاً: آن مسئله خوشایند بعضى از حاضران نبود و با آن مخالف بودند و به نظر وی، آن مسئله چیزى جز مسئله خلافت و ولایت نبود، خلافت چه کسى جز على بن ابى‌طالب(ع)<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.
در آخرین گفتار، به این پرسش پرداخته شده است که پیامبر(ص) چه چیز مهمى را مى‌خواست بنویسد (یا دستور دهد آن را بنویسند) که با این مخالفت شدید روبه‌رو شد؟ به نظر نویسنده، به یقین آن مطلب اولاً تناسب با آخرین روزهاى حیات پیامبر(ص) داشته و ثانیاً: مسئله بسیار مهمى بوده که اگر به آن عمل مى‌شد هرگونه گمراهى و اختلاف ناشى از آن برطرف مى‌گشت و ثالثاً: آن مسئله خوشایند بعضى از حاضران نبود و با آن مخالف بودند و به نظر وی، آن مسئله چیزى جز مسئله خلافت و ولایت نبود، خلافت چه کسى جز [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]]  <ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش