۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهلبیت') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در سنه 670 در شهر بروجرد حاضر شدم عامه آن شهر را يافتم كه در حق خداى تعالى چيزها مىگفتند كه بازگفتن آن لايق نيست. | در سنه 670 در شهر بروجرد حاضر شدم عامه آن شهر را يافتم كه در حق خداى تعالى چيزها مىگفتند كه بازگفتن آن لايق نيست. | ||
در سنه 672 كه داعى مؤمنان و مصنف آن كتاب الحسن بن على الطبري از قم به اصفهان رفت به سبب استحضار و التماس و اشارت خواجه جهان بهاء الحق | در سنه 672 كه داعى مؤمنان و مصنف آن كتاب الحسن بن على الطبري از قم به اصفهان رفت به سبب استحضار و التماس و اشارت خواجه جهان بهاء الحق والدين محمد صاحب ديوان، مدت هفت ماه آنجا بود و خلقى به سبب حضور اين بنده كمينه توفيق يافتند به دانستن علوم دينيه از مردم اصفهان و شيراز و ابرقوه و يزد و طرف آذربايجان از سادات و صدور و اكابر كه در آن بساط جهانپناه حاضر بودند، منتفع شدند؛ چنانكه آن حال در عرب و عجم مخفى نماند و امروز مىگويند و خواهند گفت تا روز قيامت. | ||
در سنه673 كه «مناقب الطاهرين» تمام به اصفهان بردم، اما خواستم كه به خدمت خواجه جهان بهاءالدين محمد صاحب الديوان رسانم و در مقدمات كتاب اندك تعصب مكتوب بود. داعى دولت با خداى مشورت كرد كه صلاح هست كه اين كتاب به فلان عالم نمايد كه از جمله مقربان است و اگرچه برخلاف مذهب حق است. اين آيت برآمد كه: ''' «لَئِنِ اِتخَذْتَ إِلهَاً غَيرِي لَأَجْعَلَنكَ مِنَ اَلْمَسْجُونِينَ» '''. | در سنه673 كه «مناقب الطاهرين» تمام به اصفهان بردم، اما خواستم كه به خدمت خواجه جهان بهاءالدين محمد صاحب الديوان رسانم و در مقدمات كتاب اندك تعصب مكتوب بود. داعى دولت با خداى مشورت كرد كه صلاح هست كه اين كتاب به فلان عالم نمايد كه از جمله مقربان است و اگرچه برخلاف مذهب حق است. اين آيت برآمد كه: ''' «لَئِنِ اِتخَذْتَ إِلهَاً غَيرِي لَأَجْعَلَنكَ مِنَ اَلْمَسْجُونِينَ» '''. |
ویرایش