۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
فصل چهارم در بيان تاريخ مواليد و وفيات چهارده معصوم(ع) است و در فصل پنجم اصحاب اجماع را معرفى مىكند. اصحاب اجماع آن دسته از راويان را گويند كه فقيهان همگى به توثيق و درستى نقل آنها اعتراف دارند؛ گرچه در سلسله راويان پيش از آنان، جهل يا ضعفى از ديدگاه ما وجود داشته باشد. برخى از اينان عبارتند از: زراره، محمد بن ابىعمير، جميل بن دراج و يونس بن عبدالرحمان. | فصل چهارم در بيان تاريخ مواليد و وفيات چهارده معصوم(ع) است و در فصل پنجم اصحاب اجماع را معرفى مىكند. اصحاب اجماع آن دسته از راويان را گويند كه فقيهان همگى به توثيق و درستى نقل آنها اعتراف دارند؛ گرچه در سلسله راويان پيش از آنان، جهل يا ضعفى از ديدگاه ما وجود داشته باشد. برخى از اينان عبارتند از: زراره، محمد بن ابىعمير، جميل بن دراج و يونس بن عبدالرحمان. | ||
فصل ششم شامل روايتهايى است كه ائمه(ع) جماعتى از راويان را ستوده يا نكوهيدهاند؛ بهطور مثال، [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در حديث معروف | فصل ششم شامل روايتهايى است كه ائمه(ع) جماعتى از راويان را ستوده يا نكوهيدهاند؛ بهطور مثال، [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] در حديث معروف شرايعالدين، دوست داشتن اشخاصى مانند سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد، عمار و حذيفة بن يمان و... را واجب مىشمارد. | ||
در فصل هفتم مبناى مهم رجالى خود را بيان مىدارد كه همان اعتبار كتابهاى چهارگانه شيعه و قطعىالصدور بودن روايتهاى آنهاست. مؤلف در اينباره مىنويسد: | در فصل هفتم مبناى مهم رجالى خود را بيان مىدارد كه همان اعتبار كتابهاى چهارگانه شيعه و قطعىالصدور بودن روايتهاى آنهاست. مؤلف در اينباره مىنويسد: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
سپس در ادامه متذكر مىشود كه در اين اثر، اسامى هزاران نفر از راويان شيعى از رجال مشايخ سهگانه كتب اربعه و غير آنان را آورده است كه آمارى بس فراتر از كتب رجالى پيشين را در بر دارد و موارد استدراكى خويش را به تصريح بيان داشته است: در آنچه كه آنها آورده و من نيز يادآور شدم، بهقطع بيان افزوده در شأن راوى اعم از رفع جهالت از وى يا رفع ضعف از او را متذكر شدهام. همچنين در باب «ممن روى عنهم(ع)» افرادى را متذكر شدهام كه در ادامه آنها را در باب «ممن لم يرو عنهم(ع)» ياد كردهام. همچنين مستندات و شواهد زيادترى از درك و مصاحبت راوى با معصومان را نسبت به ديگر آثار رجالى متذكر شدهام. همه اين موارد با تعيين مدرك و ارائه دليل مستند بوده است<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/573451 راد، على، ص57]</ref> | سپس در ادامه متذكر مىشود كه در اين اثر، اسامى هزاران نفر از راويان شيعى از رجال مشايخ سهگانه كتب اربعه و غير آنان را آورده است كه آمارى بس فراتر از كتب رجالى پيشين را در بر دارد و موارد استدراكى خويش را به تصريح بيان داشته است: در آنچه كه آنها آورده و من نيز يادآور شدم، بهقطع بيان افزوده در شأن راوى اعم از رفع جهالت از وى يا رفع ضعف از او را متذكر شدهام. همچنين در باب «ممن روى عنهم(ع)» افرادى را متذكر شدهام كه در ادامه آنها را در باب «ممن لم يرو عنهم(ع)» ياد كردهام. همچنين مستندات و شواهد زيادترى از درك و مصاحبت راوى با معصومان را نسبت به ديگر آثار رجالى متذكر شدهام. همه اين موارد با تعيين مدرك و ارائه دليل مستند بوده است<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/573451 راد، على، ص57]</ref> | ||
براى نمونه در فصل نخست باب اول ذيل عنوان «أسامي آدم» مىنويسد: رجاليان شيعى در اين باب دوازده عنوان - راوى مرد - را متذكر شدهاند؛ حال آنكه من نوزده نفر را آوردهام كه از ميان آنها نه نفر را آنان در كتب خويش نياوردهاند و در نمونه نخست مىنويسد: آدم بن ابى اياس شيبانى يا نسائى: وى را از راويان بشمار نياوردهاند، درحالىكه پسرش محمد از وى روايات چندى را نقل نموده است و [[شيخ صدوق]] نيز در [[ | براى نمونه در فصل نخست باب اول ذيل عنوان «أسامي آدم» مىنويسد: رجاليان شيعى در اين باب دوازده عنوان - راوى مرد - را متذكر شدهاند؛ حال آنكه من نوزده نفر را آوردهام كه از ميان آنها نه نفر را آنان در كتب خويش نياوردهاند و در نمونه نخست مىنويسد: آدم بن ابى اياس شيبانى يا نسائى: وى را از راويان بشمار نياوردهاند، درحالىكه پسرش محمد از وى روايات چندى را نقل نموده است و [[شيخ صدوق]] نيز در [[كمالالدين]] از او نقل روايت كرده است. همچنين است راويانى چون آدم تمار حضرمى، آدم بن الحسن، آدم بن حماد، آدم بن عبدالعزيز و... كه وى به رواياتى از آنها دست يافته و ازاينرو در زمره راويان شيعى قرار داده است، ولى در كتب سابق رجالى ذكر و نامى از آنها به چشم نمىخورد. اين اثر از يك مقدمه، چند باب و يك خاتمه سامان يافته است. اين كتاب از حيث شناخت رجال شيعى مىتواند بهعنوان يك منبع مهم بشمار آيد<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/573451 همان، ص57 و 58]</ref> | ||
وى يافتهها، نتايج و دستاوردهاى مهمى در علم رجال داشتند كه در اينجا فقط به دو مورد آن اشاره مىشود: | وى يافتهها، نتايج و دستاوردهاى مهمى در علم رجال داشتند كه در اينجا فقط به دو مورد آن اشاره مىشود: |
ویرایش