دراسات فقهية في مسائل خلافية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهم‌السلام'
جز (جایگزینی متن - 'الاستيعاب' به 'الاستيعاب ')
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهم‌السلام')
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
مؤلف، در اين‌جا ابتدا به شرح مفهوم تراويح پرداخته كه در لغت به هر گونه نشستنى اطلاق مى‌گردد و در اصطلاح شرع، جلوس براى استراحت بعد از چهار ركعت نماز است. امروزه به نمازهاى نافله ماه رمضان كه به جماعت خوانده مى‌شود تراويح مى‌گويند.
مؤلف، در اين‌جا ابتدا به شرح مفهوم تراويح پرداخته كه در لغت به هر گونه نشستنى اطلاق مى‌گردد و در اصطلاح شرع، جلوس براى استراحت بعد از چهار ركعت نماز است. امروزه به نمازهاى نافله ماه رمضان كه به جماعت خوانده مى‌شود تراويح مى‌گويند.


اصل قيام در ماه رمضان و خواندن نافله‌هاى شبانه مستحب مى‌باشد و خود پيامبر(ص) و ائمه (عليهم السلام) نيز به اين كار مبادرت و تأكيد داشتند و احاديث زيادى از فريقين در اين باره نقل گرديده است؛ آنچه مورد بحث و اختلاف است به جماعت خواندن است كه خود اهل سنت هم به نبودن جماعت در زمان رسول خدا(ص) تاكيد دارند كه اين نيز توسط مؤلف به تفصيل بيان گرديده است. ايشان بعد از بيان مسائل لازمه در اين باب، در اينكه قول خليفه حجت است يا نه؟ مى‌گويد: بعضى از تابعين مدرسه خلفا به چنين چيزى حكم كرده‌اند، اما غزالى به مخالفت با آنان برخاسته است.
اصل قيام در ماه رمضان و خواندن نافله‌هاى شبانه مستحب مى‌باشد و خود پيامبر(ص) و ائمه (عليهم‌السلام) نيز به اين كار مبادرت و تأكيد داشتند و احاديث زيادى از فريقين در اين باره نقل گرديده است؛ آنچه مورد بحث و اختلاف است به جماعت خواندن است كه خود اهل سنت هم به نبودن جماعت در زمان رسول خدا(ص) تاكيد دارند كه اين نيز توسط مؤلف به تفصيل بيان گرديده است. ايشان بعد از بيان مسائل لازمه در اين باب، در اينكه قول خليفه حجت است يا نه؟ مى‌گويد: بعضى از تابعين مدرسه خلفا به چنين چيزى حكم كرده‌اند، اما غزالى به مخالفت با آنان برخاسته است.


ارسال و تكفير  
ارسال و تكفير  


ارسال و تكفير به معنى گذاشتن دست راست روى دست چپ به هنگام قيام در نماز است، البته اطلاق لفظ تكفير بر اين كار، از سوى اهل بيت(عليهم السلام) صورت گرفته است كه مؤلف به علت آن نيز اشاره نموده است.
ارسال و تكفير به معنى گذاشتن دست راست روى دست چپ به هنگام قيام در نماز است، البته اطلاق لفظ تكفير بر اين كار، از سوى اهل بيت(عليهم‌السلام) صورت گرفته است كه مؤلف به علت آن نيز اشاره نموده است.


مشهور در نزد شيعه چنان‌كه از خلاف، غنيه و دروس نقل شده، عدم جواز آن مى‌باشد. از علماى اهل سنت نيز مالك به كراهت آن قائل شده كه بعضى ديگر از فقها با وى همراهى كرده‌اند.
مشهور در نزد شيعه چنان‌كه از خلاف، غنيه و دروس نقل شده، عدم جواز آن مى‌باشد. از علماى اهل سنت نيز مالك به كراهت آن قائل شده كه بعضى ديگر از فقها با وى همراهى كرده‌اند.
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
بعضى هم بر ارسال؛ يعنى انداختن دست‌ها روى پاها تأكيد كرده‌اند كه منشأ اين اختلاف رواياتى است كه در مورد نماز پيامبر(ص) نقل شده كه پيامبر(ص) در نماز چنين حالتى نداشتند.
بعضى هم بر ارسال؛ يعنى انداختن دست‌ها روى پاها تأكيد كرده‌اند كه منشأ اين اختلاف رواياتى است كه در مورد نماز پيامبر(ص) نقل شده كه پيامبر(ص) در نماز چنين حالتى نداشتند.


از اهل بيت(عليهم السلام) روايات فراوانى رسيده است كه آنها از اين عمل نهى كرده و آن را فعل مجوس شمرده‌اند؛ از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: «و عليك بالإقبال على صلاتك و لا تكفر فإنما يفعل ذلك المجوس». از فقهاى اماميه هم سخنان زيادى نقل شده كه از آن جمله كلام [[شيخ مفيد]] مى‌باشد كه فرمود: اماميه بر ارسال دست‌ها در نماز، اتفاق دارند و مى‌گويند گذاشتن يك دست روى دست ديگر جايز نبوده و اين عمل مخالف با سيره رسول خدا(ص) و بدعت مى‌باشد.
از اهل بيت(عليهم‌السلام) روايات فراوانى رسيده است كه آنها از اين عمل نهى كرده و آن را فعل مجوس شمرده‌اند؛ از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: «و عليك بالإقبال على صلاتك و لا تكفر فإنما يفعل ذلك المجوس». از فقهاى اماميه هم سخنان زيادى نقل شده كه از آن جمله كلام [[شيخ مفيد]] مى‌باشد كه فرمود: اماميه بر ارسال دست‌ها در نماز، اتفاق دارند و مى‌گويند گذاشتن يك دست روى دست ديگر جايز نبوده و اين عمل مخالف با سيره رسول خدا(ص) و بدعت مى‌باشد.


مؤلف، درباره منشأ اين حكم مى‌گويد: وقتى عمر اسراى عجم را ديد كه چنين تواضع مى‌كنند، گفت: اين كار خوبى است و در راستاى تواضع براى خداوند مى‌باشد؛ ما هم اين كار را مى‌كنيم كه در مقابل خداوند شايسته‌تر است. ايشان بعد از نقل نظريات اهل سنت در اين مورد و بيان رواياتشان، مى‌گويد: رواياتى كه بر چنين عملى دلالت دارند، همگى داراى اشكال دلالى يا ضعف سندى هستند، فلذا نمى‌توان به مشروعيت چنين عملى حتى از ديدگاه اهل تسنن قائل شد.
مؤلف، درباره منشأ اين حكم مى‌گويد: وقتى عمر اسراى عجم را ديد كه چنين تواضع مى‌كنند، گفت: اين كار خوبى است و در راستاى تواضع براى خداوند مى‌باشد؛ ما هم اين كار را مى‌كنيم كه در مقابل خداوند شايسته‌تر است. ايشان بعد از نقل نظريات اهل سنت در اين مورد و بيان رواياتشان، مى‌گويد: رواياتى كه بر چنين عملى دلالت دارند، همگى داراى اشكال دلالى يا ضعف سندى هستند، فلذا نمى‌توان به مشروعيت چنين عملى حتى از ديدگاه اهل تسنن قائل شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش