۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الاستيعاب' به 'الاستيعاب ') |
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
اولین روایت کتاب، از قول ابوموسی اشعری، درباره مژده بهشت دادن پیامبر(ص) به ابوبکر، عمر و عثمان که در صحاح بخاری و مسلم آمده است....<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-10</ref>مؤلف با استفاده از منابع، به جرح و تعدیل سه تن از راویان این حدیث؛ یعنی: شریک بن ابینمر، عثمان بن غیاث و ابیاسامه میپردازد و با نشان دادن ضعف سندی روایت، از آن اعراض میکند....<ref>ر.ک: همان، ص15-13</ref> | اولین روایت کتاب، از قول ابوموسی اشعری، درباره مژده بهشت دادن پیامبر(ص) به ابوبکر، عمر و عثمان که در صحاح بخاری و مسلم آمده است....<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-10</ref>مؤلف با استفاده از منابع، به جرح و تعدیل سه تن از راویان این حدیث؛ یعنی: شریک بن ابینمر، عثمان بن غیاث و ابیاسامه میپردازد و با نشان دادن ضعف سندی روایت، از آن اعراض میکند....<ref>ر.ک: همان، ص15-13</ref> | ||
روایت دوم ماجرایی است که عایشه همسر رسول خدا نقل کرده، درباره اینکه ابوبکر و عمر و عثمان به خدمت رسول خدا(ص) شرفیاب شدند و ایشان حاجات آنان را برآورده کردند، ولی بین عثمان با ابوبکر و عمر در نحوه برخورد تفاوت قائل شدند....<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>مؤلف با بررسی راویان سند و تضعیف عقیل بن خالد از سوی یحیای قطان و بیان دشمنی علنی زهری با خاندان اهلبیت(ع) (تا جایی که جز زهری همه قبول دارند که اولین گرونده به اسلام [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]] ) به رد روایت مزبور میپردازد و چند صفحه درباره زهری توضیح میدهد....<ref>ر.ک: همان، ص21-17</ref> | روایت دوم ماجرایی است که عایشه همسر رسول خدا نقل کرده، درباره اینکه ابوبکر و عمر و عثمان به خدمت رسول خدا(ص) شرفیاب شدند و ایشان حاجات آنان را برآورده کردند، ولی بین عثمان با ابوبکر و عمر در نحوه برخورد تفاوت قائل شدند....<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>مؤلف با بررسی راویان سند و تضعیف عقیل بن خالد از سوی یحیای قطان و بیان دشمنی علنی زهری با خاندان اهلبیت(ع) (تا جایی که جز زهری همه قبول دارند که اولین گرونده به اسلام [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]]) به رد روایت مزبور میپردازد و چند صفحه درباره زهری توضیح میدهد....<ref>ر.ک: همان، ص21-17</ref> | ||
روایت سوم از ابوهریره است. در این روایت بیان شده که رسولالله(ص) بر روی کوه حرا بودند که کوه شروع به حرکت کرد. ایشان خطاب به حرا فرمودند: ای حرا بایست که اینان که بر روی تو ایستادهاند، نبی یا صدّیق یا شهید هستند و افرادی که روی کوه ایستاده بودند، پیامبر اکرم(ص)، ابوبکر، عمر، عثمان، علی(ع)، طلحه، زبیر و سعد بن ابیوقّاص بودند. این روایت از باب فضائل طلحه و زبیر کتاب «فضائل الصحابة» نقل شده است. نویسنده بر این روایت، هم ایراد متنی دارد و هم ایراد سندی. ایراد محتوایی آن، این است که سعد بن ابیوقّاص در قصرش به مرض طاعون درگذشت؛ درحالیکه در روایت از جمله شهدا به حساب آمده است. ایراد سندی آن هم به دلیل وجود اسماعیل بن ابیقبیس و دیگران در طریق آن....<ref>ر.ک: همان، ص23-22</ref> | روایت سوم از ابوهریره است. در این روایت بیان شده که رسولالله(ص) بر روی کوه حرا بودند که کوه شروع به حرکت کرد. ایشان خطاب به حرا فرمودند: ای حرا بایست که اینان که بر روی تو ایستادهاند، نبی یا صدّیق یا شهید هستند و افرادی که روی کوه ایستاده بودند، پیامبر اکرم(ص)، ابوبکر، عمر، عثمان، علی(ع)، طلحه، زبیر و سعد بن ابیوقّاص بودند. این روایت از باب فضائل طلحه و زبیر کتاب «فضائل الصحابة» نقل شده است. نویسنده بر این روایت، هم ایراد متنی دارد و هم ایراد سندی. ایراد محتوایی آن، این است که سعد بن ابیوقّاص در قصرش به مرض طاعون درگذشت؛ درحالیکه در روایت از جمله شهدا به حساب آمده است. ایراد سندی آن هم به دلیل وجود اسماعیل بن ابیقبیس و دیگران در طریق آن....<ref>ر.ک: همان، ص23-22</ref> |
ویرایش