پرش به محتوا

سبحانی تبریزی، محمدحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۳۴: خط ۳۴:
«محمد حسين خيابانى سبحانى» از علماء مبرز و معاصر تبريز بوده كه در فضل، دانش، تقوى، پرهيزكارى، خشيت و خداترسى، نمونه محيط خود بود. وى در شب نوزدهم ماه رمضان 1299ق، در شهرستان تبريز به دنيا آمد. مادرش شهر بانو نام داشت و دختر مرحوم (اسماعيل ميرزا) فرزند فتحعلى شاه قاجار بود.
«محمد حسين خيابانى سبحانى» از علماء مبرز و معاصر تبريز بوده كه در فضل، دانش، تقوى، پرهيزكارى، خشيت و خداترسى، نمونه محيط خود بود. وى در شب نوزدهم ماه رمضان 1299ق، در شهرستان تبريز به دنيا آمد. مادرش شهر بانو نام داشت و دختر مرحوم (اسماعيل ميرزا) فرزند فتحعلى شاه قاجار بود.


پس از دوران كودكى و آموزش ادبيات فارسى و قسمتى از مقدمات عربى، روى عشق فطرى كه به تحصيل معارف اسلامى داشت، تصميم به ادامه تحصيل گرفت. نجوم و حساب استدلالى را نزد مرحوم ميرزا على منجم و سطوح عالى فقه و اصول را نزد مرحوم آيت‌الله انگجى و شرح (اشارات) مرحوم خواجه را نزد فيلسوف دوران خود مرحوم شيخ حسين قراجه داغى كه به يك واسطه از شاگردان ميرزاى جلوه بود فراگرفت و براى تكميل معارف در سال 1327ق رهسپار نجف اشرف شد و 11 سال تمام از محضر اساتيد آن دانشگاه بزرگ شيعه مانند آيات عظام: [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمدكاظم يزدى]]، شريعت اصفهانى و ضياء الدين عراقى استفاده نمود. آن‌گاه با كسب اجازه از محضر اساتيد و دريافت عالى‌ترين اجازه‌هاى اجتهاد كه قسمتى از آن‌ها را مرحوم حاج ميرزا على خيابانى در كتاب علماء معاصر آورده است، در سال 1339ق مراجعت به ايران و تبريز نموده و پس از بازگشت به وطن به امر تدريس و تربيت محصلين و تأليف و تصنيف پرداخت و آثار گران‌بهائى كه هركدام روشنگر مقام عملى و فضلى اوست، به يادگار گذارد.
پس از دوران كودكى و آموزش ادبيات فارسى و قسمتى از مقدمات عربى، روى عشق فطرى كه به تحصيل معارف اسلامى داشت، تصميم به ادامه تحصيل گرفت. نجوم و حساب استدلالى را نزد مرحوم ميرزا على منجم و سطوح عالى فقه و اصول را نزد مرحوم آيت‌الله انگجى و شرح (اشارات) مرحوم خواجه را نزد فيلسوف دوران خود مرحوم شيخ حسين قراجه داغى كه به يك واسطه از شاگردان ميرزاى جلوه بود فراگرفت و براى تكميل معارف در سال 1327ق رهسپار نجف اشرف شد و 11 سال تمام از محضر اساتيد آن دانشگاه بزرگ شيعه مانند آيات عظام: [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمدكاظم يزدى]]، شريعت اصفهانى و ضياءالدين عراقى استفاده نمود. آن‌گاه با كسب اجازه از محضر اساتيد و دريافت عالى‌ترين اجازه‌هاى اجتهاد كه قسمتى از آن‌ها را مرحوم حاج ميرزا على خيابانى در كتاب علماء معاصر آورده است، در سال 1339ق مراجعت به ايران و تبريز نموده و پس از بازگشت به وطن به امر تدريس و تربيت محصلين و تأليف و تصنيف پرداخت و آثار گران‌بهائى كه هركدام روشنگر مقام عملى و فضلى اوست، به يادگار گذارد.


وى در خلق، حلم، تواضع، فروتنى، زهد و تقوا، در ميان علماء و بزرگان شهر تبريز ضرب المثل بود. طرز زندگى، نحوه معاشرت و شيوه سخن گفتن او، انسان را بياد خدا افكنده، در افراد مستعد اثر عميق و انقلاب خاصى به وجود مى‌آورد. اين عالم ربانى در روز يازدهم شوال 1392ق دعوت حق را لبيك گفت و طى مراسم با شكوهى در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) به خاك سپرده شد.
وى در خلق، حلم، تواضع، فروتنى، زهد و تقوا، در ميان علماء و بزرگان شهر تبريز ضرب المثل بود. طرز زندگى، نحوه معاشرت و شيوه سخن گفتن او، انسان را بياد خدا افكنده، در افراد مستعد اثر عميق و انقلاب خاصى به وجود مى‌آورد. اين عالم ربانى در روز يازدهم شوال 1392ق دعوت حق را لبيك گفت و طى مراسم با شكوهى در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) به خاك سپرده شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش